تصاحب منابع نفتی ایران؛ نخستین عامل حضور آمریکایی‌ها در ایران

به گزارش روابط عمومی کانون اندیشه جوان ، نشست «ایران و آمریکا؛ از ملی شدن نفت تا کودتا» از سلسله نشست‌های «تجربه ملی» شب گذشته 28 اسفندماه با حضور علی ططری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ در اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.
تصاحب منابع نفتی ایران؛ نخستین عامل حضور آمریکایی‌ها در ایران

به گزارش روابط عمومی کانون اندیشه جوان ، نشست «ایران و آمریکا؛ از ملی شدن نفت تا کودتا» از سلسله نشست‌های «تجربه ملی» شب گذشته ۲۷ اسفندماه با حضور علی ططری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ در اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.

وی در ابتدای این نشست به سابقه حضور آمریکایی ها در ایران اشاره کرد و اظهار کرد: من ابتدا زمینه تاریخی از روابط ایران و آمریکا خدمت شما عرض میکنم. ایالات متحده آمریکا به نسبت دیگر ابرقدرتهایی که در جهان ظهور و بروز پیدا کردند و تمدنهایی که در طول تاریخ شاهد پیدایش آنها بودیم یک کشور تازه تاسیس است. از جنبش مشروطه ما نمود و بروز آمریکاییها را در تاریخ ایران داریم. این ورود اصلی آمریکایی ها در تاریخ ما بود. بعد از آن باز حضور آمریکایی ها را در ایران داریم؛ چه به عنوان مستشار، چه به عنوان میسیونر، چه به عنوان کسانی که جزء موسسات خیریه بودند. تا جنگ جهانی اول حضور آمریکاییها در ایران موردی بود و مثل انگلیسیها سیستماتیک نبود و هدف خاصی در ایران نداشتند.

وی ادامه داد: از جنگ جهانی اول حضور آنها بارزتر شد؛ به ویژه ما در این دوران در جنوب ایران اکتشاف نفت را داریم. ما اول باید ببینیم یک قدرت خارجی که در یک منطقه ظهور و بروز پید میکند چه اهدافی را دنبال میکند. جالب است در بازه نخست حضور آمریکاییها در ایران که از جنبش مشروطه شروع شد و تا جنگ جهانی دوم ادامه داشت، اینها دنبال منافع نفتی ایران بودند. بر پایه اسناد شاهد هستیم از بازه جنگ جهانی اول آمریکاییها متوجه میشوند در ایران نفت اکتشاف شده است. خب نفت منبع مهمی است. سیاسیون بزرگ دنیا میگویند یک قطره نفت به اندازه یک قطره خون سرباز ما ارزش دارد. در آن زمان یک پروپاگاندایی در کل جهان ایجاد شده بود و همه سیاستمداران بزرگ دنیا به دنبال منابع نفتی بودند.  همین مسئله را بعد از جنگ جهانی دوم در مورد انرژی اتمی شاهد هستیم. وقتی در جنگ جهانی دوم دو تا بمب سرنوشت جنگ را مشخص کرد همه دنیا به یکباره دنبال انرژی هسته ای هستند. آن زمان هم یک جوی ایجاد شد و همه کشورها دنبال نفت بودند. در راس آنها انگلیسی ها قرار داشتند و قراردادی در جنوب بسته بودند. در آن زمان تا جنگ جهانی دوم آمریکا اختلافاتی با شوروی و انگلیسی ها بر سر منافع داشت اما سیاست ایالات متحده این بود در سیاست کشورها دخالتی نداشته باشد. در هر صورت ما شاهد هستیم دستگاه دیپلماسی ایالات متحده تا ۱۹۲۱ در رفت و آمد برای انعقاد قراردادی نفتی در ایران است.

