نشست مجازی معرکه با موضوع «نوجوانان و اعتراضات» با حضور سجاد مهدی زاده عضو هیات علمی گروه فرهنگ و تربیت دانشگاه امام صادق(ع) و دکتر سید کمیل حسینی مدرس دانشگاه در کانون اندیشه جوان برگزار شد.
در ابتدا، دکتر سید کمیل حسینی درباره حضور نوجوانان در اتفاقات اظهار داشت: نسبت دادن اتفاقات اخیر به نوجوانان و حضور پر رنگ آنان یک اشتباه است که این تقلیل دادن نتیجه یک کژ فهمی و تحلیل غلط بوده و واقعیت چیز دیگری است. با بررسی ها و پیمایش هایی که برخی مراکز علمی انجام داده اند نشان می دهد اعتراضاتی که اخیرا در جامعه اتفاق افتاد قشر بسیاری از جامعه را تحت پوشش خود قرار داده بود، برای مثال ۸۵ درصد از مردم به وضعیت فعلی معترض بودند اما در عین حال در اعتراضات شرکت نمی کردند و قریب به ۱۰ درصد افراد جامعه موافق اعتراض و اغتشاش بودند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: دلیل سکوت این ۸۵ درصد و همراهی نکردن معترضان و اغتشاشگران در اتفاقا اخیر به خاطر ترسی بود که از آینده داشتند اینکه چه اتفاقی رخ خواهد داد! یعنی به نوعی ازحب علی نیست بلکه از بغض معاویه است؛ بود. بنابراین دلیل بی نتیجه بودن اعتراضات و عدم ایجاد تغییر آن ترسی است که مردم از نا آرامی های احتمالی دارند. از این رو می طلبد تحلیل گر دقت نظر داشته باشد و نمی توان گفت این دهه هشتادی ها بودند که آمدند با اعتراض حق خود را بستانند.
وی با بیان اینکه یکی از دلایل حضور نوجوانان در اعتراضات اخیر می تواند متوجه تغییر هرم سنی باشد، گفت: رسانه آن نقشی را که در این فضا بازی می کند اثرش در این گروه سنی بیشتر است. قشر نوجوان قشری است که رسانه بزرگ شده، کنشگر رسانه بوده و رسانه بر نوجوانان تسلط دارد برای همین است که نوجوانان راحت تر وارد این بازی می شوند چرا که این قشر بنیان نظری ندارد و سیاست و جریان سازی سیاسی را نمی شناسد.
در ادامه، سجاد مهدی زاده با اشاره به مباحث مطرح شده قبل تصریح کرد: مباحث مطرح شده قبل را می توان همراهی کرد و هم می توان به آن انتقاد کرد زیرا اگر بخواهیم برای فهم یک مساله آن را تقلیل دهیم و این اعتراضات را تنها مربوط به قشر خاصی بدانیم یا اینکه بگوییم مساله همه معترضان یکی است این تحلیل درستی نیست از سوی دیگر به این نکته نیز باید توجه داشت که کنشگران نوجوان این اعتراضات بسیار متفاوت بودند و با دوره های قبل بسیار تفاوت داشت.
عضو هیات علمی گروه فرهنگ و تربیت دانشگاه امام صادق(ع) افزود: کسانی که اتفاقات و جریان اعتراضی اخیر را هدایت می کنند دوست دارند که این جریان ادامه پیدا کند و تمام نشود حتی سعی می کنند نوجوانان را در این اتفاقات برجسته کنند. لازم به تاکید است هر جریانی اعم از حق و باطل نیازمند هویت است زمانی که به افراد جامعه اعم از زن، مرد، نوجوان و … هویت داده شود در این هنگام مخاطبان خود را محق می بینند. متاسفانه چون به نوجوان امروز بها داده نشده جریان رقیب آمده و به او هویت داده که می توان گفت یکی از دلایل حضور نوجوانان در تجمعات اعتراضی اخیر همین مساله است. امروز قریب به ۱۱ میلیون جوان در کشور هستند که شرایط ازدواج برای آنان فراهم نشده است در حالی که ازدواج نیاز طبیعی و غریضی هر انسانی به شمار می رود همچنین قریب به ۴ میلیون از جوانان فاقد شغل بوده و ظاهرا چیزی برای از دست دادن ندارند بنابراین این رقم ظرفیتی است که می توان از آنان به عنوان کنشگر استفاده شود.
