علوم اجتماعی، متکفل توضیح لحظۀ حال در ذیل تاریخ است. تاریخ، زمانی تاریخ شد که با معنایی از زمان گره خورد و بهواسطه این پیوند، امکان توضیح منطق تحولات جوامع در تاریخ یا به شهید مطهری، فلسفه_نظری_تاریخ، خواه سکولار و خواه با آموزههای وحیانی فراهم شد.
جامعه، اکنونیت زمانی ما در این بستر تاریخی و هر نظریه اجتماعی برای تفسیر آن، توضیح لحظه اکنون، در بطن گذشته و آینده است. شهر نیز تجلی مکانی این تحولات تاریخی است که میبایست از طریق نظریه اجتماعی تفسیر شود. خواه علوم اجتماعی مدرن و خواه کلام (در ذیل علم مدنیِ فارابی) از همان آغاز در کنار توضیحاتی درباره نحوه سامان مدینه یا شهر، توضیحی درباره مفهوم زمان هم داشتهاند.
شهر یا مدینه، فارغ از سازوکارهای کالبدی و مهندسی آن با مفاهیم «مدنیت» و «تمدن» همریشه است؛ هر مدینه (یا شهری) مبتنی بر ایدهای تمدنی سامان مییابد. این ایده، باطن و ساختار فیزیکی شهر، ظاهر آن است. به همین خاطر تمدن (civilzation)، بدون مدینه/شهر (civil)، تنها یک لفظ بدون مصداق است. با این حال، در پس و پشت هر لفظی از معادلهای شهر، معنا و به تبع ایدهای نهفته است و هر ایدهای بازتابدهنده نوعی جهانبینی مشخص است.
در همین راستا در کانون اندیشه جوان قصد داریم تا در روز دوشنبه ۶ تیر ماه ساعت ۲۱ با حضور احمد بایرامی در نشستی مجازی تحت عنوان «نسبت توسعه و سنت در شهرسازی» در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان به نشانی _canoon_org@ به گفتگو بپردازیم.
پاسخ