در نشست علمی «عدالت خواهی و پوپولیسم» تشریح شد؛
پوپولیسم دقیقاً چیست؟
پوپولیسم؛ سیاست یا عوام فریبی
با در نظر گرفتن تکثر و تنوعی که در بین مردم وجود دارد پوپولیسم خود سیاست است و نمیتوان آن را امری مذموم دانست.
نشست علمی «عدالت خواهی و پوپولیسم» با حضور دکتر محمد خندان عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه برگزار شد.
وی در ابتدا درباره چیستی پوپولیستی، اظهار داشت: ارنستو لاکلائو از نظریه پردازان مشهور اندیشه سیاسی، مقالهای با عنوان «پوپولیسم چیستی یک نام» دارد که مطالب بسیار خوبی در آن ذکر شده که بر اساس آن میطلبد مقداری راجب پوپولیسم، اینکه چه هست و چه معنایی دارد تأمل بیشتری صورت بپذیرد؛ در صورت این دقت و تأمل است که میتوان مصادیق پوپولیسم را در ایدیولوژیهای سیاسی، گروههای فعال عدالت خواه و آزادی خواه، جنبشهای سیاسی و اجتماعی تشخیص داد.
خندان به نظریه لاکلائو اشاره و عنوان کرد: وقتی واژه و اصطلاح پوپولیسم مطرح میشود بنا به عادات زبان شناختی و عبارات مشهور و مسلمی که در افکار و فضای عمومی و بحثهای ژورنالیستی وجود دارد در مبتذلترین حالت خود، به معنای عوام فریبی یاد میشود. یا در بعضی مواقع پوپولیست به معنای کنار گذاشتن احزاب و یا نهادهای سیاسی و سوار شدن بر امواج تودهوار تلقی و معنا میشود؛ بنابراین میطلبد مقداری از این عادات زبان شناختی فاصله بگیریم.
این استاد دانشگاه افزود: لاکلائو معنای پوپولویست را بین نگاه آنتولوژیک و نگاه آنتیک میداند و تاکید دارد به جای اینکه ما برویم واحد تحلیل خود را در ارتباط با پوپولیسم از گروهها، احزاب، جنبشها و ایدئولوژی ها بگیریم باید سعی کنیم معیارهای مقولی و یا سوری ارائه داده و بر مبنای آن معیارها و یا فرمی پوپولیسم تعریف و بازتعریف شود تا معنای دیگری غیر از معانی متعارف برای پوپولیست ارائه شود.
وی دلیل توجه به پوپولیسم بخصوص در فضای فکری معاصر را قدرت گرفتن احزاب راست رادیکال در اروپا و آمریکا بیان کرد و گفت: امروز پوپولیست به یک مساله تبدیل شده با این انگ که پوپولیسم قصد عوام فریبی، گول زدن تودهها و سوار شدن بر موج جنبشها را دارد. در حالی که بر اساس نظریه لاکلائو که میگوید پوپولیسم باید فهمیده شود و ذهنیت پوپولاو را باید فهمید، همچنین تاکید دارد که یک معنای اصیلتری باید به پوپولیسم داده شود؛ بنابراین باید از معانی منفی و ناسزاگونه نسبت به پوپولیست فاصله گرفت.
خندان بیان داشت: یکی از تحلیلهایی که لاکلائو میکند این است ما باید واحد تحلیل خودمان را از سطح جنبشها، گروهها و ایدئولوژیها به واحد خوردتری تغییر دهیم و یک چرخش متدیک داشته باشیم تا بتوانیم با تحلیل کنشهایی که در عرصه سیاست و اجتماع صورت میپذیرد ماهیت عاملان اجتماعی و پوپولیستی بودن و نبودن آنها را بازشناسی کنیم. فهم پوپولیسم در قالب صورت بندی کنشها میتواند به درک دقیقتری از سیاست عصر معاصر کمک کند.
وی با اشاره به اینکه پوپولیسم پیشینهای ندارد که بتوان آن را تطبیق داد و گفت فلان گروه یا ایدئولوژی پوپولیسم است یا نیست، تصریح کرد: لازم به ذکر است برای پوپولیست یک هویت و ذات شکل گرفتهای وجود ندارد و پوپولیست ضمن مفصلبندی کنشها در سطح عاملان سیاسی و اجتماعی شکل میگیرد.
خندان با بیان اینکه مطالبات مردمی در زمره واحد کوچک کنشی قرار میگیرد، خاطرنشان کرد: مطالبه در عرصه سیاسی به یک معنا مورد خطاب قراردادن یک نهاد و جایگاه است؛ بر این اساس میتوان جامعه را نسبت به حکومت، مجموعهای از مطالبات دانست. اما نکتهای که در اینجا وجود دارد آن است که این درخواستها بسیار متکثر بوده و درخواستهای گروهی از مردم، مطالبات طبقات و اقشار مختلف مردم را در بر نمیگیرد.
