مبانی اندیشه مقاومت اسلامی با حضور حجتالاسلام والمسلمین احمد رهدار در کانون اندیشه جوان بررسی شد
برند تمدنی نمیتواند بدون پشتوانه های تئوریک استمرار خود را تضمین و قدرت تصرفی برای خویش ایجاد کند؛ بنابراین یکی از پیشرانهای جدی، قوی و امتحان پس داده در گام دوم انقلاب اسلامی همین گفتمان مقاومت است.
نشست «مبانی اندیشه مقاومت اسلامی» با حضور حجت الاسلام احمد رهدار عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع)، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون برگزار شد.
وی در ابتدا، با بیان اینکه امروزه گفتمان مقاومت به یک برند تمدنی برای جمهوری اسلامی تبدیل شده است، اظهار داشت: طبعاً برند تمدنی نمیتواند بدون پشتوانه های تئوریک استمرار خود را تضمین و قدرت تصرفی برای خویش ایجاد کند. یکی از پیشرانهای جدی، قوی و امتحان پس داده در گام دوم انقلاب اسلامی همین گفتمان مقاومت است. گفتمان مقاومت به لحاظ مسیری که تاکنون طی شده بیشتر در مواجهه با جریان داعش خودش را نشان داد.
حجت الاسلام رهدار به گفتمان مقاومت در صدر اسلام اشاره و عنوان کرد: اگرچه امروز ما این عنوان را بر این گفتمان گذاشتیم شاید در عصر صدر اسلام این گفتمان خودش را بیشتر در قالب عناوینی چون جهاد، استقامت و صبر معرفی می کرد. البته ما می توانیم بر روی پایگاه گفتمان مقاومت کنونی بایستیم و در بستر نیازهای نظری خودمان تاریخ اسلام را استنطاق کنیم. اتفاقاً وقتی استنطاق میکنیم متوجه میشویم که گفتمان مقاومت چقدر تبار، کد و بستر تاریخی دارد. بنابراین خودآگاه بودن به این بسترها، تحولات و مبانی ها می تواند به حرکت ما در گام دوم انقلاب سرعت ببخشد. ما به گفتمان مقاومت نیاز داریم برای همین باید به همه ظرفیت ها و امکاناتی که باعث می شود بتوانیم آن را سلامت حفظ کنیم و مانع انحراف آن شویم، فکر کنیم و درباره آن صحبت داشته باشیم.
استاد حوزه و دانشگاه گفت: اسلام یک مکتب است. زمانی که گفته می شود مکتب، مراد هارمونیک بودن آن است یعنی اگر هر موضوعی ذیل چتر اسلام تحلیل شود می بینیم که شامل یک سری مبانی عام و مشترک می شود که مورد استفاده همگان است. برای مثال اگر بخواهیم مقاومت را در چارچوب اسلام بیان کنیم باید از توحید، امامت، معاد، عقل، انسانیت و … نیز سخن گفته شود. یکی از مبانی که عقلانیت مقاومت را برای ما تبیین و توجیه می کند استقلال است. مقصود از استقلال در فرهنگ جمهوری اسلامی ایران آن است که ایرانیان می خواهند همانند دیگر ملت ها تحت سلطه مستکبران و زورگویان نباشند و مردم خودشان سرنوشت خود را تعیین کنند.
ایشان افزود: برای مثال زمانی که از استقلال ارضی سخن به میان می آید مراد آن است که اجازه ندهیم هیچ بیگانه ای به خاک کشور چشم طمع داشته باشد و تجاوز کند. امروز جوانان ما از زمانی که چشم به جهان باز کردند در جامعه ای و نظام سیاسی بودند که استقلال داشته است و بی استقلالی را جز به صورت انتزاعی و نظری تجربه نکردند اما وقتی به تاریخ رجوع می شود شاهد اشغال و جداسازی بخش هایی از کشور و تحمیل قراردادهای ننگینی چون ترکمان چای هستیم. در تاریخ آمده همین کشور شوروی و انگلستان، شمال و جنوب کشور ایران را بین خود تقسیم می کنند و بعدها در دوره پهلوی می بینیم بحرین که خاک استراتژیک ایران به شمار می رود از کشور جدا می شود. در بحث استقلال سیاسی وقتی به تاریخ ایران نگاه می کنیم می بینیم که رییس جمهور سه کشور قلدر و بیگانه وارد ایران می شوند و در این کشور جلسه برگزار می کنند بدون اینکه شاه ایران از مکان و جلسه آن مطلع باشد یا در قضایای پیمان بغداد، ایران به بلوک آمریکا تبدیل می شود و این یک تاریخ غمبار برای این خاک و بوم است.
