شروع کار اندیشکدهها را میتوان برای پاسخ به نیاز حکومتها و ارکان اجرایی دولت برای استفاده از نظرات کارشناسی خارج از دولت برای بهبود روند تصمیمگیریها و اقدامات اجرایی در نظر گرفت. شاید اولین اندیشکدهها را بتوان مشاوران مستقل حاکمان در اروپای دوره رنسانس تلقی کرد که به حاکمان درخصوص نحوه تعامل با کلیسای کاتولیک در آن دوره مشاوره میدادند. به مرور و در طی سالها این شیوه دریافت مشاوره تکمیل شد و نهادهای مستقل مشاوره به حکومتها شکل گرفت.
در صد سال اخیر با توجه به چالشهای بزرگی که در سطح حکمرانی کشورها از جمله جنگهای جهانی، جنگ سرد بین بلوک غرب و شرق، چالشهای انرژی و اخیراً نیز در هم تنیدگی اقتصاد، سیاست و فرهنگ در بین کشورهای مختلف جهان شکل گرفته، نیاز به نهادهای مستقل برای ارائه مشاورههای راهبردی خارج از حکومت ها دو چندان شده است. برای دقیقتر شدن بحث می توان از زاویه نگاه دیگری به رشد اندیشکدهها پرداخت و این پرسش را مطرح کرد که با توجه به قدمت و سابقه تأسیس نهادهای علمی و دانشگاهی در دنیا چه نیازی به وجود اندیشکدهها احساس شده است؟
صوت نشست «الگوی اندیشکدهای در راهبری سیاست» را بشنوید.
پاسخ