ملی شدن صنعت نفت؛ رهاورد وحدت ملی برای مقابله با سلطه بیگانگان

نشست  «الگو شدن ایران؛ بررسی تطبیقی ملی شدن نفت و انرژی هسته‌ای» از سلسله نشست‌های «تجربه ملی» شب گذشته 28 اسفندماه با حضور عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در کانال اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.
تصاحب منابع نفتی ایران؛ نخستین عامل حضور آمریکایی‌ها در ایران

سلیمی نوین ضمن اشاره به اهمیت وحدت ملی برای مقابله با فشار بیگانگان تصریح کرد: اگر پیوندی بین ملیون، روحانیت و یک جریان مردمی ایجاد نمی‌شد قطعا امکان نداشت ملی شدن صنعت نفت رقم بخورد.

نشست  «الگو شدن ایران؛ بررسی تطبیقی ملی شدن نفت و انرژی هسته‌ای» از سلسله نشست‌های «تجربه ملی» شب گذشته ۲۸ اسفندماه با حضور عباس سلیمی نمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در کانال اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.

وی در ابتدای نشست اظهار کرد: نهضت ملی شدن صنعت نفت در پیوند سه جریان قدرت در ایران حاصل آمد؛ یعنی اگر پیوندی بین ملیون، روحانیت و یک جریان مردمی ایجاد نمی‌شد قطعا امکان نداشت ملی شدن صنعت نفت رقم بخورد. قبل از ادامه بحث باید در ارتباط با حضور آمریکایی‌ها در ایران سابقه‌ای عرض کنم تا مسئله روشن شود. وقتی انگلیسی‌ها بر ایران مسلط شدند آنچه اهمیت ایران را برای انگلیسی‌ها دوچندان می‌کرد این بود که ایران حائلی بین شوروی و هند به وجود می‌آورد. ضمن اینکه نفت در آن جنگ جهانی اول و دوم بسیار تعین‌کننده بود. لذا انگلیسی‌ها تلاش داشتند این امکان از دستشان خارج نشود و هیچ شریکی پیدا نکنند. اینطور نبود انگلیسی‌ها فقط تلاش کنند شوروی را از نفت ایران محروم کنند بلکه حتی آمریکایی‌ها که نیروی متفق آنها بودند را بر سر سفره راه نمی‌دادند و نفت ایران بسیار برای انگلیسی‌ها تعیین کننده بود.

وی افزود: از طرفی خیلی از صاحب نظران به حضور آمریکایی‌ها در ایران به عنوان یک امکان می‌نگریستند  و فکر می‌کردند اگر آمریکایی‌ها بر سر سفره نفت ایران بنشینند این امر می‌تواند انگلیسی‌ها را از ترک تازی دور کند و فرصتی برای ایران ایجاد کند. به این معنا برای ایرانی که نفتش غارت می‌شد این یک فرصت به شمار می‌آمد. در آن دوره آنقدر سهمی که از فروش نفت به ایران داده می‌شد کم بود که تعبیر غارت تعبیر درستی است. ضمنا علاوه بر این نفتی که به صورت رسمی صادر می‌شد از طریق لوله‌های پنهان، نفت ایران را به عراق می‌بردند. با این وضعیت ایرانیان مایل بودند با آمریکایی‌ها هم قراردادی منعقد کنند چراکه آنها پنجاه درصد از سود نفت را به ایران می‌دادند. بسیاری از کسانی که آن شرایط را نمی‌پسندیدند مایل بودند آمریکایی‌ها در ایران حضور پیدا کنند. این امر بعدها به شکل خوش‌بینی به آمریکا خودنمایی کرد. با اینکه آمریکایی‌ها چند بار از صحنه نفت ایران کنار گذاشته شدند مردم ایران نوعی همدلی با آمریکا داشت.

