محسن مهدیان: ما مامور به تکلیف هستیم و نه نتیجه، ولی توجه به نتیجه جز تکلیف است. / حجتالاسلام نامخواه: سیاست، ابتنای تدبیر مدن بر امر مدنی است
نشست «صالح مقبول یا اصلح نامقبول» از سلسله نشستهای «انتخاب صالح» شب گذشته با حضور حجتالاسلام مجتبی نامخواه، پژوهشگر علوم اجتماعی و محسن مهدیان، روزنامهنگار در کانال اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.
در ابتدای نشست محسن مهدیان به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: موضوع انتخاب بین «صالح مقبول یا اصلح نامقبول» موضوع مهمی است و باید درباره آن حرف زده شود. این مسئله در بزنگاههای مختلف سرنوشتساز بوده است. اتفاقا این مسئله یک بحث گفتمانی است و میتوانیم آن را اندیشهای جلو ببریم؛ یعنی بحث سیاسی نیست. اتفاقا بحث کاملا منطقی و عقلایی هم است و در تمام جوامع قابل طرح است. پس این مسئله صرفا منطق دینی ندارد. اگر در این موضوع برای خودمان تعیین تکلیف نکنیم در بزنگاهها اشتباهات جدی خواهیم کرد. در عین حال من نه از صالح مقبول دفاع میکنم و نه از اصلح نامقبول دفاع میکنم، بلکه از از یک مکانیزم عقلایی صحبت میکنم.
وی در ادامه اظهار کرد: در این زمینه چند حالت قابل تصور است: حالت اول این است که فرد اصلح، شناخته شده نیست. به نظر من این شخص اصلح نیست؛ یعنی نشناختن مردم به معنای این است که این شخص ناشناس است، نه نامقبول. منظور از ناشناس بودن این است که مثلا ممکن است بگویند بخش کمی از جامعه او را میشناسند. فرضا شما بگو ما در محله خودمان یک فرد اصلح میشناسم، بیا به او رای بدهیم. این حرف مسخره نیست؟ پس شناخته شدن جز اصلح بودن است؛ چون چنین کسی که ناشناخته است وسط میدان نبوده است و در شرایط سخت انقلاب اسلامی در میدان نبوده است. مگر میشود یک انسان آدم سیاسی باشد و در میدان نباشد. پس باید به سوابق و تجارب فرد توجه کرد، آن هم در کشور ما که تجربه بسیار مهم است. پس بنابراین نکته اول این است کسی که شناخته شده نیست اصلح نیست و اینکه مردم او را بشناسند جزئی از اصلحیت است چون این امر نشان میدهد این فرد وسط میدان نبوده است. کسی که وسط میدان نبوده یعنی احساس تکلیف نکرده و محافظهکار بوده است.
مهدیان در ادامه اظهار کرد: توجه داشته باشید بحثی که ما داریم برای شب انتخابات است، نه هر زمان دیگر و شاید اگر زمان دیگری این سوال را از من بکنید جواب دیگری بدهم. قطعا وقتی شما زمان دارید میتوانید برای فردی که نامقبول است، نه ناشناس کار کنید. اصلا وظیفه دارید این کار را بکنید و او را مقبول کنید. پس اینجا هم سراغ صالح مقبول نمیرویم و سراغ اصلح نامقبول میرویم. حالا فرض کنید شب انتخابات یک گزینه اصلح نامقبول است، یکی صالح مقبول است و یکی هم ناصلاح است و گزینه دیگری هم نیست. در اینجا شما باز سراغ اصلح نامقبول برو و برای او تبلیغ کن و رای جمع کن تا نقطهای که در آن نقطه میفهمید از اینجا به بعد یکی از اینها رایش بالاتر است و هرچه هم تلاش کنم به جهت منطقی و عرفی و به جهت شناختی که از آرای عمومی داریم این آدم رایش دیگر جلوتر نمیرود. در یک نقطهای ما به این جمعبندی میرسیم که این شخص بیش از این رای ندارد و نمیتواند مقبول شود. خب در اینجا همه باید به صالح مقبول کمک کنیم. اینجا من دیگر به اصلح رای نمیدهیم و به صالح رای میدهیم چون شما فکر میکنید دارید به اصلح رای میدهید ولی در واقع دارید به ناصالح رای میدهید. اگر شما این منطق عقلایی را نپذیرید و به اصلح رای دهید به ناصالح رای دادید چون شما کمک کردید رای بشکند و ناصالح رای بیاورد.
