دومین نشست «مانکن» با موضوع «عملکرد مدیران فرهنگی در صیانت از حقوق کودکان» ، ۲۴ اسفندماه با حضور محمد سرشار، مدیر شبکه کودک سیما در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.
وی در ابتدای نشست اظهار کرد: بحث برنامه سازی تلویزیونی برای کودکان، دومین روزی که تلویزیون خصوصی در ایران راه اندازی میشود شروع میشود؛ یعنی مالک اولین تلویزیون در ایران یک فرد بهایی بوده است. روز دومی که تلویزیون افتتاح میشود، برنامه کودک با مجریگری یک بهایی اجرا میشود. از ابتدا که این رسانه پایش را داخل کشور گذاشت برنامه سازی برای کودکان و تربیت آنها طیق منویات خودشان مدنظر این مجموعه بوده است. این ماجرا ادامه داشت تا در دوره پهلوی رادیو و تلویزیون ملی شد. در آن زمان شبکه دو به عنوان شبکه فرهنگ تعیین شد. بعد از پیروزی انقلاب تا اوایل دهه هفتاد اتفاق عمده ای نداشتیم. در اوایل دهه هفتاد بحث صنعت انیمیشن به عنوان یک هنر پیشرو مطرح میشود. مقام معظم رهبری از رئیس صدا و سیما میخواهند که روی هنر انیمیشن سرمایه گذاری کند و این هنر را وارد ایران کند. خب این کار تجهیزات خاصی نیاز داشته و آموزش نیروی انسانی باید اتفاق می افتاد.
وی ادامه داد: به همین منظور مرکز پویانمایی صبا تاسیس شد. این مرکز ابتدا به تولید انیمیشن هایی که با دست طراحی شده بود اقدام کرد، بعد به مرور به تولید انیمیشن های رایانه ای پرداخت. این ماجرا ادامه داشت تا سال ۱۳۹۱ اولین شبکه ماهواره ای به زبان فارسی ویژه کودکان ایجاد شد. با این اقدام، در بین مسئولین یک ترسی ایجاد شد و به فکر افتادند شبکه اختصاصی پویانمایی داشته باشند. در تیرماه ۹۱ شبکه پویا با هدف پخش انیمیشین ایرانی ایجاد شد. متاسفانه محاسباتی درستی در مورد میزان محتوا انجام نشده بود و بعد از چند ماه مجبور شدند انیمیشن های خارجی پخش کنند. من خاطرم هست در سال ۹۳ کار به اینجا رسیده بود که کارهایی مثل باب اسفنجی را هم پخش میکرد. بعد از آن تصمیم گرفته شد یک شبکه مخاطب محور ایجاد شود و به همین جهت سال ۹۴ کار شبکه کودک و نوجوان آغاز شد. اگر صدا و سیما و تولید ویدئو را در نظر بگیرید از همان ابتدا بهاییان به این موضوع توجه ویژه داشتند، بعد از انقلاب هم از طریق شبکه های ماهواره ای کار خودشان را ادامه دادند.
وی در بخشی از سخنانش به نقش مربیگری رسانه ها اشاره کرد و اظهار کرد: رسانه ها ذاتا مربی هستند اما اینکه در چه جهتی تربیت کنند مهم است. شما هر شبکه ای را در نظر بگیرید دارد سبک زندگی را به مردم آموزش میدهد و مردم را بر آن اساس تربیت میکند. امکان ندارد شما رسانه ای داشته باشید که بحث تغییرات فرهنگی را نداشته باشد. حداقل رسانه های عرفی جامعه را در سمت عرفی شدن جلو میبرند و تغییرات فرهنگی را در آن مسیر شدت میبخشند. پس ما رسانه غیر مربی نداریم. مهم این است ارباب آن رسانه چه جهت گیری دارند و چقدر آن تربیتی که مدنظر انقلاب اسلامی است را در دستور کار خودشان قرار میدهند. آن زمان یک رسانه میتواند مدعی باشد مربی هست یا نه.
وی در ادامه به آسیب های گرایش کودکان و نوجوانان به استفاده از اینترنت در یک سال گذشته اشاره کرد و اظهار کرد: در سال گذشته ما شرایط بسیار عجیبی را داشتیم یعنی کاملا ساختارهای فرهنگی کشور خصوصا در حوزه کودک و نوجوان زیر و رو شد و هنوز خیلی از بزرگان ما متوجه سونامی که اتفاق افتاده نیستند. اتفاق بزرگی که افتاد این بود که ما یکی از بزرگترین پایگاه های فرهنگی مان یعنی مدارس را به خاطر مواجهه با کرونا تعطیل کردیم. این تصمیمی بود که تبعات سنگینی داشت. یکی از تبعات مهم این تصمیم این بود که باید کودکان و نوجوانان ما به سمت آموزش از راه دور از طریق اینترنت میرفتند، پس پای اینترنت به خیلی از خانواده ها باز شد و چون خیلی از خانواده ها آموزش لازم را برای مدیریت استفاده از اینترنت ندیده بودند تا استفاده درستی از آن داشته باشند این مدیریت به عهده کودکان و نوجوانان قرار گرفت و الآن فعال مایشا همین کودکان و نوجوانان هستند. از طرف دیگر ابزارهای هوشمندی که دسترسی به اینترنت را ممکن میسازد به شدت گسترش پیدا کرد. فرآیندی که شاید پنج سال، ده سال طول میکشید تا به آن برسیم را یک دفعه در عرض یک سال انجام دادیم. قطعا این امر تعارض فرهنگی ایجاد میکند و باید یک سرمایه گذاری وسیعی انجام شود تا کمک کنیم جامعه زودتر این مسئله را هضم کند و با آن کنار بیاید.
