کاهش کارآمدی دانشگاه در سایه دیکتاتوری اساتید

دومین نشست از سلسله گفت‌وگوهای تشکل‌های دانشجویی برگزار شد.

دومین نشست از سلسله گفت‌وگوهای تشکل‌های دانشجویی با موضوع وضعیت علمی اساتید با حضور ایمان کرمی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی و ویدا خلج دبیر انجمن اسلامی دانشجویان آزادی‌خواه دانشکاه شهید بهشتی عصر روز سه‌شنبه، ۲۵ دی‌ماه در کانون اندیشه جوان برگزار شد.

 

 

در ابتدای نشست ایمان کرمی به بیان نظرات خود درباره کیفیت علمی اساتید دانشگاه پرداخت و اظهار کرد: در حال حاضر شاخص‌های ما برای بررسی وضعیت علمی کشور مقاله محور است. به همین دلیل دانشجویی که می‌خواهد به عنوان عضو هیئت علمی پذیرفته شود از نظر تعداد مقالات و کیفیت آنها مورد بررسی قرار می‌گیرد. واقعیت این است که خیلی کم به موضوع مقاله و اثرگذاری آن بر جامعه توجه می‌‌شود. این شرایط در حالی است که انتظاری که از دانشگاه می‌رود این است که بتواند مشکلات جامعه را حل کند. یک بخش این مسئله در ارتباط صنعت و دانشگاه نمود پیدا می‌کند. در حال حاضر که چهل سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد ما در زمینه ارائه مقاله رشد قابل توجهی داشته‌ایم. این نشان می‌دهد ظرفیت تولید علم در کشور ما موجود است اما آیا این علمی که تولید می‌شود به درد جامعه می‌خورد یا نه؟ این موضوع محل بحث است و باید راجع به آن صحبت کرد.

در ادامه نشست ویدا خلج به بحث درباره وضعیت نظام آموزشی کشور پرداخت و تصریح کرد: ما در آغاز به عنوان دانش آموز وارد سیستم آموزش و پرورش می‌شویم و در ادامه به عنوان دانشجو در دانشگاه حضور پیدا می‌کنیم. متأسفانه ساختار آموزشی ما که در نهایت به عنوان سطح علمی شناخته می‌شود دچار بحران شدیدی است و دارد مشاهده می‌کنیم در چه فضایی تلاش می‌کنیم سطح علمی خود را افزایش دهیم. سیستم آموزش و پرورش کشور ما به نوعی است که ما صرفا در جهت کسب علم، بی آنکه بدانیم آن علم چه کارایی برای ما دارد تلاش می‌کنیم. در این سیستم، دانش‌آموز فقط به نمره‌ای که در امتحان کسب می‌کند فکر می‌کند چون نمره امتحان تنها معیار سنجش علمی به شمار می‌رود. متأسفانه در مدرسه از ما سوال نمی‌شود این دانشی که آموختی در کجا برایت کارایی داشته است.

وی ادامه داد: متأسفانه سطح آموزش عالی نیز مقاله محور شده است. اساتیدی که به عنوان هیئت علمی منصوب می‌شود باید در دو زمینه فعالیت داشته باشند: آموزشی و پژوهشی. با این وجود کارهای ما دیگر کیفی نیست و صرفا با معیارها و مقیاس‌های سنجش کمی سنجیده می‌شود. مضاف بر این، تمام اساتید تلاش می‌کنند ارتقای درجه پیدا کنند و اکثریت برایشان مهم است که از طریق همین سیستم موجود رتبه علمی خود را ارتقا بدهند.

کرمی با اشاره به بی‌توجهی دانشگاه به نیازهای جامعه اظهار کرد: الآن شاخص سنجش کیفیت علمی  دانشگاه که همان مقاله است جایگزین هدف شده است. وقتی دارالفنون تأسیس شد هدفش ارائه مقاله نبود بلکه هدف این بود که عقب‌ماندگی‌های کشور تا حدی جبران شود. با این وجود متأسفانه در حال حاضر دانشگاه هدف خود را فراموش کرده است. اگر امروزه شاهدیم دانشجویی که وارد دانشگاه می‌شود طالب علم نیست شاید به این دلیل باشد که اصلا علاقه به درس ندارد. جبری که در جامعه وجود دارد که همه باید تحصیلات تکمیلی داشته باشند افراد را ملزم می‌کند که حتما به دانشگاه بیایند. یعنی هدف صرفا گرفتن مدرک است. این مسئله بخشی از انگیزه دانشجو را کاهش می‌دهد.

