کربلا منبع تولید تمدن

رهدار بیان کرد: مفهوم محوری که حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) را توضیح می‌دهد مفهوم احسان است، در پدیده اربعین روح احسان، تعاون، ایثار و گذشت آنقدر پررنگ است که ناخودآگاه انسان را به یاد حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) می‌اندازد.
کربلا منبع تولید تمدن

نشست «اربعین تا ظهور» با حضور دکتر احمد رهدار عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه نشست‌های مجازی کانون در اینستاگرام برگزار شد.

وی در ابتدا، با بیان اینکه مناسک مذهبی دین را در فرمت هنر تبدیل می‌کند، اظهار داشت: عقلانیت مناسک مذهبی در ادیان به همین علت است و همه ادیان مناسکی دارند حتی ادیان غیر توحیدی نیز تلاش کردند برای خود مناسکی دست و پا کنند. یکی از ویژگی‌های هنر این است که این قدرت را دارد که دین را تبدیل به یک نماد کند و یا برای دین نماد بسازد. همچنین هنر قابلیت ماندگاری دارد. وجه ماندگاری هنر نیز به این دلیل است که می‌تواند انتزاعیات دین را تبدیل به محسوسات کند. همین قابلیت باعث می‌شود افرادی که به هر دلیلی نمی‌توانند با وجه انتزاعی و اندیشه‌ای دین ارتباط بگیرند از زاویه هنر با آن همسو و هم داستان دین می‌شوند.

وی افزود: نمونه بارز این امر الگوی مراسم عزاداری امام حسین(ع) است، در حلقه‌های فکری و کلاس بالا می‌توان به صورت نظری توضیح داد که چگونه به لحاظ تاریخی کربلای امام حسین(ع) تبدیل به یک روح و معرفت شده است اما این مطالب را نمی‌توان برای میلیون‌ها انسان بیان کرد و انتظار داشت همه آنها به یک مدل با آن ارتباط بگیرند و فهم کنند. این در حالی است که این روح کربلایی در حال تبدیل شدن به یک منسک به نام پیاده‌روی اربعین است که باسواد و بیسواد، سیاه و سفید، بچه و بزرگ، زن و مرد با این منسک ارتباط می‌گیرند، ارتباطی که در حد بازیگری است یعنی خود بخشی از پازل منسک اربعین می‌شوند. به دلیل اینکه زبان هنر زبان عاطفه، احساس و اخلاق است ظرفیت بالایی در دعوت و جذب دارد. این ویژگی‌ها بسیار اهمیت دارد و هر پدیده‌ای که این مختصات را داشته باشد برای ادیان هوس برانگیز است. البته همه ادیان به یک اندازه استعداد و امکان تبدیل شدن به هنر را ندارند به دلیل اینکه جان مایه‌های حقیقی معرفت و اخلاق در آنها متفاوت است.

این نویسنده پیرامون ارتباط مناسک مذهبی و شکل‌گیری تمدن‌ها، ابراز داشت: تمدن یک امر خلق الساعه نیست بلکه تمدن‌ها از دل تاریخ بیرون می‌آیند، اندیشه‌ای که تبار و تاریخ دارد شانس بیشتری دارد برای اینکه ظهور تمدنی پیدا کند. از این جهت منسک و پدیده اربعین یک پدیده تمدن‌ساز است. اربعین یک پدیده مستحدث نیست و می‌توان بدون هیچ زحمتی آن را به یک اصل و مبنا در واقعه کربلا متصل کرد. آنچه که اربعین را جذاب می‌کند روح تعاون، ایثار، اخلاق و طاعتی است که در آن است. ارجاع دادن این مفاهیم به متن صحنه اصلی کربلا هیچ زحمتی ندارد. به لحاظ مبنا نیز اربعین در پروسه تاریخ، تجلیات تاریخی متفاوت و متکثری پیدا کرده است. به همین خاطر است که امروز در صحنه اربعین هر کسی از هر جای جهان که به این منسک می‌پیوندد احساس غربت نمی‌کند و می‌تواند آن را با تاریخ و فرهنگ خود شبیه سازی کند.

این پژوهشگر ادامه داد: بنابراین اگر یک اندیشه یا پدیده ظرفیت تاریخی نداشته باشد سخت است که نسبت آن و تمدن را بتوان به صورت پررنگ مطرح کرد. نمونه این مسئله فضای مجازی است فضای مجازی عالم و ساحتی جدید است هیچ محقق و تمدن پژوهی وجود ندارد که با اطمینان از نسبت فضای مجازی و تمدن سخن بگوید ممکن است بگویند قضای مجازی را می‌توان قرائت تمدنی کرد اما کسی نمی‌تواند ادعا کند فضای مجازی منبع تولید تمدن است. اما به جرات می‌توان ادعا کرد کربلا منبع تولید تمدن است و اربعین با همه ظرفیتش یکی از بروزات فرهنگ کربلا در بستر تاریخ معاصر است.

این محقق در پاسخ به برخی انتقادات به ظرفیت‌های تمدنی اربعین، عنوان کرد: یکی از استدلال‌های کسانی که به ظرفیت‌های تمدنی اربعین انتقاد دارند این است که می‌گویند پدیده اربعین برساخت رسانه است و واقعیت اربعین به اندازه‌ای که رسانه‌ها آن را بزرگ می‌کنند نیست. پاسخی که می‌شود به این انتقاد داد این است که آن مقداری از ظرفیت‌های رسانه که در اختیار ما است شاید صد برابر آن در اختیار دشمنان اربعین است چرا آها نمی‌توانند در حالی که غول رسانه‌ای جهان هستند پدیده‌ای مشابه اربعین خلق کنند و در آن بدمند. علت اینکه دشمنان ما نمی‌توانند چنین پدیده‌ای خلق کنند این است که جان مایه کار در اختیار آنها نیست. مسئله این است که کربلا جانه مایه و ظرفیتی دارد که قابل بازتفسیر است اگر پدیده‌ای قابلیت بازتفسیر را نداشته باشد خود به خود بعد از مدتی حذف می‌شود.