پژوهشگر تاریخ در ادامه اظهار کرد: بر خلاف رویه دیپلماسی که ما در تاریخ کشورمان داشتیم دستگاه وزارت امور خارجه آمریکا از زمان جنگ جهانی اول یک دستگاه اقتصادی است و همه جا دنبال منافع اقتصادی است؛ یعنی سیاست آنها با منافع اقتصادی هیچ تضادی ندارد. این امر شفافیت اقتصادی آنها را هم میرساند. ما در این دوره شاهد هستیم که سفرای ایران به شدت از حضور آمریکا در سیاست خارجه ایران استقبال میکنند چون ایران تحت فشار انگلیسها و روسها بود. در آن دوران آمریکاییها در افکار عمومی ایرانیان کاملا محبوب بودند و خود رضاشاه از آمریکاییها استقبال کرد ولی سیاست آنها این بود که زیاد در امور ایران دخالت نکنند. در این دوران علی رغم تلاشهایی که ایرانیان دارند تا از آمریکاییها دعوت کنند ولی انگلیسی ها به دلیل خباثت و شیطنتی که داشتند موفق میشوند حضور شرکتهای آمریکایی که قصد دارند در ایران حضور پیدا کنند را خنثی کنند. خروجی ین دوره این است که آمریکایی ها موفق نمی‌شوند قرارداد نفتی با ایران منعقد کنند.

وی در ادامه به حضور همه جانبه آمریکایی ها پس از جنگ جهانی دوم در ایران اشاره کرد و اظهار کرد: در جنگ جهانی دوم قضیه فرق می‌کند. اتفاقاتی که در جنگ جهانی دوم می‌افتد کاملا متنوع و متکثر است و فضای سیاسی کاملا پیچیده میشود. آمریکایی که در سیاست داخلی و سیاست خارجی خودش از پیچیدگی برخورددار نیست به یکباره در عرصه سیاست و اقتصاد یک جهشی انجام می‌دهد و  همه ابعاد توسعه را در خودش شاهد است؛ یعنی در سیاست خارجه از یک پیچیدگی برخوردار می‌شود. تا آن دوران قرارشان این بود در کشورهای دیگر حضور پیدا نکنند و سیاست استعماری نداشته باشند ولی به یکباره حضورشان را در تمام عرصه‌ها در ایران تجربه می‌کنند. ببینیم دلیل این ظهور و بروز یکباره چه بوده است؟

ططری ادامه داد: تا قبل از جنگ جهانی دوم آمریکایی ها  در تمام دنیا سیاست عدم مداخله را اتخاذ میکنند. در زمان جنگ جهانی اول عمدتا دنبال نفت بودند. اما از زمان جنگ جهانی دوم جلوگیری از نفوذ شوروی شروع میشود و نفت به اولولیت دوم تبدیل میشود. در اوج جنگ سرد اولویت سیاست آمریکایی ها نفوذ در منطقه است. در آن دوره وضعیت مالی آمریکا بسیار خوب بود و بیشتر دنبال ابراز خودشان بودند یعنی دنبال این بودند خودشان را به عنوان یک قدرت جوان و فرامنطقه ای در تمام جهان نشان دهند. به همین دلیل بود که مجموعه ای از فعالیتها را در ایران برای خودشان تعریف میکنند و در حوزه سینما، کتاب، تئاتر و … ورود میکنند. حتی در ایران یک موسسه انتشارات و مطبوعات داشتند. حتی در مسائل دینی ورود پیدا میکنند و در میان علما نفوذ پیدا میکنند. همه تجاربی که انگلیسیها و دیگران داشتند را هم در این زمینه به کار گرفتند. از سوی دیگر برخی از روزنامه ها خودشان را در خدمت آمریکایی ها قرار دادند. با این توضیحات روشن میشود اینها از ۱۳۲۱ به بعد با یک برنامه سیستماتیک در ایران پیش میروند. البته تئجه داشته باشید که برنامه ریزی شان برای کودتا نبود. حاصل کلام اینکه آمریکا در این دوره بین تمام گروه های اجتماعی مثل روشنفکران، روحانیون و و … نفوذ پیدا میکند.

