انقلاب ایران بازنمایی سه عنصر دین، باستانیت و مدرنیته‌‌ی ایران بود

سید جواد میری با اشاره به شدت گرفتن گفتمان‌های هویت ملی، اظهار داشت: در بررسی مسئله هویت ایرانی که در سال‌های اخیر با شدت بیشتری مطرح می‌شود، ابتدا باید به این پرسش‌ها پاسخ داد که اساسا چرا دغدغه هویت ایجاد شده و چرا در این سال‌ها صحبت از ایران باستان، کوروش و هویت ایرانی اهمیت پیدا کرده است.
دکتر سید جواد میری:

انقلاب ایران بازنمایی سه عنصر دین، باستانیت و مدرنیته‌‌ی ایران بود

پیوست تاریخی ایران قابل تقلیل به زبان فارسی، مذهب و یا دین خاصی نیست، ایران یک مفهوم کلی است و آنچه که این مفاهیم را به هم متصل می‌کند تجربه خودآگاهانه تاریخی ملت ایران است‌.

نشست « بررسی نظریات درباره هویت ایرانی» با حضور دکتر سید جواد میری عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون برگزار شد.

وی در ابتدا، با اشاره به شدت گرفتن گفتمان‌های هویت ملی، اظهار داشت: در بررسی مسئله هویت ایرانی که در سال‌های اخیر با شدت بیشتری مطرح می‌شود، ابتدا باید به این پرسش‌ها پاسخ داد که اساسا چرا دغدغه هویت ایجاد شده و چرا در این سال‌ها صحبت از ایران باستان، کوروش و هویت ایرانی اهمیت پیدا کرده است. چه اتفاقی افتاده که بعضی به دنبال این هستند که ثابت کنند چیزی به نام ترک یا عرب در ایران وجود ندارد و زبان فارسی علامت اراده و غرور ملی است.

دکتر میری، گفت: در پاسخ به این سوالات می‌توان از مفهوم استعمار که دکتر شریعتی از آن یاد می‌کند یا مفهوم تخرخر که جلال آل احمد آن را ابداع کرد، بهره گرفت. گاهی قدرت یا صاحبان ایدئولوژی‌های گوناگون در داخل و خارج از کشور تلاش می‌کنند با ایجاد گفتمان‌هایی غفلت را در جامعه تزریق کنند. آنها سعی می‌کنند خواص جامعه را از مسائل بنیادین دور کرده و دست به تخرخر و تحمیق توده‌ها و حتی نخبگان جامعه بزنند. امروز در خصوص بحث هویت ایرانی نیز بسیاری از دانشگاه‌ها در حوزه تاریخ، علوم سیاسی و ادبیات به این مسئله دامن می‌زنند و برخی جریان‌های سیاسی نیز با آنها همگام شده‌اند و برای مثال مطرح می‌کنند که هفتم آبان روز تولد کوروش است یا روز منشور کوروش؟ در حالی که سوال اصلی این نیست. سوال اصلی این است که هویت انقلابی که منجر به انقلاب ۱۳۵۷ شد، به چه معناست و در پاسخ به این سوال باید به بررسی انقلاب‌های بزرگ پرداخت.

استاد دانشگاه، ادامه داد: در جهان مدرن سه انقلاب بزرگ یعنی انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب کبیر اکتبر روسیه و انقلاب ۱۳۵۷ ایران رخ داده است.  انقلاب در مکان،زمان و وضعیتی رخ می‌دهد که انسان از حالت رعیت گونه‌گی خارج شده و تبدیل به فاعل شناسا می‌شود. انسان انقلابی دارای تفسیر و تعبیر است و ایستادنگاه خود را موردتامل، تدبر و تعقل قرار می‌دهد و نمی‌خواهد همان گونه که شاهان و حاکمان برای او در نظر دارند، زیست کند به همین خاطر دست به عصیان می‌زند. وقتی انقلاب فرانسه رخ داد سه شعار محوری آزادی، برابری و برادری در آن متولد شد. فرانسه، اروپای غربی و بعدها آمریکا این ایده را مطرح می‌کنند که جامعه مطلوب مبتنی بر سه عنصر آزای، برابری و برادری در صورتی محقق می‌شود که آزادی در جامعه شکل بگیرد. به این معنا که اگر آزادی در جامعه محقق شود یقینا عدالت و وحدت نوع انسانی نیز محقق خواهد شد. آنها آزادی را مبتنی بر اصل مالکیت معنا کردند.