وی یادآور شد: در فضای تحصیلات تکمیلی، نگاه استاد به دانشجو منتقل می‌شود؛ به این معنا که اگر دانشجو بخواهد مسئله محور فعالیت کند و در راستای حل مشکلات جامعه تلاش کند نگاه استاد به دانشجو جهت‌دهی می‌کند. اگر دغدغه اساتید دانشگاه رفع نیازهای جامعه باشد می‌توانند دغدغه خود را به دانشجو منتقل کنند؛ اما اگر چنین دغدغه‌ای نداشته باشند دانشجو را به سویی دیگر سوق می‌دهند.

 

جبری که در جامعه وجود دارد که همه باید تحصیلات تکمیلی داشته باشند افراد را ملزم می‌کند که حتما به دانشگاه بیایند. یعنی هدف صرفا گرفتن مدرک است. این مسئله بخشی از انگیزه دانشجو را کاهش می‌دهد.

 

در ادامه نشست، ویدا خلج به نقش مشکلات اقتصادی بر وضعیت علم‌پژوهشی اشاره کرد و گفت: اگر ما آموزش را به عنوان یک سازمان تعریف کنیم برای اینکه به هدف نهایی برسیم باید برای افراد ایجاد انگیزه کنیم تا بتوانیم بهره‌وری مناسبی داشته باشیم. در جامعه فعلی که وضعیت معیشتی مردم دچار مشکل شده است مسائل اقتصادی در فضای علمی اهمیت زیادی یافته است و بر هدف اساتید دانشگاه‌ها تأثیر مستقیم می‌گذارد. ما این مسئله را در خیلی از اساتید خودمان مشاهده می‌کنیم.

وی ادامه داد: بخشی از کار استاد هیئت علمی پژوهش است. با این وجود متأسفانه اساتید ما علاوه بر کارهای آموزشی و پژوهشی درگیر کارهای اقتصادی بیرون از دانشگاه هستند. دلیل اصلی این امر رفع نیاز اقتصادی و توانمندی اقتصادی است. به همین دلیل نمی‌توانند روزانه ساعتی برای مطالعه خود قرار دهند. آنقدر مشکلات اقتصادی برای اساتید مسئله است که نمی‌توانند روی کارهای پژوهشی خودشان تمرکز کنند.

وی افزود: بحث دیگر این است که دانشگاه‌ها به شدت موجب پول‌سازی شده‌اند و کسب علم به ابزاری برای به دست آوردن توان اقتصادی بیشتر بدل شده است. درست است کسب علم جایگاه اجتماعی و فرهنگی به من می‌دهد اما در نهایت ابزاری است که به واسطه آن می‌توانم پول بیشتری به دست بیاورم. الآن این انگیزه در خود دانشجویان وجود ندارد که دانشی که به دست می‌آورند برای خودشان باشد و سطح آگاهی آنها را بالا ببرد بلکه می‌خواهند به واسطه آن عنوانی به دست بیاورند. ما الآن به جای آنکه در پی کسب علم باشیم در پی کسب مدرک هستیم. وقتی من دغدغه اقتصادی دارم نمی‌توانم به همان اندازه یا بیشتر از آن دغدغه کسب علم داشته باشم. این امر هم روی دانشجو و هم روی سطح علمی اساتید تأثیر می‌گذارد.

وی در ادامه به انتقاد از اعمال سلیقه در جذب اعضای هیئت علمی پرداخت و اظهار کرد: من به عنوان یک انسان حق دارم هر نوع سلیقه‌ای داشته باشم؛ ولی لازم است این توانایی را داشته باشم که علمم را جدای آن جهت‌گیری‌های فکری به دانشجو انتقال بدهم. الآن در جذب هیئت علمی مسائل عقیدتی و سیاسی بررسی می‌شود و در صورت احراز صلاحیت‌های مورد نظر، افراد در دانشگاه جذب خواهند شد. این موضوع برای اساتیدی که از سطح علمی بالایی برخوردار هستند فرآیند سختی ایجاد کرده است.

وی تأکید کرد: اگر استادی دارای دانش بالایی باشد نباید به خاطر عقاید سیاسی و مذهبی کنار گذاشته شود، در حالی که کنار گذاشته می‌شود. دلیلش این است که ما به استاد آموزش نمی‌دهیم که فارغ از عقاید خود به ارائه دانشش بپردازد. ما دانشگاهی داریم به عنوان تربیت معلم، یعنی فضایی که در آن معلمانی تربیت شوند که بتوانند آموزش بدهند اما در فضای تحصیلات عالی این شرایط وجود ندارد. به همین خاطر از ابتدا مسئله را پاک می‌کنیم، به جای اینکه حل مسئله کنیم.  