این نویسنده و پژوهشگر یادآور شد: به مدد آموزههای اسلام و به رهبری امام خمینی رحمت الله و به لطف و ایثار شهدا و پایمردی و پایداری ملتمان بود که توانستیم خود را از تاریخ منفعل استبداد زده رها کنیم و به یک کشور مستقل تبدیل شویم قطعاً استعمارگرانی که در حال چپاول کشور ایران بودند نمیخواستند این وضع برای ملت ایران رقم بخورد برای همین جنگ تحمیلی را به مردم ما تحمیل کردند و سپس با تحریم های شکننده خواستند ملت را از مبانی انقلاب اسلامی دور سازند.
وی تصریح کرد: در بحث دوران دفاع مقدس و همینطور بعد از آن می بینیم که در حوزه ثبات سرزمینیمان اجازه ندادیم حتی یک وجب از خاک سرزمین ایران را از دست بدهیم. جالب است براساس آمار در بیست و پنج جنگ قبل از هشت سال دفاع مقدس همواره ایران تکه ای از خاک خود را از دست داده و بعد از قرن ها این نخستین جنگی بود که ایران در یک جنگ تمام عیار اجازه نداد حتی یک وجب از خاکش را جدا کنند. در منازعات سیاسی نیز همین مهم جاری بود و علی رغم اینکه فشارهای زیادی بر مردم ایران تحمیل شد همین ملت به دشمنان نشان دادند که اهل باج دادن نیستند و ایران دارای نظام سیاسی، رهبر و ملتی مستقل است؛ ملتی که با اراده قوب سرنوشت خویش را رقم می زند نشان از اندیشه مقاومت آن مردم است.
رهدار با اشاره به اندیشه مقاومت و نسبت آن با تمدن سازی و ساخت تمدن نوین اظهار داشت: تمدن یک پیشنیازهایی دارد که بسیاری از این پیش نیازها را گفتمان مقاومت می تواند تامین کند. یکی از آن پیش نیازها، رفاه اجتماعی است. گفتمان مقاومت در طلیعه و خاکریز خودش یک سری مسائل اساسی مردم را مد نظر می گیرد. برای مثال گفتمان مقاومت به استقلال و امنیت کشور توجه می کند. سعی دارد وفاق اجتماعی به صورت حداکثری صورت بپذیرد. شهید سلمانی نماد گفتمان مقاومت است و زمانی که ایشان شهید شدند ایران در آستانه یک واگرایی و افتراق اجتماعی بود اما با ماجرای شهادت سردار دلها دیدیم که این ماجرا به پارادوکسیکال تبدیل و عامل اتحاد و همبستگی اجتماعی شد.
استاد دانشگاه بیان کرد: یکی از دستاوردهای گفتمان مقاومت استقلال علمی است اینکه ملت ایران اراده کرده که از نرم افزار سلطه غرب عبور کند و نهضت تولید علم و جنبش نرمافزاری را بر پایه همان مبانی گفتمان مقاومت راه بیاندازد. تا حدی که در این سالها به هر میزان فشار جهانی در عرصه های مختلف علمی بر ایران اسلامی بیشتر شد به همان مقدار گفتمان مقاومت در این حوزه پررنگ تر شد و رشد علمی در حوزه های مختلف صورت گرفت. بنابراین تمدن عاریتی صورت نمی گیرد بلکه این علم است که می آید و آن اجزای فیزیکال ساحت نرم تمدن را به صورت بومی می سازد. گفتمان مقاومت در ساحت علم به نحوه دیگری به ما کمک می کند. پیش نیازهای تمدن و گفتمان مقاومت می تواند عامل محدثه، بستر پیشران و کاتالیزور باشد و نسبت وسیعی در تمدن اسلامی دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) در پایان با طرح این پرسش مبنی بر اینکه وضع مبانی نظری و تئوریک جبهه مقاومت در ایران چگونه است و چرا جامعه گاهی نسبت به مقاومت اسلامی رفتار دوگانهای از خودش بروز می دهد مانند اتفاقاتی که در افغانستان و سوریه رخ می دهد، پاسخ داد: در خصوص ذهنیت توده مردم و گفتمان مقاومت اساتید و صاحبنظران و تئوری پردازان کوتاهی کردند، چند سال قبل وقتی در یک تیمی بودیم که مقرر شد بخش مقاومت آن پروژه، پژوهش کنم و قلم بزنم که بعدها با عنوان «عیار تمدنی جمهوری اسلامی» منتشر شد با کمال تاسف دیدم منابع در این زمینه بسیار بسیار کم حتی کمتر از انگشتان دست است. و این بسیار تعجب آور است که مقاومت که در جمهوری اسلامی ایران یک برند شده چرا مطالعات نظری کمی در این زمینه صورت گرفته است. یکی از دلایل مهم این است که بحث های تئوریک در زمینه گفتمان مقاومت در محافل علمی و دانشگاهی بحث نشده است.
پاسخ