ایشان افزود: مثال بارز این مسئله قرآن کریم است. قرآن کتابی است که در هر دوره‌ای از تاریخ توانسته است به پرسش‌های مسلمانان پاسخ بدهد، این نشان می‌دهد که قرآن قابلیت بازتفسیر دارد. باور دینی ما مسلمانان این است که قرآن تا قیامت هم می‌تواند پاسخ پرسش‌های بشری را بدهد و هیچ گاه به بن بست نمی‌رسد. نشانه تمام شدن قابلیت بازتفسیری یک پدیده این است که دیگر مردم به آن اقبال نمی‌کنند مانند کتاب‌های بسیاری که زمانی خوانده شدند و بعد از مدتی جذابیتشان را از دست دادند. اینکه امروز رسانه‌ها و قلم نویسنده‌ها روی منسک اربعین زوم می‌کنند و هر چه از آن می‌پرسند پاسخ جدیدی دریافت می‌کنند و مقبول و مسموع مخاطب قرار می‌گیرد، بیانگر این است که پدیده اربعین ظرفیت و امکان بازتفسیر شدن دارد. پدیده‌ها به میزان بطن و امکان بازتفسیری که دارند ظرفیت تمدنی‌شان متفاوت می‌شود. پدیده اربعین مادامی که به پرسش‌ها پاسخ می‌دهد و مقبول مخاطب است ظرفیت تمدنی دارد.

رهدار با اشاره به مختصات تمدن‌ها اظهار داشت: یکی از چیزهایی که تمدن‌ها نیاز دارند شور است، آنهایی که مخالف هستند می‌گویند شور اربعین حجاب بازنمایی واقعیت آن شده است، در جواب باید گفت اتفاقا اگر یک تمدن صد فاکتور نیاز داشته باشد ۷۰ تای آن شور و ۳۰ تای آن از جنس شعور است چرا که تمدن‌ها بیشتر از اینکه یک پک معرفتی باشند یک پک زیستی‌اند. تمدن در حقیقت تجربه زیست و فرهنگی است که تبدیل به عمل، زیست و کنش می‌شود. درست است که بنیان زیست تمدنی یک سری مبانی است اما آن چیزی که تمدن را تمدن می‌کند جلوه بیرونی آن است. ساحت عمل بر خلاف ساحت مبانی از جنس تنوع و تکثر است به این علت ساحت عمل شور لازم دارد، شور تامین کننده این تنوع و تکثر است. شور اربعین به سان یک کاتالیزور عمل می‌کند. به این معنا که اگر حق و حقیقت با منسکی مانند اربعین که از جنس شور است پیوند نخورد شتاب پیدا نمی‌کند. انقلاب نیز مانند پدیده اربعین آنجاهایی نمودار رشد، نشاط، حرکت و پایش و پویشش بالا می‌رود که با پدیده‌های شورآفرین مانند هشت سال دفاع مقدس گره می‌خورد.

وی اشاره به نسبت معقول بین شور و شعور افزود: آنچه که مهم است و باید مورد توجه قرار بگیرد این است که ما باید نگذاریم فقط وجه شور اربعین بازنمایی شود بلکه باید این شور را بهانه کرد برای به عمق رفتن و نسبت گرفتن با شعوری که موتور زیرین حرکت اربعین است. اما اینکه کسی بگوید شوری که در اربعین وجود دارد مانع از حیث تمدنی آن است، جفای به اربعین است.

عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) با بیان اینکه اربعین قدرت برهم زدن و تغییر مبانی پایه را دارد، مطرح کرد: گویی در خصوص اربعین ما در ضیق واژه قرار گرفتیم. اگر بگوییم اربعین یک رسانه است احساس می‌کنیم اربعین در غالب معنای معمول این واژه تقلیل پیدا می‌کند و منحصر می‌شود. اربعین یک رسانه به معنای خودش است. اربعین در حالی که کارکرد رسانه‌ای دارد قواعدش مطابق قواعد رسانه موجود نیست. رسانه با تمام ظرفیتش هم که به میدان بیاید نمی‌تواند همه ابعاد اربعین را تبیین کند و اهالی رسانه و قلمی که پا به این عرصه گذاشتند تعابیری دارند که نشان می‌دهد در وصف این پدیده و زوایای مختلف آن درمانده هستند.

این پژوهشگر پیرامون نسبت منسک اربعین با پدیده ظهور، اظهار داشت: از همان سال اولی که فرمت جدید اربعین شکل گرفت حتی آنهایی که خیلی اهل نظر هم نیستند حس ظهور پیدا کردند، گاهی حتی حس بهشت پیدا کردند. بر اساس آموزه‌های قرآن و روایات مفهوم محوری که حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) را توضیح می‌دهد مفهوم احسان است، در پدیده اربعین روح احسان، تعاون، ایثار و گذشت آنقدر پررنگ است که ناخودآگاه انسان را به یاد حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) می‌اندازد. در اربعین با اینکه جسم‌ها خسته است روح افراد احساس خستگی نمی‌کند و اتفاقا هر چه جسم خسته‌تر می‌شود بهجت روحی تشدید می‌شود. گویی اربعین یک تکه از آینده و حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) است.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.