در ادامه، ایمان کرمی به توضیح درباره تأثیر جهت‌گیری‌های عقیدتی و سیاسی در فضای دانشگاه پرداخت و عنوان کرد: اولا ما قائل نیستیم که بر اساس دیدگاه سیاسی تصمیم گرفته شود کدام استاد در دانشگاه حضور داشته باشد و کدام استاد حضور نداشته باشد. یکسری شاخص‌ها وجود دارد که اساتید باید بر اساس آن شاخص‌ها ارزیابی شوند. اینکه شاخص‌های موجود درست است یا درست نیست مسئله دیگری است. نکته دیگر اینکه هر استادی که جذب دانشگاه می‌شود باید در فضایی آزادانه درس خود را ارئه دهد. شهید مطهری می‌گفت حتی استاد مارکسیست باید با پرچم مارکسیسم در دانشگاه کرسی داشته باشد و دانش خود را ارائه دهد.

وی افزود: ما اگر بخواهیم به صورت دقیق اندیشه مارکسیسم را بشناسیم باید فارغ از ارزش‌گذاری به بررسی آن بپردازیم. با توجه به اینکه در عمل این امر ممکن نیست و همه ارزش‌گذاری خود را دخالت می‌دهند لذا باید کسی مارکسیسم را تدریس کند که به آن معتقد باشد. اینکه این ساختار موجود اجازه ورود چنین اساتیدی را ندهد ضعفی است که باید اصلاح شود. باید استادی که تفکر الف را دارد بیاید صراحتا بگوید من تفکر الف را دارم و راجع به آن صحبت می‌کنم. استادی که اندیشه ب را دارد باید هم اندیشه الف را نقد کند و هم اندیشه خود را ترویج کند.

 

آنقدر مشکلات اقتصادی برای اساتید مسئله است که نمی‌توانند روی کارهای پژوهشی خودشان تمرکز کنند.

 

ویدا خلج در ادامه به موضوع استقلال دانشگاه اشاره کرد و گفت: بحثی که الآن در جوامع دانشگاهی مطرح است حفظ استقلال دانشگاه است. استقلال دانشگاه فقط به مسائل سیاسی و معضلاتی که برای فعالیت طیف‌های مختلف دانشجویی پیش می‌آید محدود نمی‌شود. این موضوع شاید در وحله اول به استقلال فکری و قائل شدن به استقلال فکری اعضای دانشگاه یعنی اساتید و دانشجوها مربوط شود. وقتی این بحث رعایت نمی‌شود دیکتاتوری ایجاد می‌شود؛ یعنی یک چهارچوبی شکل می‌گیرد که فرد ملزم است داخل آن چهارچوب به فعالیت بپردازد والا از آن خارج می‌شود. دیکتاتوری باعث می‌شود یا سطح علمی بایستد یا روند رو به رشد نداشته باشد.

کرمی نیز به بیان نظرات خود در این خصوص پرداخت و اذعان کرد: فضای دیکتاتوری اساتید که در دانشگاه‌ها وجود دارد خلاف جریان حاکمیت است. فضای دیکتاتوری اساتید باعث می‌شود اساتید موجود نه اجازه دهند راجع به یک علم جدید صحبت شود و نه موضوعات جدید را مورد تحقیق قرار می‌دهند. به عنوان مثال، برای مرگ یک خواننده و حضور مردم در مراسم تشییع او یک جریان فکری صورت گرفت و نشست‌های زیادی برگزار شد تا این پدیده شناخته شود؛ ولی اساتید چقدر نسبت به راهپیمایی بیست میلیونی اربعین دغدغه دارند؛ مسئله‌ای که در کل دنیا بی سابقه است. واقعا اساتید چقدر دغدغه دارند به بررسی این موضوع بپردازند.

در پایان نشست ویدا خلج تأکید کرد: اشتباهی که در روند اداره کشور و همه سطوح کشور داریم این است که یک کاری را تعریف می‌کنیم و به اجرای آن اقدام می‌کنیم بی آنکه کارهای خودمان را مورد آسیب‌شناسی قرار دهیم. در سطح علمی هم همین اتفاق افتاده است و ما به آسیب‌شناسی دانشگاه‌ها نپرداختیم. اگر بیاییم و این روند را مورد بازنگری قرار دهیم و بدون توجه به جهت‌گیری‌ها فقط به کارایی فضای علمی بیاندیشیم تأثیرگذارتر خواهد بود. 

 

فیلم کامل نشست را اینجا ببینید.

 گزارش تصویری نشست را اینجا ببینید.

صوت کامل نشست در پیام‌رسان‌های کانون اندیشه جوان ? ? ?

تلگرام: t.me/Canoon_org

بله: ble.im/join/MjE1MTIzNj

سروش: Sapp.ir/Canoon_org

ایتا: Eitaa.ir/Canoon_org

 

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.