وی افزود: نهادها و دستگاههای مختلف میتوانند به نیازها و مطالبات مردم پاسخ مثبت دهند، اینگونه درخواستها که پاسخ مقتضی از طرف نهاد مربوطه دریافت میکنند نمیتواند شکاف اجتماعی ایجاد کند. اما گاهی اوقات وضعیتی در نظام سیاسی یک کشور به وجود میآید که انباشتی از مطالبات غیر واحد انجام نشده شکل میگیرد. لازم به ذکر است هر درخواستی اگر برآورده نشود یک استیصال به وجود میآورد و وضعیت اجتماعی که در آن انباشت مطالبات برآورده نشده گرایش دارد که در یک بستر منفی تلنبار شود و همین ایجاد کننده ذهنیتی است که آن ذهنیت را پوپولیستی مینامند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه انباشت کثرت مطالبات برآورده نشده باعث ایجاد بحران نمایندگی میشود، گفت: هر حزبی یک گرایش را نمایندگی میکند. ما با دو سوژه دموکرات و پوپولار روبرو هستیم که در سوژه دموکرات درخواستها کاملاً معین و مشخص بوده و در قالب نهادهای اداری و سیاسی پاسخ میگیرد اما در سوژه پوپولار زنجیرهای از مطالبات برآورده نشده در بین گروههای مختلف وجود دارد.
خندان گفت: سیاست پوپولیستی مطالبه واحد مشخصی ندارد و یک قلیان نارضایتی در بین مردم شکل میگیرد، هر وضعیت و سیاست پوپولیستی متکی بر شبکه هم عرض مطالبات برآورده نشده، دالهای تهی و شناور و مرزبندی در سیاست است که در مرزبندی، زنجیره هم عرضی مطالبات برآورده نشده ماهیت ضد نهادی پیدا میکند و دیگر نهادها توان پاسخگویی نخواهند داشت.
وی ادامه داد: کثرت مطالبات برآورده نشده باعث میشود جنبشهای پوپولار بیشتر از آنچه جنبه ایجابی داشته باشند ماهیت سلبی پیدا کنند و هویت خود را در مقابل نظم و نهاد مستقر تعریف نمایند.
وی عنوان کرد: لاکلائو معتقد است در اینجا به دوگانه من و دیگری و دوگانه دوست و دشمن می رسیم و اگر چنین به پوپولیست نگاه شود پوپولیست همان سیاست میشود، چرا که پوپولیست خالی از سیاست نیست؛ برای مثال جنبش عدالت خواهی از میان دیگر گروههای سیاسی کمتر جنبه پوپولیستی دارد و اعضای آن مطالبات جامعه را به صورت مصداقی در خطاب به نهادها و مسؤولان بیان میکنند؛ اما جنبشهای پوپولیستی خودشان را در جایگاه مردم قرار میدهند و از مردم سخن میگویند در حالی که جنبش عدالت خواه چنین رویهای ندارد و به وضوح تفکیک میکند و برای مثال به صورت مصداقی میگوید محرومان در اولویت هستند.
استاد دانشگاه در تعریف پوپولیست ناب، تصریح کرد: پوپولیست ناب پوپولیستی است که مردم را با همه تکثر و تنوعی که دارد، در نظر بگیرد و بین مردم شکاف نیاندازد؛ بنده معتقد هستم ما به پوپولیست نیاز داریم. امروز درجاتی از پوپولیست را در همه احزاب جناحی اعم از اصول گرا و اصلاح طلب داریم و آنها همواره سعی میکنند بر مطالبات برآورده نشده سوار شوند؛ بنابراین پوپولیست همان سیاست است و سیاست در همین مرزبندی شکل میگیرد.
وی تصریح کرد: گاهی اوقات سوال میشود آیا فلان جریان پوپولیست هست یا نیست؟ در حالی که این پرسش اشتباه است بلکه باید گفته شود هر جریان سیاسی تا چه اندازه پوپولیست است؟ بنابراین پوپولیست را نمیتوان در سطح گروه، جریان و ایدئولوژی جستجو کرد ما در سطح سوری مفصل بندی کنشهای سیاسی اجتماعی میتوانیم از مراتب درجات یا سطوحی از پوپولیست صحبت کنیم، از این رو به پوپولیست امر مذمومی نیست زیرا سیاست همین است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: با در نظر گرفتن تکثر و تنوعی که در بین مردم وجود دارد پوپولیسم خود سیاست است. سیاست به معنای شناخت وضع موجود و در دل وضع موجود دلیل بهتر انتخاب شود. بر این اساس پوپولیسم مختص و خلاصه شده در یک جریان نیست و در سطح یک جریان یا جنبش نباید پوپولیسم را معنا کرد.
پاسخ