پاسخ به تعارضات و چالش ها در انقلاب اسلامی

دومین نشست از سلسله جلسات «زن و جامعه اسلامی» با حضور سرکار خانم دکتر زهرا داورپناه با موضوع ملاحظات تمدنی در گفتمان پساانقلاب درباره زن در قالب لایو اینستاگرامی برگزار شد.
الگوی سوم انقلاب در کنش گری زنان

به گزارش روابط عمومی کانون اندیشه جوان؛ به بهانه ایام ولادت حضرت زهرا(س) و هفته زن،  دومین نشست از سلسله جلسات «زن و جامعه اسلامی» با حضور سرکار خانم دکتر زهرا داورپناه با موضوع ملاحظات تمدنی در گفتمان پساانقلاب درباره زن در قالب لایو اینستاگرامی برگزار شد.

خانم دکتر داورپناه ضمن اشاره به اتفاقات تاریخی که از زمان رضا شاه در مورد زنان ایران به وجود آمد گفت: در این دوره تعارضات زیادی در جامعه شهری و حتی بعضا روستایی ایرانی نسبت به نقش زنان به وجود آمد. از طرفی نقش سنتی زن که محدود به مادری و همسری بود شکل گرفته بود و از طرف دیگر مواجهه جامعه نخبگانی و طبقات مرفه ایرانی با زن غربی احساس کمبودی را به وجودآورده بود که منجر به تعارض در جامعه می‌شد. به نظر می‌رسید که انقلاب اسلامی به این تعارض جواب می‌دهد و به همین دلیل ما شاهد همراه شدن آحاد زنان به شکل توده‌ای با انقلاب اسلامی بوده‌ایم که در این بین بسیاری از زنان مدرن شده و بی‌حجاب در کنار زنان و مدرن سنتی به موج انقلاب پیوستند. در اینجا یک پیشنهادی شکل می‌گیرد که به تعبیر توین‌بی یک پیشنهاد تمدنی است. توین‌بی یک مورخ است که به دلیل مطالعات تاریخی خود نگاه تمدنی به قضایا دارد. او می‌گوید که هرجا نخبگان بتوانند به یک چالش در جامعه پاسخ بدهند تمدن شکل‌ می‌گیرد. انقلاب اسلامی هم در پاسخ به چالش‌های زنان و خیلی از موضوعات دیگر که در بستر تعارض سنت و مدرنیه شکل گرفته بودند، به نظر می‌رسد که حرفی می‌زند که این چالش‌ها را می‌تواند برطرف کند. اینجا هم زن سنتی پاسخ مسائل خود را می‌دید و هم زن شبه مدرن ایرانی خودش را می‌تواند در این مسیر تعریف کند. اینجا بود که به تعبیر امام خمینی (ره) زن ایرانی نه تنها در کنار مردان بلکه حتی در جاهایی جلوتر از مردان در انقلاب حضور داشتند. اینجا زنان تجریه‌ای در انقلاب به دست آوردند که به شکلی شبیه به جریان فمینیستی در غرب بود. جریان فمینیستی در غرب سعی کرده بود زنان را رها کند و از موضعی زنانه شروع شده بود و از ایتدا ریشه‌های الاهیاتی داست و استناد به انجیل می‌کرد ولی در ادامه احساس کرد که ادیان نافی آزادی زنان هستند.

دکتر داورپناه در ادامه با اشاره به نقش اما خمینی (ره) در بازتعریف زن در جامعه ایران، افزود: در انقلاب اسلامی از بطن مکتب شیعه و یک رهبر دینی و با ندای بازگشت به دین از کرامت زن صحبت شد. این قرائت مجدد دینی که تبدیل به الگوهای زنانه تبدیل می‌شوند از قرائت‌های امروزین ما هم جلوتر هستند.

ایشان با اشاره به الگوسازیهایی که توسط امام خمینی (ره) و رهبران انقلاب در زمان انقلاب صورت می‌گرفت گفت: یکی از مهمترین معیارهایی که هر تفکری باید داشته باشد این است که باید بتواند الگوهای مناسب و متناسب با تفکر خود را ارائه دهد. یکی از ویژگی‌های تفکر غربی هم همین است که در مورد زنان دائما الگو ارائه می‌کند. الگوهای مختلفی با توجه به جهتگیری روز خود معرفی می‌کنند و این کار را در رسانه انجام می‌دهند. یکی از اتفاقاتی که انقلاب اسلامی رخ داد این بود اتفاقی که در انقلاب اسلامی افتاد این بود که الگوهای اسلامی بازخوانی شدند. شما همین الان هم اگر کتابها و روضه‌ها برنامه‌های فرهنگی را ببینید چهره‌ای که از حضرت زهرا (سلام الله علیها) غلبه دارد چره‌ای مغموم است. اما در انقلاب وجه سیاسی شخصیت ایشان به عنوان یکی از بخش‌های اساسی شخصیت ایشان نمایان و برجسته می‌شود. در این شما حضرت زینب (سلام الله علیها) هم وجه حماسی‌تری پیدا می‌کنند. در آثار شهید مطهری تاکید می‌شود که حضرت زینب (سلام الله علیها) پیام‌آور عاشورا است. الگوسازی ایجاد می‌شود و ما در ادامه شخصیت‎‌های برجسته‌ای از زنان را در دفاع مقدس هم می‌بینیم که حضور آنها وجوه مختلفی دارد و یکی از این وجوه که ممکن می‌شود این است که تعداد زیادی الگوی زن مسلمان به جامعه معرفی می‎شوند.

