کتاب «جامعهشناسی هنر اسلامی»، تألیف فردریک معتوق با ترجمۀ صدیقه نایفی است که نویسنده در این کتاب توانسته است با بهکارگیری تمامی معلومات عربی و غربی خود، پیوندهای ظریف و پیچیدۀ آمیختگی هنری را با کارکردهای زیباشناختی، اجتماعی و اعمال مذهبی و معنوی تبیین کند.صاحبان صنایع، در پاسخ به آنچه در مبانی اسلام بر آن تصریح شده است و در تلاش برای تطبیق آن [مبانی] با مسائل زیباییشناختی، افزون بر قوانین صرفاً حرفهای، قوانینی رفتاری را نیز پذیرفتهاند؛ شاید برجستهترین این قوانین درک عقلی و معنوی دربارۀ دین و گروه دینی باشد. نکتهای که [برخی] منتقدان آن را در اثر هنری مشاهده نمیکنند و موجب میشود دگرگونی معنایی و نیز وجود «دایرۀ بصری واحدی که اسلام، هنر و مردم در آن جاری هستند» از نظر ایشان پنهان بماند.
نویسنده در مقدمۀ این کتاب، انگیزۀ خود را از نگارش آن در دو مسئله خلاصه میکند: اول، «الفت طولانیمدت با هنر اسلامی و زندگی در دنیایی که فرهنگ آن آکنده از این هنر است» و دوم «اوضاع بد سیاسی روزگار ما که پاکترین و زیباترین جلوههای نهفته در میراث فرهنگی، هنری و اجتماعی مرتبط با اسلام را هدف گرفته و کمر به تخریب آن بسته است»؛ مسائلی که باعث شده او بر خود لازم بداند به احقاق حق این هنر در حوزۀ تخصصی مطالعاتی خود بپردازد و سعی در زدودن غبار برآمده از پسزمینههای ایدئولوژیک و خصومتهای سیاسی، دینی و تاریخی از چهرۀ آثار هنر اسلامی بنماید. همین موارد مهمترین انگیزههای مترجم برای ترجمۀ این اثر نیز بودهاند. گذشته از موارد یادشده، با وجود روند روبهرشد مخاطبان حوزۀ مطالعات جامعهشناختی هنر و نیز اهمیت حوزۀ هنر اسلامی و نقش مهم ایرانیان در شکوفایی آن، در حال حاضر اثری اختصاصی و جامع در زمینۀ جامعهشناسی هنر اسلامی و بررسی روند ارتباط آن با جامعه در دسترس علاقهمندان فارسی زبان نیست و تنها مقالاتی پراکنده و معدود در این زمینه در اختیار خوانندگان قرار دارد. اثر پیش رو میتواند ضمن همگامی با اقبال مخاطبان حوزۀ هنر به مفاهیم و مطالعات جامعهشناسانه به پر کردن بخشی از خلأ یاد شده نیز یاری رساند.
نویسندۀ کتاب، «فردریک معتوق» جامعهشناس، محقق و استاد دانشگاه لبنانی است که تحصیلات خود را در فرانسه به انجام رسانده، اکنون دارای تألیفات متعدد، معتبر و مورد توجه به زبانهای عربی و فرانسوی در حوزۀ جامعهشناسی، بهویژه جامعهشناسی فرهنگی جهان اسلام است. معتوق از سویی خود را شاگرد جامعهشناسانی چون پیر بوردیو، ژان دووینیو و تحصیلکردۀ فضای آکادمیک غربی میداند و از دیگر سو به جامعۀ اسلامی احساس تعلق دارد و در این کتاب آثار هنر اسلامی را از منظر هر دو دیدگاه (بیرونی و درونی) مورد خوانش جامعهشناختی قرار میدهد. این رویکرد که به کتاب امتیازی دیگر بخشیده، از صفحات آغازین (حتی آنجا که در اهدای کتاب از ابن خلدون، دووینیو و بوردیو بهعنوان اساتیدش قدردانی میکند) تا پایان کتاب و برای مثال بررسی عدم امکان تعمیم نتایج تحقیق بوردیو در زمینۀ مخاطبان هنری و خاستگاههای اجتماعی آنان به آثار هنر اسلامی قابل مشاهده است. علاوه بر این نویسنده به مباحث جامعهشناسی هنر اسلامی نگاهی جامع دارد و آنها را در تمامی جوامع اسلامی (شامل سرزمینهای عربی و غیرعربی چون ایران، هند و…) و در سایر رشتهها و زمینهها مورد بررسی قرار میدهد؛ بنابراین کتاب به مخاطبان یک سرزمین، گروه یا رشتۀ خاص هنری محدود نمیشود.
صوت نشست نقد و بررسی کتاب «جامعهشناسی هنر اسلامی» را بشنوید.
پاسخ