جدال بر سر هویّت ملّی یا دینی دفاع مقدس آغاز شده است.

مصاحبه با دکتر محمدرضا سنگری (نویسنده کتاب «قلم های قد بلند»(سیری در ادبیات دفاع مقدس)

 

کتاب «قلم های قد بلند»(سیری در ادبیات دفاع مقدس)توسط کانون اندیشه جوان منتشر شده و درنمایشگاه کتاب امسال حاضر است.در همین زمینه گفت و گوی کوتاهی با دکتر محمدرضا سنگری (نویسنده کتاب)انجام داده‌ایم که در ادامه مطلب،از منظرتان عبور خواهد کرد.

 

انگیزه شما ازنگارش این کتاب برای مخاطب جوان چه بود؟

هر جریان، گونه و رویداد ادبی سازه ها و عناصری قوام بخش و دوام بخشی دارد که به ان تشخّص و هویّت می بخشند. ادبیات دفاع مقدّس یعنی ادبیات دورۀ هشت ساله جنگ و دوره پس از آن تا کنون نیز از سازه ها و عناصری برخوردار بوده و هست که بی شناخت آنها تصویر و تحلیلی درست از آن نمی توان به دست داد. عناصر هویّت ساز ادبیات دفاع مقدّس در همۀ گونه های ادبی مانند شعر، داستان، خاطره، ادبیات نمایشی، قطعات ادبی، زندگی نامه، وصیت نامه و کوتاهه نگاری ها پیداست؛ برخی از عناصر هویّت ساز ادبیات دفاع مقدّس عبارتند از هویّت ایرانی داشتن (پیوستگی تاریخی – فرهنگی با گذشته ادبی)، هویت اسلامی، شیعی (پیوستگی با باورها و ارزش های دینی – مذهبی)، وفاداری به گفتمان انقلاب اسلامی، وفاداری به هویّت ملّی – دینی توأمان، پیوستگی با عرفان و نمادها و مظاهر عرفانی (هویّت عارفانه)، هویّت معترض و ستیزنده (دغدغه مند و آرمان مند) و هویّت پویا و زایا. دراین کتاب با روش توصیفی- تحلیلی به این موضوع می پردازیم و تصویر هویّتی ادبیات دفاع مقدّس را فرا دست و چشم خوانندگان قرار می دهیم.

 

اهمیت موضوع کتاب را چگونه ارزیابی می کنید؟

ادبیات فارسی، در طول سده هایی که بر آن گذشته است، روزگاران تلخ و شیرین و فراز و نشیب های فراوانی را پیموده و آزموده است و با هزاران اثر ارجمند و درخشان به امروز ما رسیده است. ادبیاتی که دستاورد این قرون و روزگاران است، زنده و پویا، دامنگیر، منعطف، انسانی و در آمیخته بافرهنگ و حکمت و باورهای ریشه دار ایرانی و اسلامی است؛ ستاندن هر یك از ویژگی ها و مؤلفه ها از این ادبیّات، حذف یکی از عناصر هویّت ساز آن است. در این میان بسیاری کوشیده اند  و هنوز هم می کوشند  تا برخی از این سازه ها را نادیده بگیرند یا کم فروغ جلوه دهند، اسپوزیتو در دایرﺓ المعارف جهان نوین اسلام، ادبیات فارسی را رویدادی هنری مستقل از تمدن اسلامی می داند اما هم به گواهی متون ادب فارسی که سرشار از آیات، روایات و آموزه های اسلامی است و هم به گواهی زیّ و سلوک شاعران و نویسندگان تاریخ ادبی ما و هم با استناد به شهادت ادیبان و ادب کاوان بی غرض داخلی و خارجی، تفکیک این دو مقوله – ادبیات فارسی و تمدّن و فرهنگ اسلامی – نه واقع بینانه است نه عقلانی. پیوستگی و امتزاج ادبیات فارسی با فرهنگ اسلامی چنان است که هویّتی یگانه و جدایی ناپذیر را برای این دو رقم زده است.

 

در این کتاب به چه سوالاتی پاسخ داده می شود؟

عمده ترین این سوالات عبارتند از:ادبیات دفاع مقدّس از کدام عناصر و سازه های هویّتی تشکیل می شود؟ آبشخور و سرچشمه هایی که آن را سیراب و بارور می کردند و می کنند کدام اند؟ وجه مشترک آثار ادبی دفاع مقدّس چیست؟ این پرسش ها و پرسش های دیگری که در این حوزه مطرح می شود نیازمند پاسخی واقع نگرانه، عالمانه و پژوهشگرانه است که همین امروز باید پاسخ مناسب بیابد. نیاز محیط های علمی چون دانشگاه ها به پاسخی ژرف و رَسته از جانبداری های غیر عالمانه نیاز امروز ماست و بستن راه بر تحریف گران و هموار کردن راه برای پژوهشگران پسین، اهمیّت و ضرورت پرداختن به این موضوع را دو چندان می سازد.

نگاهی به برخی تحلیل ها در باب تحوّل و تطوّر شعر شاعران انقلاب و دفاع مقدّس، هُشدار و انذاری است تا پیش از تثبیت این دیدگاه ها به سبب تلقین و تکرار، واقعیت و حقیقت از پس غبارهای برانگیخته، نمایانده و آفتابی شود تا کژ فهمی های آینده را شاهد و ناظر نباشیم. هم اکنون جدال بر سر این که دفاع ما هویّت ملّی داشت یا دینی، آغاز شده است و معلوم است که دامنۀ این پرسش به ادبیات که جلوه گاه اصلی ارزش ها، باورها و هنجارهای دفاع مقدّس است نیز خواهد رسید و البته رسیده است!

 

اگر در ادامه نکته ناگفته ای باقی مانده است، بفرمایید؟

امروز نیز این خطر احساس می شود که اگر ماهیّت و هویّت ادبیات انقلاب اسلامی و بخش بزرگ و جدایی ناپذیر آن، ادبیات دفاع مقدّس درست و دقیق تبیین نشود، تحلیلگرانی یا از سر کم دقّتی و سطحی نگری یا غرض ورزانه ، هویّت آن را باژگونه و دیگر گونه بنمایانند و بشناسانند. رخدادی که با دریغ و افسوس در برخی مقالات تحلیلی و کتب منتشرۀ داخل و خارج کشور مشهود و محسوس است.

 

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.