در حال عبور از رمان غربی به رمان اسلامی هستیم

در حال عبور از رمان غربی به رمان اسلامی هستیم

پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی با بیان اینکه رمان ماهیتی غربی دارد گفت: هم اکنون ما در دوران گذار هستیم و می‌توانیم از رمان غربی عبور کنیم و به رمان اسلامی برسیم.

حامد رشاد عضو پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی در حاشیه سی و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب با حضور در غرفه کانون اندیشه جوان در نشست «گپی با نویسنده» در خصوص کتاب «سیر تطور اکنون و آینده رمان» به گفتگو پرداخت.

حامد رشاد در خصوص کتاب اظهار داشت: حوزه ادبیات پرخواننده ترین حوزه‌های خواندنی است که همواره وجود داشته و دارد.

وی افزود: به گونه‌ای که بعد از کتب آسمانی می‌توان گفت رمان پر خواننده ترین و پر تیراژترین اثر به شمار می‌رود از این رو در میان حوزه‌های مختلف ادبیات، رمان همواره جز پر خواننده ترین حوزه‌ها نسبت به دیگر شاخه‌ها از جمله نمایش نامه، شعر و سبک‌های دیگر نوشته‌های ادبی است به گونه‌ای که می‌توان گفت رمان یک سر و گردن از دیگر متن‌ها بالاتر ایستاده است و با اقبال مخاطبان روبرو بوده است.

رشاد اضافه کرد: این نشان می‌دهد که با یک پدیده خیلی مهم آن هم فراگیر در سطح جهان و کشور خودمان مواجه هستیم کتاب‌هایی که از نهاد نشر و انتشارات‌ها منتشر و توزیع می‌شود رمان همیشه از آثار پر مخاطب و پر اقبال بوده و این نشان از آن دارد که ما با یک پدیده پر مخاطب و فراگیر فرهنگی ربرو هستیم که باید درباره آن بیاندیشیم.

این نویسنده با بیان اینکه رمان پدیده‌ای با یک رؤیت تاریخی است اظهار داشت: رمان مربوط به این آب و خاک نیست و نمی‌توان گفت که رمان بومی شرقی و یا بومی اسلامی است بلکه در یک ارض فرهنگی دیگر متولد شده است از این رو لازم است بیشتر درباره آن تأمل و صحبت شود.

ایشان به کتاب سیر تطور اکنون و آینده رمان اشاره و عنوان کرد: یکی از دغدغه‌ها و اهداف بنده از نگارش این کتاب آن بود که اگر ما خودمان بتوانیم به یک ادبیات بومی برسیم اولین قدم را برداشته ایم تا یک شناخت درست از هویت تاریخی، فکری و فرهنگی مقوله ادبی داشته باشیم تا بتوانیم درباره ادبیات خودمان صحبت کنیم.

این پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی ادامه داد: موضوع کتاب سیر تطور اکنون و آینده رمان درباره رمان بود که در دو جلد منتشر شد و اگر بخواهیم خلاصه آن را بگویم مقداری راجع به خود رمان است و بعد به پیشینه و تاریخچه رمان می‌پردازد و همچنین از آینده‌ای که محتمل است سخن به میان می‌آید و درنگی کوتاه درباره رمان دارد.

رشاد با بیان اینکه ۴۱۸ سال از تولد رمان می‌گذرد گفت: در این چهارصد سال اتفاقات عجیبی بر رمان گذشته که بر دیگر ژان های ادبی قرن‌ها طول می‌کشید تا این اتفاقات برای آنان رخ دهد از این رو برخی نویسندگان می‌گویند رمان پر تنوع ترین کتاب ادبی است و تغییر بسیاری داشته است به گونه‌ای که هنوز اسکلت بندی اصلی خودش شکل نگرفته و اسکلت بندی نرمی دارد. بر همین اساس سعی شده ادبیات در این کتاب در طول تاریخ از منظر فلسفی و فکری بازخوانی شود البته به گونه‌ای که برای مخاطب ناآشنا به حوزه تخصصی داستان و ادبیات داستانی خسته کننده نباشد.

