روایتهای حکایتنامهای، اندرزنامهای، داستانی، سبک رمان، قصهگویی و امثال آن گونهها و سبکهای مختلفِ پرداختِ به امور از خِلالِ اتفاقات برای مخاطبان میباشد. انواع و اقسام شیوههای روایت برای انتقال ادبیِ آنچه رخ داده و درگیر کردن مخاطب با رویدادهایی که الزاما خود به نحو مستقیم در آنها حاضر نبوده وجود دارد. شیوههای روایت و لحن و سبکی که هر نوع روایتی به خود میپذیرد در نسبت با مقتضایِ بستری است که روایت از خِلال آن ظاهر میشود. به عبارت دیگر، هر رویداد و بستری که آن واقعه در حول آن محمل یافته و ممکن میشود، زبانِ خاص خود را ظاهر میکند و اگر جز این باشد، تشخّصِ حادثه و واقعه بلاوجه شده و روایت، حالتی فرمال، صوری و بیجان به خود میپذیرد.
حال در این مجال پزسش ما این است که پدیده اربعین چگونه میتواند امکانها و ظرفیتهایی برای «روایتپردازی» ایجاد کند؟ این امکانها در کدام ابعاد و ظرفیتهای اربعین است؟چگونه یک پدیده دینی یا یک امر قدسی در قالب یک روایت ادبی یا توصیفی تشخص و تعین مییابد؟ روایت امر قدسی از چه جنس روایتی است؟ اگر قائل باشیم که هر رویداد و رخدادی، زبان ویژه و منحصربفرد خود را برای روایت نیازد دارد، در این صورت روایتِ مناسکی مانند اربعین نیاز به چگونه زبانی دارند؟
در همین راستا قصد داریم تا در چهارشنبه ۲۲ شهریور ماه ساعت ۱۶ عصر با حضور محمدرضا وحیدزاده نشستی در محل حوزه هنری ،پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، سرای شهید آوینی تحت عنوان « اربعین و ظرفیت روایت سفر » برگزار نماییم.
همچنین این گفتگو به صورت برخط در اسکای روم کانون اندیشه جوان به نشانی b2n.ir/d05397 برقرار است.
پاسخ