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی، بیان کرد: فیلسوفان و متفکران اروپا و آمریکا زمانی این سخنان را مطرح کردند که استعمار و استثمار دیگر مردمان و برده‌داری به صورت سیستماتیک در جهان در حال ظهور و بروز بود. بنابراین این سوال پیش می‌آمد که این چه آزادی و چه جامعه مطلوبی است؟  مگر معنای انقلاب عصیان انسان بر تمام قیودی که او را به بند می‌کشد نبود پس چرا به اروپا و آمریکا محدود شد. متفکران به این نتیجه رسیدند که انقلاب به گروگان گرفته شده چرا که انقلاب یک مفهوم جغرفیایی، فرهنگی یا متعلق به یک نژاد و قوم نیست.

ایشان ادامه داد: از این جهت انقلاب فرانسه به بن بست رسید و متفکران به این معنا رسیدند که آزادی عنصر اصلی نیست بلکه عنصر اصلی در رسیدن به جامعه مطلوب عدالت و برابری است. اما آنچه در واقعیت اتفاق افتاد این بود که انقلاب روسیه که منجر به اتحاد جماهیر شوروی شد تبدیل به یک زندان و قفس آهنین بزرگ برای مردم شد.

این نویسنده با بیان اینکه نبود آزادی جامعه را تبدیل به قفس می‌کند، ابراز کرد: وقتی انسان آزادی نداشته باشد جامعه مطلوب تبدیل به یک قفس بزرگ می‌شود، در این مرحله بود که نبوغ متفکران در بیرون از تمدن غرب و شرق در ایران و برخی کشورهای اسلامی و غیر اسلامی این ایده را مطرح کردند که این آزادی و عدالت نیست که جامعه مطلوب را می‌سازد بلکه وحدت نوع انسانی عامل اصلی در تحقق این هدف است. اگر جامعه‌ای به دور از تبعیض‌ها و نابرابری‌ها مبتنی بر ایده وحدت نوع انسانی پی ریزی شود به آزادی، عدالت و برابری هم خواهد رسید. بر این اساس انقلاب ایران را می‌توان انقلابی فراتر از ایرانی یا اسلامی بودن نامید چرا که انقلاب سال ۵۷ در ایران مبتنی بر چشم اندازه تمدن بشری بود.

این محقق و پژوهشگر، افزود: بر اساس چنین تعریفی از هویت انقلابی بحث از ایران باستان بحث نابجایی است. تاریخ بخشی از گذشته انسان‌ها است اما اینکه این بخش از گذشته را موثر مطلق در ذهن، زبان و تمام هستی دانستن انسان را دچار جبرگرایی کرده و مانع از ظهور و بروز خلاقیت انسان و جامعه می‌شود. مهم شدن هویت ایرانی در سال‌های اخیر به این دلیل است که هویت انقلابی و خودآگاهی انقلابی تضعیف شده است. تضعیف این خودآگاهی سبب می‌شود جبهه استعمارگر دغدغه‌های دیگری را برای تحمیق توده‌ها و بعضی از نخبگان، از طریق شبکه‌های گوناگون اعمال کند.

وی مفهوم ایران را یک مفهوم بسیار قدیمی معرفی کرد و گفت: ایرانی که امروز فهم می‌شود به معنای یک ملت دولت با مرزهای مشخص سیاسی است. در طول تاریخ تمام مردمانی که در غرب آسیا، بخش‌هایی از اوراسیا، آناتولی امروز، شبه قاره هند، آسیای مرکزی و قفقاز زندگی می‌کردند خود را ایرانی می‌دانستند. اما امروز آن کلان مفهوم ایران که دارای وسعت تمدنی بود به یک مفهوم سیاسی دارای مرزهای مشخص سیاسی تقلیل پیدا کرده است. امروز کسی که در کشور ارمنستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، چچن یا گرجستان است دیگر خود را ایرانی نمی‌داند.