وی با اشاره به اینکه ادبیات پیامد تفکر است بیان داشت: وقتی به بررسی رمان می‌پردازیم در اصل به نوعی شناسنامه تفکری غرب مورد بررسی قرار می‌گیرد. گاهی اوقات می‌گویند تحولات اجتماعی، فرهنگی و فکری از حوزه فلسفه شروع می‌شود و آهسته آهسته خود را وارد حوزه ادبیات می‌کند و بعد تحولات اجتماعی و سپس سیاسی را رقم می‌زند از این رو ادبیات نزدیک ترین حوزه به فلسفه است. طبیعتاً بیش از رنسانس و طبق آن اطلاعاتی که در دست است در آن دوره با یک حاکمیت امر قدسی مواجه هستیم البته مراد امر قدسی استحاله شده آن است در این عصر رنسانس اتفاق می‌افتد و رمان دنکیشوت در سال ۱۶۰۵ میلادی خلق می‌شود.

این نویسنده بیان داشت: در این کتاب دو جلدی رمان تعریف و تفاوت آن با سایر ژانرها بیان شده است یکی از تفاوت‌های بررسی شده در رمان همان حکایت است اگر حکایت را به صورت سنتی و داستان در نظر بگیریم قریب به سی تفاوت اساسی نه در صورت بلکه در ماهیت این دو است یعنی عالم داستان و عالم رمان با یکدیگر تفاوت‌هایش بیان می‌شود.

رشاد ادامه داد: یکی از تفاوت‌ها جزئی گرایی رمان و کلی گرایی در حکایت است. مبنای رمان بر تعین و جزئی گرایی است و از حیث قالب حکایت‌ها صورت نظم و نثر است و رمان به صورت نثر و آن هم صورت خاصی از نثر است زمانی که ما از نثر در دوران کهن سخن می‌گوئیم در اصل از نوعی نظم سخن گفته می‌شود نظمی که فقط قافیه ندارد اما مؤلفه‌های معنایی نظم در نثر وجود دارد و آن روح نظم در نثر متبلور است چرا که اصالت با نظم بوده و بعد از تولد ادبیات مدرن که رمان یکی از شاخه‌های آن است این مهم واژگون می‌شود.

این پژوهشگر حوزه ادبیات داستانی اضافه کرد: حجم حکایت‌های قدیم بسیار کم بوده و رمان‌ها حجم‌های زیادی دارد و شخصیت‌های شعر و حکایت شخصیت حادثه محور است و این حادثه‌ها هستند که داستان را می‌سازند و به معنای واقعی کلمه شخصیت‌ها در حکایت نمی‌توانند داستان بسازند در حالی که این امر در رمان نیست. ظهور رمان دارای دو دوران تولد و دوران جنینی است از این رو کاملاً نمی‌توان اسم رمان و با ادبیات را روی آن گذاشت چون تلفیقی از ژان های پیش از خود است.

وی افزود: پس از آن که متولد می‌شود یک دوران بسیار طولانی قریب به دویست سال را که دوران رئالیسم است و رمان موجودیت خود را ظاهر گرایی می‌گیرد و وقتی به قرن ۲۰ می‌رسد اتفاقات عجیبی رخ می‌دهد که مهمترین اتفاقی که رخ می‌دهد و می‌توان آن را مرحله سوم تطور رمان شناخت و بعد عصر پسا رئالیسم شروع می‌شود که تا به امروز ادامه دارد. بعضی می‌گویند رمان آخرین نوع ادبی خلق شده نوع بشر است یعنی نسبت به همه انواع ادبی قبلی رمان آخرین است و با روح و روان آدم مدرن هم آهنگ است.

رشاد با بیان اینکه یکی از کاربردهای هنر و ادبیات ابزار بودن آن است از این جهت می‌توان گفت رمان یک حقیقت تاریخی است، عنوان کرد: حقیقت رمان غربی است که وارد اقلیم‌های مختلف فرهنگی شده اتفاقات مختلفی را رقم زده است. همه کشورهایی که با رمان مواجه شدند با اقتضائات فکری و فرهنگی خود مواجهه خاصی با آن داشتند زمانی که به عرصه تاریخی رمان توجه می‌شود با سه موضع مواجه می‌شویم برای مثال برخی می‌گویند رمان اسلامی به این معنا ممکن نیست، بعضی معتقد هستند رمان اسلامی هست و ما آن را نوشته ایم و عده‌ای نیز قائل به غربی بودن رمان نیستند اما بنده می گویم ما در دوران گذار هستیم و می‌توانیم از رمان غربی عبور کنیم و به رمان اسلامی برسیم.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.