خانم دکتر داورپناه ضمن اشاره به ویژگی تمدنی بودن انقلاب اسلامی افزود : در اتفاقات تمدن‌ساز تاکید بر سه ضلع است. یک ضلع اقلیت‌های نخبه جامعه هستند و دومین ضلع چالش‌های جامعه است و دیگر اینکه این اقلیت نخبگان چه پاسخی را به چالش‌ها می‌دهند. اگر این سه ضلع مدام حفظ بشوند تمدن ادامه‌دار و شکوفا خواهد شد. ولی اگر اقلیت خلاق، خلاقیت خود را از دست بدهد یا چالش عوض بشود و آن نخبان در برابر چالش جدید قرار  نگیرند، این باعث غلبه چالش بر جامعه می‌شود و زندگی روزمره جامعه دچار مشکل شده و جامعه از پاسخ گرفتن از آن نخبگان ناامید می‌شود. در همه چوامع یک سری نیروهای خارجی نیز وجود دارند که با آن تمدن در تعارض هستند و جذابیت‌هایی هم دارند. اگر جامعه از آن اقلیت نخبگان ناامید شوند، نیروهای بیرونی می‌توانند فشار بیاورند و آن جامعه را از وضعیت قبلی خود خارج کند.

وی در ادامه افزود : ما فکر می‌کنیم که انقلاب اسلامی توانسته است در زمان شکل‌گیری خودش به چالش‌هایی پاسخ بدهد و توده جامعه را با خود همراه کند. الان یک سری چالش‌های جدید در این حوزه برای ما به وجود آمده‌اند. ما باید این چالش‌ها را بررسی کنیم و اقلیت خلاق خود را بازشناسی کنیم. در این بین نخبگان انقلابی وظیفه سنگینی را بر عهده دارند. گاهی اوقات جریان‌هایی با انتساب‌های صادقانه یا کمتر صادقانه به انقلابی‌گری حاشیه امنی به دست می‌آورند که این حاشیه امن باعث می‌شود کارهای آنها به حد کفایت ارزیابی نشود، بازخورد نگیرند و اشتباه‌هایی کنند که اگر تذکری می‎گرفتند آن اتفاق‌ها نمی‌افتاد. یکی از کارهایی که باید انجام بدهیم این است که بعد از آن سرچشمه‌های شکل‌گرفته در انقلاب ما چه مسیر یا مسیرهایی را طی کرده‌ایم.

خانم دکتر داورپناه بعد از تاکید  بر اینکه ما در بین نخبگان اتفاق نظری راجع به چالش‌های حوزه زنان نداریم افزود: البته این موضوع مختص به ایران نیست. مساله زنان در همه دنیا تبدیل به یک مساله سیاسی شده است. ما چون مساله‌مان ایران است در مورد زنان در ایران صحبت می‌کنیم. این سیاسی بودن تبعاتی دارد. یکی از این تبعات این است که جریان‌ها نگاه غایی به مساله زنان ندارند بلکه نگاه ابزاری دارند. چون می‌خواهند مساله دیگری از خود را حل کنند به مساله زنان متوسل می‌شوند که موضوع حساسیت برانگیزی است. اکنون در همه جای جهان باورهای مختلفی نسبت به وضعیت کنونی و مطلوب زنان داریم که خیلی از این نگاه‌ها قابل جمع نیستند.

حتی در جریانات انقلابی هم اختلاف نظر جدی وجود دارد. البته برای همین هم گفتگویی صورت نمی‌گیرد که بتوانیم در بین مشکلات و مسائل زنان به چند موضوع مشترک برسیم و این یکی از آرزوهای من است که بتوانیم با جریانات مختلف به درستی گفتگو کنیم و رنج‌های مشترک خودمان را بشناسیم و برای آن هم‌فکری کنیم. ضمن اینکه این مساله مهم است. باید بگویم که ما خیلی هم نباید دنبال وحدت باشیم. چرا که ما خیلی وقت‌ها برای رسیدن به وحدت از نقد غافل می‌شویم و هرجایی ضعف می‌بینیم به سمت خودسانسوری و تعارف می‎رسیم. ما نباید به دنبال اتحاد در نظر برای نخبگان باشیم بلکه باید به دنبال اتحاد در عمل باشیم. ما باید اتحادهای عملگرایانه را یاد بگیریم. ما باید به سمتی برویم که وحدت بهانه ابتذال نشود. راه این اتحاد عملگرایانه این است که نسبت به دردهای مشترک خودمان اتحاد داشته باشیم. همه ما باید در وضعتی که هستیم کمی بیشتر گفتگو کنیم و بر شرایط عینی زن‌ها متمرکز باشیم. / پایان خبر

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.