حسین بابایی مجرد
مفهوم حکمرانی یک مفهوم مدرن است
مفهوم حکمرانی یک مفهوم مدرن است و برای شناخت آن نیاز است یک نگاه تبار شناسی به این مفهوم داشته باشیم.
حسین بابایی مجرد پژوهشگر و محقق در نشست منازعه الگوهای حکمرانی در ایران که به همت کانون اندیشه جوان برگزار شد در خصوص مفهوم حکمرانی اظهار داشت: مفهوم حکمرانی بسیار دست به دست شده به گونهای که علاوه بر ادبیات و در زبان مسؤولان کشورهای مختلف نیز بسیار مورد تعرض قرار گرفته است. برای مثال گاهی میگویند حکمرانی مفهومی روزمره شده و همه از آن سخن به میان میآورند و یا گفته میشود مفهومی فازی و یا مفهومی ناشناخته و مبهم است. بعضی دیگر نیز میگویند مفهوم حکمرانی قابل تعریف نیست اما قابل اشاره است. بنابراین ما نباید پیچیدگی مفهوم حکمرانی را ریدکت کنیم و به عنوان یک مفهوم ساده بدانیم. در یک جمله میتوان گفت تعریف مفهوم حکمرانی مداخله در امر عمومی است.
وی در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه آیا الگوی واحدی در حوزه نظری از حکمرانی وجود داشته است گفت: در طول عمر انقلاب در زمینه حکمرانی تأمل و تفکری نداشتیم و این مفهوم را یک مفهوم قدیمی نمیدانند و یک مفهوم مدرن به شمار میرود و سابقه آن حدود ۴۰ الی ۵۰ سال است از این رو مفهوم حکمرانی سابقه قدیمی ندارد. نهادهایی هم که به موضوع حکمرانی پرداختهاند دانشگاهها نبودند بلکه اندیشکده هایی بودند که در دو دهه اخیر تأسیس شدند. این اندیشکده ها در زمینه مفهوم حکمرانی به تحقیق و پژوهش پرداختند و به صورت مصداقی سیاست پژوهی کردند. اندیشکده های مختلفی در حوزههای گوناگون حکمرانی به حکمرانی پژوهی اقدام کردند برای همین در زمینه مطالعات حکمرانی غنا پیدا کردیم اما در حوزه بنیادهای نظری همچنان در دانشگاهها ضعیف هستیم.
این محقق و پژوهشگر درباره نسبت حکمرانی با حکومت دینی تصریح کرد: مواجهه ما با مفهومی که تولد آن از غرب بود در طول این چهل سال به صورت منازعه خیز بوده است این در حالی است که بنای جمهوری اسلامی به شرط تحقق طرح، جمع است و در عین حال بزرگترین چالش در طول این چهل سال چالش سنت و تجدد بوده است. برای اینکه بتوانیم بین مفاهیم جهان تجدد که در حال ورود به جهان ما است یک نوع معانی تعریف شود.
بابایی مجرد یادآور شد: مفاهیمی که آنجا تعریف میشود در نگاه اول کسی با آن مفاهیم احساس تعارض نمیکند برای همین لازم است یک نگاه سنتی و تاریخی و تبارشناسی به مفاهیمی که در جهان مدرن خلق میشود داشته باشیم تا بدانیم چه مراحلی طی شد که این مفاهیم ظهور و بروز پیدا کرد. بنابراین نباید به این مفاهیم نگاه ظاهری داشته باشیم چرا که این مفاهیم نیازمند تبار شناسی است. برای اینکه در مواجهه با این مفاهیم دچار مشکل نشویم لازم است این مفاهیم را به نظام بر گردانیم چرا که نظام مناسبات بین مفاهیم است و ارتجاع مفاهیم به منابع و مقاصد است.
او اظهار داشت: دوگانههای مهمی در حوزه حکمرانی وجود دارد که باید نسبت به آن حساس باشیم و آن دوگانه علم و سیاست است. سیاست حوزه تصمیم است و علم حوزه نظر و اندیشه است. البته دوگانه نظر و عمل نیز مهم است چرا که عدهای در دانشگاه نظر میاندیشند.
