همبستگی عدالت و آزادی در اندیشه شهید مطهری

جهان‌ بین ضمن اشاره به سه معنای عدالت در اندیشه شهید مطهری به رابطه متقابل عدالت و آزادی تصریح کرد و گفت: عدالت کمک می‌کند زمینه آزادی فراهم شود، آزادی هم کمک می‌کند عدالت حفظ بشود.
همبستگی عدالت و آزادی در اندیشه شهید مطهری

جهان‌ بین توضیح داد:

همبستگی عدالت و آزادی در اندیشه شهید مطهری

جهان‌بین ضمن اشاره به سه معنای عدالت در اندیشه شهید مطهری به رابطه متقابل عدالت و آزادی تصریح کرد و گفت: عدالت کمک می‌کند زمینه آزادی فراهم شود، آزادی هم کمک می‌کند عدالت حفظ بشود.

به گزارش کانون اندیشه جوان، نشست «عدالت از نگاه شهید مطهری» ۸ اردیبهشت‌ ماه با سخنرانی فرزاد جهان‌بین، عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام باشگاه اندیشه برگزار شد.

وی در ابتدای نشست اظهار کرد:
مرحوم شهید مطهری سه معنا را برای عدالت ذکر می‌کنند. معنای اول موزون بودن و تعادل است، به عبارتی هر چیزی سر جای خودش قرار گرفته باشد. معنای دوم تساوی و نفی هر گونه تبعیض است البته تساوی به معنای هم‌قد کردن انسانها نیست چون استعدادهای انسانها با هم تفاوت دارد بلکه تساوی در بهره‌مندی از فرصت ها مقصود است؛ یعنی هر کس بدون تبعیض بتواند از آن چیزی که هست استفاده کند. سوم رعایت حقوق افراد است یعنی هر کسی صاحب حق است به حق خودش برسد. اگر این امر اتفاق بیفتد طبیعتا معنای دوم هم محقق خواهد شد. پس ما میتوانیم دو معنا برای عدالت مطرح کنیم یکی هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد و دوم اینکه افراد در بهره‌مندی از فرصت ها بر اساس استحقاقی که دارند فرصت مساوی داشته باشند.

وی ادامه داد:
نکته ای که وجود دارد این است اصل اولی در اسلام عدم ولایت احدی بر احد دیگر است. به تعبیر پیامبر اسلام همه انسانها مثل دندانه های یک شانه هستند و طبیعتا اینها با هم برابر هستند. لذا چون با هم برابرند بایستی بهره‌مندی هایشان از مواهب مادی و معنوی برابر باشد اما چون تفاوتهایی در استعدادها دارند که این هم لازمه نظام خلقت است لذا طبیعتا بهره‌مندی ها متفاوت میشود. مسئله ای که وجود دارد این است که این تفاوت در بهره‌مندی ها باید بر اساس استحقاق باشد و افراد به میزان حقی که دارند بهره‌مند باشند و آن ملاک باشد. این مهمترین مبنا است و از برابری انسانها بر می آید. از اینجا میتوان سوی بعدی بحث را پیگیری کرد.

معاون فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی در مورد نسبت عدالت و آزادی تصریح کرد:

عدالت مقدمه آزادی است. قبل از اینکه عدالت در عرصه اجتماعی مطرح شود عدالت در عرصه فردی مطرح است. مثلا شهید مطهری سطوحی را مطرح میکنند مثلا میفرمایند عدالت در افکار و عقاید تاثیر میگذارد. اخلاق متعادل زمانی شکل میگیرد که همه چیز سر جای خودش قرار گیرد. وقتی در حوزه شخصی عدالت محقق شد حقوق همه تضمین میشود. آزادی یعنی افراد بدون اینکه در مقابل خودشان مانعی داشته باشند به اهدافشان برسند. این عدالت هم در مقیاس فردی است و هم در مقیاس اجتماعی است یعنی یک جامعه بتواند اراده خودش را حاکم کند. خب چه چیزی مانع آزادی است؟ یک زمان موانع، اقتضای اجتماعی است اما یک وقت چیزی مشروع و قانونی است. خب چه چیزی باعث میشود این اتفاق بیفتد؟ اینکه یک نفر پایش را از گلیمش درازتر میکند. یکی به حقوق من دست اندازی میکند. پس عدالت تضمین و موجب حفظ آزادی است. از آن طرف معتقد هستیم اگر آزادی باشد و افراد راحت بتوانند نقد کنند و اظهار نظر کنند جاهایی که خلاف عدالت عمل میشود را میشود مطرح کرد و اصلاح کرد. پس من معتقدم بین عدالت و آزادی یک همبستگی وجود دارد. یعنی عدالت کمک میکند زمینه آزادی فراهم شود، آزادی کمک میکند عدالت حفظ بشود.

وی در ادامه به نقش قانون در تحقق عدالت اشاره کرد و گفت:
بعضی مواقع شما بی عدالتی را از طریق قانون نهادینه میکنید. یعنی برخی معتقدند قانون ابزار اغنیا برای چاپیدن فقرا است. حتما باید قانون باشد ولی نکته این است که قانون معصوم است یا نه. قانون معصوم نیست لذا ما باید مرتب قوانین را از این منظر مورد ارزیابی قرار دهیم که آیا این قانونی که الآن وجود دارد به عدالت کمک میکند یا موجب نقض عدالت است. در قانون اساسی خودمان اشاره میشود که نباید به بهانه وضع قوانین آزادی های مشروع زیر سوال برود. اگر قانون درست تنظیم شود چون روابط افراد را تنظیم میکند و چهارچوب ها را حفظ میکند موجب این میشود که عدالت محقق شود ولی باید مراقبت کرد که همین قانون موجب ذبح عدالت نشود.

