دکتر شهرستانی:
ایران حقیقتی است که در خودآگاه تاریخی یک ملت در طول تاریخ حضور داشته است ایران به مدد زبان فارسی و روایت شاهنامه به مصابه خاطره ازلی مشترک بیش از هزار ساله، سطحی از هویت یابی فراقومی را برای اقوام متکثر در این پهنه سرزمینی به دست آورده است. نشست «ایران؛ مفهومی قدیم یا مدرن؟» با حضور دکتر سید حسین شهرستانی مدیر گروه حکمت و هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون برگزار شد. وی در ابتدا، با بیان اینکه ایران به معنای ملت و سرزمین قدمتی پیش از عصر مدرن دارد، اظهار داشت: مفهوم ایران به مصابه یک سرزمین و ملت به وجهی قدمت پیش از عصر مدرن دارد و به وجهی امری متاثر از ایدئولوژی ناسیونالیزمی عصر مدرن است. این خصلت دو وجهی خاص ایران و چند کشور دیگر است و عدم توجه به این دو وجه موجب سوء تفاهم و بدفهمی میشود. نظم جهان بر مبنای تقسیم مردمان زمین بر اساس واحدهای دولت ملت پدید آمده واز اروپای بعد از رنسانس در اواخر قرون وسطی آغاز شده است و در قرن بیستم ایده دولت ملتها به مصابه واحد اصلی نظم جهانی و هویت یابی جماعتهای انسانی به سراسر جهان گسترش پیدا کرد. البته از نیمههای این قرن به بعد کم کم تزلزلهایی در ایده ناسیونالیزم مدرن ایجاد شد. شهرستانی، گفت: روایت روتین این است که تا قبل از عصر مدرن انسانها خود را ذیل کیشها و آیینها میدیدند و واژه ملت تا قبل از این عصر در ادبیات فارسی هیچگاه دلالت به آنچه امروز قلمداد میشود، نداشته است و واژه دولت نیز به این معنای کنونی مورد استفاده نبوده است. بنابراین واحد دولت ملت به مصابه واحدی که قوام بخش و امکان بخش تکوین مفهوم ملیت مدرن است اساسا یک پدیده نوظهور است. ملیت در جهان به مصابه یک ایدئولوژی متفاوت از عصبیت قومی، دینی و نژادی ظهور کرده است. مدیر گروه حکمت و هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، ادامه داد: شاید در ایران کلمه ملت وجود نداشته اما معادل آن شعب به معنای ملت وجود داشته است. بر اساس روایت اول کشورهایی همسایه ایران با مرزهای مشخص و اسمهای امروزی در طول تاریخ وجود نداشتند، ترکیه، عراق، افغانستان و پاکستانی وجود نداشت. تمام کشورهایی که در این منطقه پس از فروپاشی شوروی شکل گرفتنددر تقسیم بین فرانسه و انگلستان مرزهایشان شکل گرفته است. امروز همه این کشورها دچار بحران هویت ملی هستند. اما ایران امروز امتداد منطقی صفویه است. استاد دانشگاه با اشاره به نگاه هویت ملی در نزد ایرانیان پیش از دوره مدرن، ابراز کرد: ایران حقیقتی است که در خودآگاه تاریخی یک ملت در طول تاریخ حضور داشته است. البته ایرانی که در عصر جدید پس از مشروطه و بعد از عصر قاجار خلق شده تفاوتهایی با قبل از آن دارد که نباید از نظر دور داشت. ایران در طول تاریخ نه تنها وجود داشته بلکه بنیاد تالیف مهمترین اثر ملی تاریخ ادبیات، حکمت و معرفت به عنوان شاهنامه فردوسی بوده است. ایشان یادآور شد: ملت یا ملیت، واحد همزیستی بزرگ اجتماعی مردمانی است که با عناصر مختلفی مانند زبان، دین، خاطره و سرگذشت مشترک به هم پیوند خوردند و اساس وحدت آنها فراتر از امر خونی و قومی است. در مفهوم ملت سرزمین و خاک مهمتر از قومیت و خون است. در حقیقت ملت یک واحد هویتی است که اقوام مختلف را به هم گره میزند از این جهت مفهوم ملت به لحاظ تمدنی پیشرفتهتر از مفهوم قومیت و مستلزم سطح بالایی از تمدن است. ملیت همیشه با یک سرزمین نسبت دارد. تلاش و نزاع رسول الله(ص) نیز با عصبیت قومی برای تاسیس مدینه و ملت واحد یعنی هویتی فراتر از هویتهای قومی بوده است. با توجه به این معنا میتوان گفت کشورهای منطقه هنوز دچار بحران هستند و از آب و گل قوم مداری بیرون نیامدند اما ایران که به مدد زبان فارسی و روایت شاهنامه به مصابه خاطره ازلی مشترک بیش از هزار ساله، سطحی از هویت یابی فراقومی را برای اقوام متکثر در این پهنه سرزمینی به دست آورده است. این محقق و پژوهشگر با اشاره به چگونگی عناصر تشکیل دهنده هویت ایرانی، عنوان کرد: در این خصوص ممکن است دو قطبی غلطی شکل بگیرد، یک طرف این دو قطبی این است