سلیمی نوین ادامه داد: بنابراین نمی‌توانیم مصدق را به عنوان کسی که وابسته به آمریکا است تلقی کنیم. خیر، مصدق تداوم آن اندیشه بود البته یک مقدار به آمریکا خوش‌بین بود و به قول آمریکایی‌ها اعتماد داشت. در عین حال به این دلیل می‌توانیم بگوییم مصدق به آمریکا وابسته نبود که وقتی ما به طور جدی با انگلیسی‌ها درگیر شدیم و آنها از ایران خارج شدند آمریکایی‌ها به عنوان میانجی وارد شدند و پیشنهاداتی دادند که از سوی مصدق رد شد و مصدق از این جهت آن پیشنهادات را رد کرد که می‌گفت با روح ملی شدن نفت در تعارض است؛ یعنی آمریکایی‌ها پیشنهاد داده بودند اداره نفت توسط شرکت خارجی صورت بگیرد ولی مصدق آن را رد کرد.

پژوهشگر مطالعات تاریخ معاصر ادامه داد: پس در جریان ملی شدن صنعت نفت عواملی در کنار هم قرار گرفتند و قدرت ملی را شکل دادند و توانستند در ارتباط با سلطه‌ای که سابقه تاریخی داشت ایستادگی کنند. در آن زمان انگلیسی‌ها با درآمد نفت زندگی یک سری از خانواده‌های اشرافی و صاحب نفوذ را در ایران سامان داده بودند و آنها را حقوق‌بگیر خودشان کرده بودند. این یعنی یک قدرت بومی که کاملا در خدمت بیگانه بود و مقابله با این قدرت بومی کار بسیار دشواری بود. به همین دلیل هم ملیون و هم مذهبیون و هم نهاد مرجعیت به این جمع‌بندی رسیدند که قدرت ملی را شکل دهند والا انگلیسی‌ها توانسته بودند در کشور ریشه بدوانند و به گونه‌ای عمل کنند که عده‌ای در داخل، حافظ منافع آنها باشند و با تمام توان در خدمت تسلط آنها باشند.

وی در ادامه به تبعات ملی شدن صنعت نفت اشاره کرد و گفت: وقتی ما توانستیم نفت را اداره کنیم و صادرات را از سر بگیریم انگلیسی‌ها در مسیر تحریم قرار گرفتند. از جمله اینکه هر کشوری از ما نفت می‌خرید آنها نفت‌ها را مصادره می‌کردند. متاسفانه بسیاری از کسانی که امروز در مصادر مختلف قرار دارند و از جمله در مصدر امور سیاسی قرار دارند در این زمینه خیلی از تاریخ اطلاع ندارند. آنچه باید از تاریخ درس گرفت این است که جریانی که ملت ایران را تحقیر می‌کند سابقه تاریخی دارد, یعنی در جریان صنعت نفت یک جریانی وجود داشت که ملت ایران را ناتون از اداره یک صنعت پیچیده اعلام می‌کرد و به صراحت تحقیر می‌کرد. آدم‌هایی مثل رزم‌آرا کم نبودند که حرف‌های تحقیرآمیز ایرانی را دنبال می‌کردند و می‌گفتند ملت ایران لیاقت اداره خودش را ندارد و باید متکی به بیگانگان باشد. دومین مسئله‌ای که ملت ایران در آن دوران تجربه کرد و دکتر مصدق هم بعدها از این رفتار خودش انتقاد می‌کند مسئله اتکا به بیگانگان است. مصدق می‌گوید اگر کشوری متکی به بیگانگان باشد نمی‌تواند مصالح کشور را دنبال کند. بنابراین دومین تجربه‌ای که در ملی شدن صنعت نفت کسب میک‌نیم این است که قطعا متکی به قدرت ملی باشیم. بیگانگان هم این مسئله را درک کردند و تلاش کردند قدرت ملی را با ایجاد اختلاف تضعیف کند. بنابراین باید بدانیم کسانی که امروز ملت ایران را تحقیر می‌کنند ندایشان ندای خودی نیست گرچه از دهان یک فرد ایرانی خارج می‌شود.