وی در مورد روش مواجهه با آسیب های فضای مجازی تصریح کرد: نکته اساسی این است که غربی ها و حتی شرقی ها خیلی مراقبت بچه هایشان است. همه این کشورها برای اموری مثل بددهنی، خشونت و اشاره به مصرف مواد مخدر و مصرف مشروبات الکلی، روابط جنسی و … برای کودکان زیر سیزده سال محدودیت دارند و اینطور نیست فضای رسانه ای این کشورها باز باشد و تولیدکنندگان بتوانند هر محتوایی را تولید کنند و در اختیار کودکان قرار دهند. متاسفانه ما در ایران یک ولنگاری فرهنگی داریم و حوزه کودک رها شده است. این خواننده مبتذل، در سال گذشته یک نماهنگی دیگری منتشر کرد. در آن نماهنگ مستقیما کودکان را مورد خطاب قرار داد و آنها را به مصرف مشروبات الکلی دعوت کرد. همین کلیپ اگر به زبان انگلیسی منتشر شده بود ایشان پشت میله های زندان بود ولی ما هیچ اقدامی نداشتیم. حتی شایعه شد ایشان در این فاصله زمانی، سفری به ایران داشته است.
وی افزود: کار بدی که الآن این خواننده انجام داده است استفاده از بازیگران فیلم های هرزه نگاری است. آقای ساسان حیدری مدتی است برای مدارس کشور پروژه اجرا میکند یعنی علی رغم اینکه اعلام نمیکند کارهایش کارهای نوجوانانه است ولی از نوجوانان درخواست میکند کارهایش را اجرا کنند. در مدارس شبکه ای به راه انداخته است که معلمان این کارها را با بچه ها اجرا کنند و ویدئو ها را برایش بفرستند. در یکی از کارهای خودش از بازیگری با مقنعه و لباس دختران مدرسه ای استفاده میکند یعنی مشخص است ایشان بر خلاف سایر خوانندگان غیرمجازی که وجود دارند، برای این رده سنی برنامه ریزی کرده است ولی برای اینکه مخاطب بزرگسال هم داشته باشد مضامین چندگانه را هم در آن میگنجاند. چنین فردی وقتی از بازیگر هرزه نگاری استفاده میکند بچه هایی که به هر دلیلی کارهایش را گوش میدهند کنجکاو میشوند که این فرد چه کسی است؟ خود ایشان هم ابای ندارد که در صفحه خودش به صفحه آن فرد لینک بدهد و معرفی کند با چه کسی دارد کار میکند.
وی ادامه داد: طبیعتا ما باید اینجا بایستیم. بحث من این نیست که شما متدین هستید یا خیر. حوزه کودک حوزه ای نیست که سر آن شوخی داشته باشیم. یک نفر باید داد بزند این پادشاه برهنه است و محتوایی که دارد منتقل میکند محتوای نامناسبی است. باید جریانی از سوی خانواده ها ایجاد شود که اعتراض خودشان را اعلام کنند بلکه خود ایشان از مسیرش برگردد و اگر نشد از ابزاهای قانونی استفاده شود.
سرشار در ادامه به وظیفه صاحبان پلت فرمها در کاهش آسیبهای فضای مجازی اشاره کرد و گفت: مقابله با این ماجرا به سابقه حوزه فناوری در هر کشور برمیگردد و نمیشود یک نسخه کلی پیچید. در کشوری مثل ایران که بحث سواد فضای مجازی بحث تازه ای است و خانواده ها آموزش ندیدند وظیفه مسئولین، صاحبان پلت فرمها و تولیدکنندگان محتوا یک چیز است، در کشورهایی که در حوزه فضای مجازی به شکل کامل آموزش داده شده است تکلیف چیز دیگری است و نباید این دو را با هم مقایسه کرد. اگر شما در کشوری بودید که از این نظر پیشرفته بود ممکن بود محتواهای مختلفی تولید شود و بگویید انتخاب بر عهده خانواده ها است و به تناسب سلیقه تربیتی خودشان محتوای مناسب فرزندشان را انتخاب کنند ولی وضعیت فعلی ایران اینگونه نیست و هنوز آموزش لازم به خانواده ها ارائه نشده است و وظیفه اول بر عهده صاحبان پلت فرمها است که باید به مسئولیت اجتماعی خودش عمل کند و از این آسیب ها پیشگیری کند.
وی یادآور شد: اگر فیلیمو اعلام میکند فلان کودک سریال باب اسفنجی را این تعداد بار دیده است باید مدیر فیلیمو را صدا کرد و گفت شما چه ابزاری را برای پرخوری رسانه ای کودکان طراحی کرده ای و اگر این کار را نکردی به مسئولیت خود عمل نکردی. اگر مخاطب کودک دارد از محتوای تو استفاده میکند چطور مدیریت میکنی این کودک از محتوای نامناسب استفاده نکند. صاحبان پلت فرمها باید در برابر درآمد هنگفتی که دارند به مسئولیت اجتماعی خودشان هم عمل کنند.
پاسخ