وی به ثمرات عدالت هم اشاره کرد و گفت: اصلا در سایه عدالت است که حیات طیبه شکل میگیرد. واقعا در سایه عدالت است که استعدادها شکوفا میشود. اگر عدالت نباشد، یعنی یک عده برخوردار شوند یک عده برخوردار نشوند، یک عده استعدادهایشان را شکوفا کنند ولی یک عده نتوانند، چیزی باقی نمی ماند. این خیلی نکته مهمی است که ما در سایه عدالت میتوانیم حیات طیبه را رقم بزنیم. برای همین است که در اسلام هدفی بالاتر از عدالت نداریم چون در سایه عدالت است که بقیه چیزها تامین میشود. این نکته مهمی است.

وی ادامه داد: در نهج البلاغه درباره عدالت مفصل بحث شده است منتهی میخواهم یک نکته عرض کنم. امیرالمومنین(ع) فرمودند عدل در مقام وصف وسیع ترین است ولی در مقام عمل با ضیق و تنگی روبرو میشود. اولین چیزی که میخواهم اینجا عرض کنم این است که باید عدالت به عنوان یک آرمان پیگیری شود اما باید بدانیم تحقق عدالت سخت است و وقتی عدالت بخواهد محقق شود ده ها مانع روبرویش ظاهر میشود. لذا شکاف بین آرمانها و واقعیت ها دردناک است اما وجود دارد و ما باید این را متوجه شویم. عدالت صفر و یکی نیست؛ مهم این است در مسیر عدالت حرکت کنیم و این جز اینکه همگانی تلاش کنیم اتفاق نخواهد افتاد. لذا خود وجود مبارک امیرالمومنین(ع) حرفهایی را زدند و به عنوان آرمان حکومت مطرح کردند که بعضا نتوانستند آنها را محقق کنند. چرا؟ به خاطر اینکه برای اینکه چیزی اتفلاق بیفتد ده ها متغیر در آن موثر است. ما هر لحظه داریم حل مسئله میکنیم. خود این کمک میکند هم صبوری ما بیشتر شود، هم فهم ما از وضعیت بیشتر شود و هم کمک کنیم روز به روز به آن هدف نزدیک شویم.

عضو هیئت علمی دانشگاه افزود:

عدالت یک کل به هم پیوسته است. مثلا اگر شما به سمت عدالت سیاسی نروید چه بسا نتوانید عدالت اقتصادی را محقق کنید. عدالت سیاسی یعنی در انتصابات بر اساس ویژگی های اکتسابی عمل شود، نه ویژگی های انتسابی. باید همه کسانی که در مظان این هستند که مسئولیت بگیرند شناسایی شوند و بهترین آنها انتخاب شوند. لذا امیرالمومنین(ع) فرمودند اینکه شما کسی را به کار بگمارید به خاطر دوستی که به او داری از شعب خیانت است. یک عنصر دیگر عدالت سیاسی این است که افراد در فرآیند شخصی انتخاب نشوند، در فرآیند سازمانی انتخاب شوند، یعنی یک فرآیندی بچینیم و بهترین ها بیایند. اگر این محقق نشود عدالت اقتصادی هم محقق نمیشود. اگر عدالت قضایی محقق نشود عدالت اقتصادی هم محقق نمیشود. اگر عدالت آموزشی اتفاق نیفتد یا عدالت اطلاعاتی اتفاق نیفتد عدالت اقتصادی محقق نمیشود. یک بخش مهم عدالت شفافیت است. وقتی شما این کار را انجام دهی و همه چیز شفاف بود امکان رانت از بین میرود.

وی افزود: یک زمان سیستم مولد بی عدالتی فعال است ولی شما از آن سمت با معلول ها مبارزه میکنید مثلا با آقا زاده ها برخورد میکنید. خب یک قانون بگذارید که مسئولین و خانواده هایشان حق ندارند در امور اقتصادی فعالیت کنند. در آن صورت دیگر خیلی از مسئولین نمی آیند مسئولیت بگیرند. اگر شما این کار را انجام بدهید از ریشه، جلوی بی عدالتی را میگیرید ولی ما دنبال معلول هستیم. اصل این است که ریشه اصلاح شود و اگر از مصداق شروع میکنیم باید به اصلاح ریشه منجر شود. من با همین نگاه معتقدم همین که جمهوری اسلامی شعار عدالت را مطرح کرده است خوب است، البته همه ما باید تلاش کنیم این اتفاق بیفتد.

وی در پایان درباره مطالبه عدالت توضیح داد: مطالبه عدالت بسیار امر مبارکی است. اختلاف نظرها در این حوزه هم مبارک است و باید فضای گفت و گو فراهم شود منتهی مباحث شرعی مهم است. اگر علیه یک نفر افشاگری میکنیم واقعا باید جوانبش مراعات شود. بهترین راه مطالبه اصلاح ریشه ها است. به قول امیرالمومنین(ع) باید ریشه بی عدالتی را برکنیم. ثانیا اگر افشاگری در مورد مصادیق است باید مصادیق را در قوه قضائیه مطرح کنیم در عین حال ببینیم چه چیزی موجب شده آن مفسده ایجاد شود؛ آن را مطالبه کنیم. مثلا به جای اینکه بگوییم فلانی ویلا ساخته است بگوییم ویلاسازی در فلان مناطق موجب فساد است. به هر حال تاکید من بر بحث های مبنایی و مطالبه مفهومی است و نه مطالبه مصداقی. مطالبه مصداقی را میتوانیم به مراجع ذی ربط مطرح کنیم.

 

 

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.