وی افزود: دومین مسئله این است که ما باید قطعا در مسال مختلف و پیچیده به توان داخلی اتکا کنیم. اگر قرار باشد به توان بیگانه توسل بجوییم قادر به حل مشکلات نخواهیم بود. وقتی ما انگلیسی‌ها را خلع ید کردیم، برای مقابله با تحریم متکی به منابع داخلی شدیم. فروش اوراق قرضه توسط مصدق توانست بخشی از فشار تحریم را خنثی کند و همچنین اتکا به توان مردم توانست به خوبی اداره نفت را پیش ببرد. آن موقع انگلیسی‌ها دقت داشند که هیچ ایرانی را در پست‌های حساس قرار ندهند؛ یعنی اگر شما به آن دوران مراجعه کنید ایرانی‌ها را به شدت تحقیر می‌کردند و می‌گفتند ورود سگ و ایرانی ممنوع است. همچنین ایرانیان را در پست‌های مهم قرار نمی‌دادند. با این وجود ملت ایران توانست به خوبی صنعت نفت را داره کند. امروز هم ما در مسائل مختلف باید اولویت را به توان داخلی بدهیم که اگر این کا را بکنیم قادر خواهیم بود خیلی از موضوعات را مدیریت کنیم.

وی در ادامه اظهار کرد: بحث سوم بحث اختلاف است. ما حتی با جریاناتی که عرق ملی دارند نباید اختلاف را اصل کنیم. یک زمان کسانی غرب‌گرای وابسته و حقوق‌بگیر هستند که حسابشان جدا است ولی یک کسانی هستند که مذهبی نیستند ولی مایلند ایران آباد و مستقل باشد. قطعا می‌توانیم با اینها همکاری داشته باشیم. به طریق اولی باید با کسانی که مذهبی هستند از اختلاف پرهیز کنیم. آنچه موجب شد در ایران کودتا صورت بگیرد اختلاف بود؛ یعنی تضعیف قدرت ملی بود. انقلاب اسلامی با شکل‌گیری قدرت ملی رقم خورد؛ یعنی اتحادی رقم خورد که در آن هم نیروهای مذهبی بودند، هم نیروهای ملی بودند، هم همه اقلیت‌ها مشارکت داشتند تا بتوانند استقلال را رقم بزنند و با قدرت فوق العاده انگلیس و آمریکا و صهیونست مقابله کنند. بنابراین امروز حفظ اتحاد بسیار مهم است. اتحاد یعنی تاکید بر اشتراکات و اصل نکردن اختلافات. ما با خیلی از نیروهای فعال در جامعه دارای اشتراکات هستیم و برای اینکه بر دشمن فائق بیاییم باید جریانات مختلف کشور را به رسمت بشناسیم و اختلافات فکری نباید موجب شوند فرصت‌های استثنایی را برای خنثی کردن فشار بیگانگان از دست بدهیم.

وی در ادامه به اهمیت تکنولوژی هسته‌ای اشاره کرد و گفت: بحث تکنولوژی هسته‌ای می‌تواند در جامعه ایران یک تحول ایجد کند. می‌تواند در صنایع خانگی تحول ایجاد کند. جهشی که در صنعت نیاز داریم پیوند وسیعی با تکنولوژی هسته‌ای دارد و این تکنولوژی می‌تواند حتی در خودروسازی نقش تعیین‌کننده داشته باشد. بنابراین همانطور که صنعت نفت در دهه بیست کتوانست ی تحول ایجاد کند و ما را از عقب‌افتادگی خارج کند و زندگی ملت ایران را دچار تحول کند انرژی هسته‌ای هم چنین نقشی دارد. قبل از ملی شدن صنعت نفت حتی مردم ما آب خوردن نداشتند و در جریان ملی شدن صنعت نفت لوله‌کشی اتفاق افتاد. باید دقت کنید تا پیروزی انقلاب اسلامی هیچ جای کشور از گاز برخوردار نبود. طبیعتا اگر می‌توانستیم ملی شدن صنعت نفت را دنبال کنیم تحول بزرگی در زندگی ایرانیان رقم می‌خورد. اگر ملی شدن ادامه پیدا می‌کرد یک تحول بزرگ در زندگی ایرانیان به وجود می‌آمد. دانش هسته‌ای هم یک جهش در زندگی ایرانیان ایجاد خواهد کرد؛ مثلا در صنایع موشکی از تکنولوژی که در انرژی هسته‌ای است استفاده می‌شود.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.