وی در پایان سخنان خود تصریح کرد: این از جمله بحثهای عقلایی و همهزمانی و همهمکانی است. برخی میگویند ما معروف به تکلیف هستیم و به تکلیف خودمان عمل میکنیم و به فرد صالح رای میدهیم. بله، ما مامور به تکلیف هستیم و نه نتیجه، ولی توجه به نتیجه جز تکلیف است. شما برای نتیجه کار نمیکنید ولی نتیجه را محاسبه میکنید. اساس تکلیفی که توجهی به نتیجه نداشته باشید تکلیف نیست. مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان میگویند اگر ما بحث تکلیف و نتیجه را میکنیم اینطور نیست بیاعتنا به نتیجه باشیم. اتفاقا شما باید نتیجه را محاسبه بکنی حالا اگر به تکلیفت عمل کردی نتیجه را به خدا میسپاری.
در ادامه نشست حجتالاسلام نامخواه به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: اساسا من این مسئله را که اتفاقا دو سه دهه عمر دارد متوجه نمیشوم یا اصل مسئله را نتیجه فرآیندی میدانم که به آن فرآیند نقد جدی وارد است. من از یک مقدمه شروع کنم وآن اینکه اساسا سیاست دو رکن اساسی دارد. یکی بخش از سیاست ابتنایش بر امر مدنی است؛ یعنی جایی که اراده انسانها در آن موثر باشد. سیاست یعنی ابتنای تدبیر مدن بر امر مدنی. بحث دیگر این است که لازمه سیاست توجه به تغییر اجتماعی است. من تصور میکنم ما با فرآیندی مواجهیم که سیاستزدایی از عرصه سیاسی را در دستور کار دارد. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تبدیل روند سیاسی به فرآیندی که اراده مردم در آن تاثیر نداشته باشد و نقش اراده مردم در آن کم شود و فرآیندی که معطوف به تغییر وضعیت نیست بلکه معطوف به تثبیت وضع موجود و گرفتن کرسی قدرت است.
وی ادامه داد: وقتی امر مدنی نباشد، وقتی مردم نباشند یک سری گروه سیاسی به میدان میآیند و از وحدت صحبت میکنند. مقصودشان از وحدت هم این است که چطوری با هم متحد شویم و کرسیهای قدرت را در اختیار بگیریم. سیاست این نیست. سیاست فراهم آوردن امکان بروز امر مدنی است. شما باید از موضع معرفت و حکمت به مسئله نگاه کنید و ببینید مصلحت چیست و معیار آن چیست. پرداختن به این دوگانه نشانه وضعیتی است که در آن قرار داریم و اگر میخواهیم به انتخاب درست فکر کنیم باید بدانیم انتخابات یک فرآیند برای تحقق اراده انسانی است.
نامخواه در ادامه یادآور شد: در کل به نظرم این بحث یا صورتهای امروزینترش همان مسئله سیاستزدایی از میدان سیاست است؛ در حالی که محتوای سیاست مهم است نه این شگردها. وقتی شما سیاست را تبدیل به میدانی کنید که برای تثبیت وضعیت موجود است، هر چقدر شگرد تبلیغاتی داشته باشید چون از امر سیاسی سیاستزدایی شده است فایده ندارد. اتفاقا مردم به جایی توجه میکنند که بیشتر برایشان تغییر بیاورد و امکان بروز اراده انسانی را مشاهده کنند.
وی افزود: اینکه بحث کنیم آیا نگاه اسلامی با جمهوریت قابل جمع است یا نیست یا تفاوت جمهوریت و دموکراسی در چیست از جمله بحثهای فکری است که از نظر این که شرایط را تغییر دهد خیلی مهم نیست؛ یعنی اگر نقش جمهوری کم شده است به خاطر این نبوده که کسی چنین اعتقادی نداشته است که اسلام و جمهوریت قابل جمع نیست. ما بیش از این باید متوجه فرآیندی باشیم که امروز جمهوریت را محدود کرده است. اساسا نظام اجتماعی محال است بدون جمهور، امت و عموم مردم قوام پیدا کند.
وی در پایان گفت: اگر چه نباید انتخابات صرفا زمینه برای گفتوگو کردن و حرف زدن باشد ولی این گفتوگو اهمیت دارد و زمینهای فراهم میکند تا سازماندهی اجتماعیمان را بر این اساس انجام دهیم یا گزینش نامزدمان را بر این اساس انجام بدهیم. حرف من این است انتخابات حرف زدن درباره این مسائل هم هست و فقط پرداخت به یک نامزد و از خوبیهای او گفتن نیست. این حرفها که درباره خوبی نامزدها بیان میشود خیلی خندهدار است و نشان میدهد این ماجرا به بن رسیده است. ما در کنار اینکه در انتخابات برای گزینههای مطلوب فعالیت میکنیم، برای دعوت آنها و معرفی شدن آنها تلاش میکنیم باید بکوشیم انتخابات از انحصار خارج شود ئ به ابزاری در دست جامعه تبدیل شود و حرف جامعه را تبدیل به مسئله اصلی کنیم. این امر نیاز به حرف زدن است ولی حتما عرصه میدانی هم در پس آن اهمیت دارد.
پاسخ