این استاد دانشگاه یکی دیگر از دلایل وقوع اعتراضات اخیر را انباشت مشکلات و عدم پاسخ مسوولان به وضعیت کنونی اعلام کرد و گفت: برای مثال سال ۸۸ مساله تقلب در انتخابات مطرح شد شاید بشود با توجیحات جامعه را ساکت کرد اما لازم است که به این مساله و اعتراض مردم پاسخ داده شود، یا زمان انتخاب شدن آقای روحانی به عنوان رییس جمهور کشور دچار التهاب شد اما کسی نیامد بگوید چرا این اتفاق افتاد و یا هواپیمای اوکراین سقوط کرد اما پاسخی به این حادثه داده نشد. بنابراین ما چون نتوانستیم مدیریت بحران داشته باشیم و مسائل را حل کنیم سبب شد جامعه نسبت به این مباحث ملتهب شود و در چنین جامعه ای نوجوانان مستعد هستند تا دست به اعتراض بزنند چون چیزی برای از دست دادن ندارند و با یک سری مولفه ها می توان این قشر را به کنشگر فعال تبدیل کرد.
مهدی زاده در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه چرا در اعتراضات گذشته این نوجوانان حضور نداشتند، گفت: مخاطبی که می خواهد اعتراض کند باید دلیل منطقی برای آن کار داشته باشد نوجوانی که امروز در اعتراضات شرکت می کند دغدغه روسری و چادر ندارد دغدغه آن یک تغییر است و حس ناامیدی است که در این سالها شاهد آن بود. سال ۸۸ مشخص بود دلیل اعتراضات سیاسی است، سال ۹۸ نیز دلیل اعتراضات اقتصادی بود اما در اتفاقات اخیر مباحث فرهنگی و اجتماعی پر رنگ می شود در اینجاست که رسانه نقش مهمی در هدایت این اعتراضات پیدا می کند.
وی با اشاره به اینکه مساله فرهنگی و اجتماعی برای قشر نوجوان بسیار ملموس تر از مباحث سیاسی و اقتصادی است یادآور شد: زیرا نوجوان هنوز وارد بازار کار و شغل نشده است آنچه امروز احساس می کند آزادی، خواسته شدن، دیده شدن و … است و کسی می تواند این قشر را فرمانروایی کند که خودش دیده می شود حال این فرد می تواند متخصص و یا کوتوله فکری باشد که معمولا در شبکه های اجتماعی افراد قد بلند حضور ندارند.
در ادامه، حسینی با اشاره به تفاوت نسلی جامعه عنوان کرد: تکه تکه کردن و شقه شقه کردن افراد جامعه مسیر خوبی نیست در عین حال تفاوت نسلی در جامعه معنا دارد. ما باید بدانیم تفاوت نسلی از کجا و چه چیزی آغاز می شود؟ یک سری فرآیندهای جامعه پذیری و فرهنگ پذیری در اجتماع وجود دارد که از مدرسه، خانواده، رسانه و… شروع می شود بنابراین در جامعه ای که این شکل دهنده ها تغییر نمی کند اما تحولات فرهنگی و رسانه ای به سرعت رخ می دهد طبیعی است که نسل های آن جامعه متفاوت از هم می شوند. فرآیند فرهنگ و جامعه پذیری نسل جدید متفاوت از نسل های گذشته است از این رو نتیجه و ماحصل آن نیز متفاوت می شود که حاصل آن شده اینکه مسائل هویتی آنان با نسل های دیگر متفاوت است. نسل جدید با رجوع فضای مجازی هویت جدیدی برای خود بازتعریف کردند درحالی که مراکز رسمی در زمینه هویت بخشی به نسل جدید ناتوان بودند برای همین امروز ما دچار شکاف نسلی هستیم. مراکز ما از تربیت و هویت بحشی به نوجوانان عقب ماندند.