دکتر میری با اشاره به تقلیل ایران به عناصر مختلف توسط برخی افراد یا جریان‌ها، عنوان کرد: این اتفاقی است که در دو دهه اخیر نیز رخ داده است و به دلیل کنار رفتن هویت انقلابی، برخی ایران را به زبان فارسی، مذهب تشیع یا دین اسلام تقلیل دادند. در حالی که در ایران مذاهب، ادیان، زبان‌ها و اقوام گوناگون وجود دارند و زبان فارسی بخشی از جهان فرهنگ ایرانی است که به عنوان زبان میانجی استفاده می‌شود. در کنار زبان فارسی زبان عربی و ترکی نیز سال‌های طولانی از زبان‌های مهم در پهنه غرب آسیا بوده است.

استاد دانشگاه با بیان اینکه مفهوم هویت ملی یک بحث مستحدثه است، اظهار داشت: در قرون گذشته هیچ فرهنگ و تمدنی صحبت از هویت ملی نمی‌کرد. البته این به این معنا نیست که آنها هیچ برداشتی از خودشان نداشتند اما آن چزی که امروز تحت عنوان هویت ملی مبتنی بر چارچوب سرزمینی مشخص مطرح می‌شود، بحث مدرنی است. دهه ۹۰ دهه‌ای ست که نوباستان گرایان دوباره به عرصه افکار عمومی و حتی در ساحت سیاست و حکمرانی ایران برگشتند و گفتمان نوباستان گرایی را ذیل صیانت از هویت ایرانی مطرح کردند گوی انقلاب ایران ضد هویت ملی است. آنها اساسا انقلاب ایران را یک حرکت ارتجاعی و غروب عقلانیت می‌دانند. در حالی که انقلاب ایران را می‌توان به نوعی احیاگر ایران، تشیع و اسلام دانست. اساسا هویت یک کشور را یک مولفه مانند زبان یا دین تعیین نمی‌کند بلکه مولفه‌های متعددی که در بستر تاریخی شکل می‌گیرد هویت یک کشور را تشکیل می‌دهد. 

این نویسنده با اشاره به قوام پیوست تاریخی اسلام، ادامه داد: پهنه وسیع جهان اسلام یک پیوست تاریخی بسیار قویم دارد. جهان اسلام یک لفظ نیست بلکه واقعیتی است که عینیت دارد. در این جهان، جهان‌های گوناگونی مانند ایران وجود دارد. کشوری که پیوست تاریخی مخصوص به خود را دارد، این پیوست تاریخی صرفا قابل تقلیل به زبان فارسی، یک مذهب یا یک دین نیست. همه اینها عناصر مشترک و قوام دهنده هویت ایرانی هستند. ایران یک مفهوم کلی است که از نظر زبانی، دینی و مذهبی تنوع دارد و آن چیزی که اینها را به هم متصل می‌کند تجربه خودآگاهانه تاریخی است.

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی با اشاره به گفتمان ایران شهری، تصریح کرد: آنچه با عنوان گفتمان ایران شهری مطرح می‌شود بخشی از یک جریان کلان‌تر به نام روایت باستان گرایانه از ایران است. آنچه که این جریان به نام باستان مطرح می‌کند به مصابه تاریخی از گذشته دو یا سه هزار ساله نیست بلکه آنها این باستان را برساخت می‌کنند. انسان ایرانی در جهان مدرن سه کلان روایت باستان گرایانه، کلان روایت اسلام گرایانه و کلان روایت مدرن را ایجاد کرده است. این سه روایت در ۱۲۰ سال اخیر گاهی به هم نزدیک شده و گاهی در برابر هم صف آرایی کردند. آنچه در دهه ۹۰ به عنوان روایت ایران شهری از آن یاد می‌شود در حقیقت تلاش مذبوحانه‌ای است که تلاش می‌کند هویت متکثر و متنوع ایرانی را به صورت افراطی ذیل یک خوانش باستان گرایانه تعبیر کند.

ایشان در پایان خاطرنشان کرد: ایران کشوری مانند سنگاپور نیست، ایران را در جهان با چین، یونان و هند می‌شود مقایسه کرد. ایران را نمی‌توان صرفا ذیل امر باستانی یا دینی یا مدرن به تنهایی صورت بندی کرد. چرا که مفهوم ایرانیت هر سه عنصر باستانیت، دین و مدرنیته را در خود دارد و از قضا انقلاب ایران بازنمایی تمامی این عناصر و مولفه‌ها بود.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.