این محقق و پژوهشگر گفت: بنده بر معماری و طراحی حکمرانی حساسیت دارم تا زمانی که موقعیت طراحی حکمرانی فهم نشده و تصور میشود اصل مداخله در آنجا نیست در حالی که برای احیا نیازمند مداخله است. اصل مداخله برای حل مساله در موضوعات مختلف باید عمومی باشد نمیتوان مساله را فردی تعریف کرد. باید دانست که دولت به تنهایی رافع حل مشکلات نیست بلکه راه حل مساله را برای عموم باز میکند از این رو اصل حل مساله با مردم است. قرآن کریم میفرماید مؤمنان چنین هستند که وقتی یک امر جامعی اتفاق میافتد ترک نمیکنند مگر در حالت عذر داشتن. حال سوال مطرح میشود مشارکت در امر جامع با چه مقدماتی تمهید میشود؟ یا تمهید مقدمات با رویکردهای تکنیکال یا با گفتگوی مردم صورت میگیرد؟ بنابراین مطلق رویکردهای فنی را در مفهوم حکمرانی نمیتوان منتفی دانست.
استاد دانشگاه بیان کرد: در انقلاب اسلامی تصریح شد که همه امور باید به مردم واگذار شود در حالی که در رویکرد تکنیکال مواجهه و مفاهمه با مردم را کاملاً کنار میگذارد و منطق آن هم ارائه خدمت به مردم است. برای مثال میگوید ما که میخواهیم به مردم آموزش دهیم یک آموزش خوب بدهیم حال که میخواهیم آموزش خوب بدهیم چرا باید آموزش غیر انتفاعی را از دور خارج کنیم؟ بلکه لازم است محتواهای خوب ارائه شود و مردم برای دریافت آن محتوا پول بدهند تا از این محتواها بهره ببرند؛ ببینید نوع رویکرد چگونه است امروز مشاهده میکنیم که مدارس غیر انتفاعی همانند اختاپوست سیستم آموزشی کشور را گرفته و همه معلمان خوب مدارس دولتی را جذب کردهاند بنابراین رویکرد تکنیکال بر این رویکرد می دمد.
بابایی مجرد بیان داشت: موقعیتهای جدیدی که در سطح جهان با عنوان موقعیتهای نو پدید وجود دارد زمینهای بایری است که این زمینهای بایر به وسیله کشورهایی که ایجاد میشود دایر میگردد و به نفع خود مصادره میکنند. میطلبد ما نیز مفاهیم بزرگ را مصادره کنیم چرا که اگر فناوریهای نو را مصادره و احیا کنیم میتوانیم به نام خود کنیم بنابراین این موقعیتهای جدید را باید به آغوش کشید.
وی افزود: سوال اینجا است در موقعیتهای مختلف حکمرانان که در کشور وجود دارد نباید تابع بود یک انقلابی در ایران صورت گرفت که تئوری همه انقلابها را در سطح جهان به چالش کشید.
این محقق در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در حکمرانی که داشته موفق بوده یا خیر؟ آیا نیاز به ابدیت دارد؟ گفت: توفیق را باید دید به چه میدانیم یک تئوری داریم با عنوان تئوری کارآمدی که در علوم سیاسی و مدیریت مطرح است رابینز میآید و کارآمدی سازمان را در چند مفهوم می بیند که یکی از آن مفاهیم تحقق اهداف است و منطق ایشان این است که ما اهدافمان محقق نشده است و دیگر مربوط به ذینفعان استراتژیک میشود ما باید بدانیم ذینفعان استراتژیکمان در کشور چه مناسباتی دارند و نسبت آنان با نظام حکمرانی چیست و رویکرد دیگر ارزشهای رقابتی است.
استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: در گام اول انقلاب با همه قوتها و قدرتهایی که داشتیم یک گام برداشتیم و حال میخواهیم گام دوم را برداریم بنابراین نقطه عطف گام دوم مهم است. برای رسیدن به این نقطه عطف باید دید مرز گام اول و دوم چیست. اولاً باید گام دوم خوب ارزیابی و بیان شود. همه سخن بیانیه گام دوم همان نقطه عطف است که همه ذهنها را آماده میکند و برای گام دوم تجمیع میکند و افقها را میسازد بنابراین بیانیه هیچ دلالتی بر شکست گام اول ندارد.
پاسخ