وی در ادامه به توضیح درباره انتشار اسناد آن دوره توسط آمریکایی اشاره کرد و تصریح کرد: آمریکاییها دو بار اسنادشان را منتشر کردند. بار اول این اسناد بیشتر به مسئله نفت و انگلیس میپرداخت. این انتشار با انتقاداتی مواجه شد و خود پژوهشگران آمریکایی ها گفتند این اسناد خیلی گزینشی است و برای ما که ادعای عدالت در اطلاعات را داریم جالب نیستیم. بیشترین مجموعه اسنادی که مرتبط با موضوع ما است و نشان میدهد آنها نقش بارزی در کودتای ۲۸ مرداد و جریان ملی شدن صنعت نفت داشتند در مجموعه اسنادی است که دفتر مورخین وزارت امور خارجه در سال ۲۰۰۷ در هزار صفحه منتشر کرد. خودشان اشاره کردند که ۱۰ سال روی این گزارش کار کردند. در آنجا وزارت امور خارجه یک دفتر مورخین دارند و روی اسناد کار میکنند تا آنها را منتشر کنند و پژوهشگران را راضی کند. جالب است در بین این مجموعه که تا کودتا را در بر میگرد  نشان میدهد آمریکاییها نسبت به وضعیت داخلی ما اشرافیت داشتند.

وی افزود: عرض کردم که اهداف آمریکاییها بعد از جنگ جهانی دوم در ایران تغییراتی داشت از جمله اینکه از صرف نفت خارج شدند و اولویت جابجا شد و جلوگیری از نفوذ شوروی به عنوان اولویت اول مطرح شد. ایران هم به عنوان سپر در مقابل روسها بود. از سالهای ۱۹۲۹ اینها برنامه ریزی مدونی داشند. در این برنامه ریزی ها بیت آیت الله کاشانی کاملا تحت نظر بود. رفت و آمدهای دکتر مصدق زیر نظر بود. روحیات کاشانی و مصدق کاملا در بین این اسناد با جزئیات آمده است.

وی در پایان گفت: یک نکته دیگر را فراموش نکنیم و آن حیات سازمان سی آی ای است. از اواخر جنگ جهانی تصمیم گرفتند یک سازمان وسیع به نام سی آی ای تاسیس کنند. وقتی این سازمان ایجاد شد در مسائل اطلاعاتی و امنیتی پیشرفت خوبی داشند. بعد از جنگ جهانی دوم در ماجرای جنگ سرد یکی از نقاط حساس دنیا ایران بود. اتفاقا یکی از اولویتهای آمریکا هم ایران بود. سیا آمد روی ایران زوم کرد و شاید اولین ماموریت مهم هم ایران بود. اولین کودتای کاملا موفقی هم که سیا انجام داد کودتای ایران بود. در آن زمان ایران محل آمد و شد همه دستگاه های جاسوسی بود. از یک طرف رهبران ساده اندیشی هم در ایران روی کار بودند. البته مصدق یک چهره سیاسی و سابقه دار بود ولی به نظر میرسد مصدق تصوراتی از مسائل امنیتی داشت که از روس و انگلیس گرفته بود. آن زمان ما فقط یک دستگاه اطلاعاتی در ارتش داشتیم. کاشانی و مصدق خبر نداشتند در یک دام اطلاعاتی گرفتار شده بودند. بر پایه آن اسناد مشخص میشود که آمریکایی ها سعی داشتند با آیت الله کاشانی ارتباط برقرار کنند. در اسنادی که منتشر کردند گفتند کاشانی علیه حزب توده و علیه انگلیسی ها حرف میزد و همیشه آمریکا را تحریک میکرد که در جبهه ما قرار بگیرید. مشخص است که برایند حضور این دستگاه اطلاعاتی در ایران چه خواهد بود.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.