که فرهنگ ایرانی چه خوب و چه بد واجد یک هسته مرکزی ثابت است و آن هسته مرکزی خصوصیت ثابتی قلمداد شود که معروض تحولات تاریخی نمیشود. و طرف دیگر این است که برخی هیچ خصلت مداوم تاریخی در تاریخ ایران نمیبینند. در حالی که هویت ایران تداومی در متن گسستها یا مجموعهای از گسستها است که وجه تداومی بینشان وجود دارد به بیان دیگر باید هم حیث انقطاع و انقلاب را در تاریخ ایران جستجو کرد هم حیث تداوم را. در حقیقت تداوم در عین پویایی رقم میخورد. وی با بیان اینکه الگوهای اساطیری یا خاطرههای ازلی که در قصههای ایرانی وجود دارد، تداوم پیدا کرده است، گفت: برای مثال یکی از این کهن الگوها که در عین تحول، تداوم پیدا کرده، مفهوم و کاراکتر پهلوان است. کاراکتر فیلسوف، نمایشنامه نویس، سناتور، پادشاه، موبد از دیگر کهن الگوهای ایرانی و بعضی غیر ایرانی هستند که هر کدام به نوعی تداوم پیدا کردند. یکی از بارزترین مصادیق کاراکتر پهلوان در عصر حاضر را میتوان سردار شهید سلیمانی دانست. ایشان به رقم اینکه درگیر یک پروژه بسیار مسئله برانگیز در جمهوری اسلامی بودند، محبوبیتی استثنایی در بین مردم داشتند. به نظر میرسد بخشی از این محبوبیت به این دلیل بود که ایشان یادآور کاراکتر فتوت و پهلوانی در تاریخ ایران بودند. این نویسنده با اشاره به دیدگاه تداوم و گسست هویت ایرانی، تصریح کرد: تمثیل ققنوس درباره فرهنگ ایرانی سابقهای دیرینه دارد هر چند این درک از تاریخ ایران درک معاصری است. این تمثیل در سنت ایران فرهنگی و تحقیق درباره ایران فرهنگی و فرهنگ ایرانی در دوره معاصر به کار رفته این تمثیل دقیقا مانند تمثیل توضیح تداوم در عین گسست است. دو وجه گسست و پیوست در تاریخ ایران در متن تمثیل ققنوس وجود دارد. شهرستانی با اشاره به رویکرد باستان گرایانه به هویت ایرانی، گفت: رویکرد باستان گرایانه همان رویکرد مدرنیستی و تجدد زدهای است که مفهوم اصیل و حقیقی ایران در آن ذبح میشود. چرا که ایران، همان ایران زنده است. آنچه که به عنوان ایران موجودیت حقیقی دارد ایران اکنون، مردم زنده و حاضر ایران و سنتهای موجود آن است نه ادعایی در طول تاریخ که امروز دیگر وجود ندارد. امروز هویت اسلامی با متن زندگی مردم آمیخته شده است، ایران هخامنشی باستان اگر اساسا دروغ نباشد یک گزارش جغلی و ایدئولوژیک ساخته و پرداخته اذهان ایدئولوژی زده است. بنابراین پروژه پهلوی پروژهای بود که در راستای ایران زدایی و تخریب فرهنگ ایرانی عمل میکرد. مدیر گروه حکمت و هنر پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی افزود: در طرح گفتمانی سیاسی جمهوری اسلامی هنوز در طرح تاریخ باستان ایران بحران وجود دارد. معیار فهم در خصوص ایران باید مبتنی بر ایران عصر اسلامی به خصوص ایران ماقبل صفوی باشد. استاد دانشگاه به ذکر منابعی با موضوع هویت ایرانی پرداخت و گفت: مجموعه آثار سید حسین نصر، ادوارد براون، ماسینیون، دیکولسون، زرین کوب، شفیع کدکنی و دیگران آثار بسیار خوبی به جهت مطالعه چشم اندازها و نظرات مختلف درباره هویت تاریخی ایران هستند. ایشان در پایان خاطرنشان کرد: آوردن نیروی ناخودآگاه جمعی به سطح خودآگاهی با گفتار علمی، سیاسی و نظری اتفاق میفتد. گفتار علمی و نظری میتواند یک امر خام را به یک امر صورت بندی شده تبدیل میکنند. نظریهها این قدرت را دارند که امور را بالقوه را به فعلیت میرسانند. بنابراین وجهی از کار نظری و وجهی در حوزه سیاست است. باید هویت ایرانی را در حوزههای مختلف سیاسی، علمی، حکمی و نظری به فعلیت رساند. رازی به اسم ایران در تاریخ وجود دارد که راز خواهد ماند و هیچ وقت نمیتوان گفت عنصر مرکزی این هویت چیست. این پیوستار تاریخی را باید در عین انقلاب و تحول شناخت. |
- کانون اندیشه جوان
- نشست اخبار نشست
- سردار سلیمانی از بارزترین مصادیق پهلوان در هویت ایرانی است
سردار سلیمانی از بارزترین مصادیق پهلوان در هویت ایرانی است
نشست مجازی هویت ایرانی با موضوع «ایران؛ مفهومی قدیم یا مدرن؟» با حضور دکتر سید حسین شهرستانی در اینستاگرام کانون اندیشه جوان بررسی شد.
دیدگاه شما
پاسخ