در ادامه، مهدی زاده گفت: درست است که نسل جدید کنشگری فعالی دارد و تجربه هایی را کسب می کند اما به هر میزان سن او بالا می رود آرامتر خواهد شد همانگونه که نسل های گذشته چنین بودند و شدند. قطعا دهه هشتادی و نودی ها با یکدیگر متفاوت هستند اما ضریب مثبت و منفی بودن سن نوجوانی در آنها افزایش یافته است حالا این مثبت و منفی بودن زمانی رخ داده که به دوره مرگ متخصص مبتلا شده ایم. البته نوجوان دهه نودی و هشتادی فرقی با نسل گذشته ندارند و تنها تفاوتشان در پررنگ بودن کنشگری است در غیر این صورت همان احترام، محبت، غم، نیاز به معنویت و… را همه نسل ها درک می کنند و می فهمند اما تمایز این نسل با دیگر نسل ها این است که نیازهای خود را از شبکه های اجتماعی دریافت می کند برای همین اولویت های این قشر با سایر نسل ها فرق دارد از این رو اقدام به اعتراض می کند تا موقعیت خود را پیدا کند.
عضو هیات علمی گروه فرهنگ و تربیت دانشگاه امام صادق(ع) ادامه داد: اصولا نظام تربیت رسمی کشور دستش در رشد دادن انسان ها بسته است برای مثال نوجوان دوست دارد آزادانه سخن بگوید، آزادانه بشنود، آزادانه نظر بدهد و … در حالی که در نظام تربیت رسمی نمی تواند اینگونه باشد اگر هم بخواهد چنین باشد زیر سوال می رود. امروز آموزش و پروش می ترسد هر حرفی را بزند با اقدامی انجام دهد چرا که سریع مورد بازخواست قرار می گیرد. برای همین سیستم تربیت رسمی می خواهد عموم را در نظر بگیرد اما سیستم تربیت غیر رسمی عموم را در نظر نمی گیرد و مخاطب خود را پیدا می کند و همین باعث می شود کسانی که نیاز به مطالب خاص دارند سراغ سیستم غیر رسمی بروند. ساختار سیستم تربیت رسمی کشور به گونه ای است که نمی تواند خود را با تحولات رسانه اجتماعی کشور پیش ببرد. نوجوان امروز نیز دارای هویت است اما مرجعیت او رسانه محسوب می شود و چون این نسل ریسک پذیر بوده و محافظه کار نیست از این رو بر اساس آن مرجعیتی که دارد به سرعت عمل می کند.
در ادامه حسینی به تبیین امر جنسی و رابطه آن با اتفاقات اخیر پرداخت و بیان کرد: آموزش و پروش کشور بسیار داغون است و یک نگاه بسته و گیر در آن حاکم است و همینطور ترس دارد که مبادا به این سیستم انگی نسبت داده شود در حالی که خودشان هم می دانند مشکلات کف مدارس چیست. هیچ چیز بدتر از آن نیست که در یک کشور به سیستم آموزشی اعتماد نشود. وقتی ۱۳ میلیون از افراد جامعه آرامش جنسی ندارند معلوم است که خشونت و خشم در کف جامعه افزایش پیدا می کند و نارضایتی ها زیاد می شود. وقتی یک جوان نمی تواند تا سن ۳۰ سالگی ازدواج کند دیگر به چه چیزی می تواند امید داشته باشد بنابراین لایه های نارضایتی باید شناسایی، آموزش و پرورش روز آمد و به نیازهای جامعه پاسخ داده شود. امروز بسیاری از معترضان به دلیل اینکه مبادا کشور تجزیه شود، جنگ داخلی رخ دهد، داعش نفوذ کند و … سکوت را بر اعتراض ترجیح دادند اما لازم است حاکمیت این حس را در جامعه تقویت کند که در حال تغییر است و امید بخشی داشته باشد تا حال بد افراد جامعه رفع شود. تغییرات اساسی نوع حکمرانی و فهم مسائل مهمترین راه برای خروج از این بحران است. سن نوجوانی سنی است که نوجوان با مسائل جنسی درگیر می شود و اگر آرامش درونی برای او اتفاق نیفتد همین مساله باعث می شود با کوچکترین تلنگری فرد به کف خیابان کشیده شود چون امیدی ندارد.
در پایان مهدی زاده خاطرنشان کرد: رسانه ها زمانی که از نوشتاری به تصویری تبدیل می شوند سرعت انتقال داده ها افزایش می یابد اما سرعت فکر کردن از مخاطب گرفته می شود. همین امر باعث شده هویت افراد مشخص نباشد دارای چند هویت باشند بنابراین در همه مسائل نمی توان آموزش و پرورش را مقصر دانست بلکه از وزارت ارشاد، صدا و سیما و … نیز باید پرسیده شود شما برای رخ ندادن این مسائل چه کردید؟
پاسخ