دومین جلسه از نشست های «ارمغان فرنگ» با عنوان «نسبت دین و سیاست در افکار مهدی بازرگان» برگزار شد.
در این نشست، دکتر حسین محمدی سیرت، با تقسیم دوران حیات بازرگان به سه دوره دین اجتماعی، دین سیاسی و دین سکولار گفت: تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد رویکرد بازرگان در حوزه دینداری کاملاً در نسبت با تحولات اجتماعی است و به شدت دینداری منتزع از حوزه اجتماع را تقبیح میکند و خود را به عنوان یک استاد دانشگاه متولی پرداختن به دین میداند. جذابیت بازرگان برای دانشجویان نیز به همین دلیل بود که او در قامت یک مدرس مکانیک به علوم دینی می پردازد و با تحولات اجتماعی ارتباط میگیرد. اما پس از نهضت نفت تا کودتای ۲۸ مرداد، ادبیات بازرگان به شدت رنگ و بوی سیاسی پیدا میکند و ضرورت سیاست ورزی مسلمانان را مطرح میکند و فقدان آن را توطئه استعمار، ایده غربی و آفت مسلمانی دوره خود میداند، و از یک دین دارای برنامه برای دنیا و آخرت انسان صحبت میکند، اما تجدید نظر بازرگان در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که بر اثر سرخوردگی به دین داری سکولار می رسد.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در ادامه با طرح اهمیت ردیابی آبشخورهای فکری بازرگان اظهار داشت: دوره نمو بازرگان را میتوانیم به چند دوره تقسیم کنیم. او در دوره کودکی فرزند یک بازرگان تبریزی است، و تبریز در آن زمان به عنوان دروازه ورود افکار جدید و مدرن، و همزمان به عنوان شهری سنتی و وفادار به آداب و سنن شناخته میشد. پدر بازگان به شدت پایبند به ظواهر شریعت و علاقه مند به آشنایی فرزندش با علوم جدید بود و در علاوه بر پدر، یکی از شخصیت های موثر در این دوره میرزا ابوالحسن فروغی، برادر محمدعلی فروغی مشهور در تاریخ معاصر است. میرزا ابوالحسن روحیه سنتی داشت اما علاقه مند به ادبیات فرانسه و علوم انسانی و شعر و تاریخ اروپا بود و در عین پایبندی به سنت علاقه داشت از دستاوردهای علوم غربی بهره ببرد و همین روحیه تأثیر قابل توجهی در شکل گیری شخصیت بازرگان داشت و به مرور این روحیه را در شخصیت بازرگان نهادینه میکند. همین میرزا ابوالحسن بعدها مسئول اعزام دانشجویان به خارج از کشور و از مؤسسان مدرسه عالی دارالمعلمین شده و اعزام بازرگان جهت تحصیل در خارج از کشور توسط او پیگیری میشود.
وی با اشاره به نقش بازرگان در کارنامه و عاقبت سازمان منافقین گفت: امام خمینی(ره) درباره مجاهدین خلق تعبیر «فرزندان عزیز مهندس بازرگان» را به کار میبرند و این بسیار قابل توجه است. بازرگان بر خلاف رویه متعارف اساتید آن دوره، علاوه بر حوزه تخصصی در حوزه دینی نیز به سخنرانی و تحقیق می پردازد و بالغ بر ۷۰ اثر دینی عرضه میکند. دانشجویان به خانه بازرگان رفت و آمد داشتند و گاه جلسات انجمن های اسلامی در همان جا برپا میشد. بازرگان نیت مقدسی داشت و گرچه درباره نتایج آن میشود نقدهایی مطرح کرد، اما وی در آن زمان میخواست در دوره ای که به دین و دینداری برچسب تحجر و عقب ماندگی زده میشد، حلقه ای از دینداران را تشکیل و عطشی را پاسخ میدهد، و آیت الله خامنه ای نیز در پیام تسلیتی که به مناسبت فوت بازرگان صادر میکنند، نوگرایی و دغدغه مهندس بازرگان در زمینه ترویج دین را می ستایند.
کارشناس برنامه در ادامه بیان کرد: جلوه علوم تجربی و پوزیتویستی مدرنیته برای مهندس بازرگان جالب است و او در نهایت به این جمع بندی میرسد که برای تبلیغ دین باید تهمت تحجر و عقب ماندگی را از دین بزداید و چهره مدرن از دین معرفی کند، و با توجه به جذاب بودن وجوه علمی مدرنیته آنهم علم پوزیتویستی در آن زمان، تصمیم میگیرد همه گزاره های دینی را از از این دریچه گذر دهد. برای مثال در کتاب «مطهرات در اسلام» نجاست را بر اساس ترکیب شیمیایی توضیح میدهد. این ایده و تأکید بر دین علمی در زمان خودش نو و جذاب بود، و انجمن اسلامی دانشگاه تهران نیز از همین منظر به سراغ بازرگان می آید، البته این روش اکنون با نقدهای جدی و مبنایی همراه است.
مدرس و پژوهشگر علوم سیاسی افزود: ویژگی دوم جریان های فکری متأثر از بازرگان، استقلال در فهم دین از حوزه و روحانیت و مجرای سنتی هزار و چهارصد ساله تبلیغ دین است. این جریان ها به این جمع بندی میرسند که نیازی به مراجعه به روحانیت نداشته و با پیگیری طرح دین علمی، ادعای استقلال در فهم دین دارند. این ادعا و رویه در مرحله اول مشکل ساز نبود، ولی وقتی حضور اجتماعی و مبارزه و حضور دین در عرصه واقعی تر و گسترده تر مطرح شود، با مشکلاتی همراه خواهد بود، چرا که عرصه اجتماعی، میدان حضور علوم انسانی و علوم اجتماعی است و دیگر علوم تجربی پاسخ نمیدهد. آنها در این زمان به علم گرایی در مبارزه هم تأکید میکنند که بعضاً در نامه ها و آثار مبارزان آن زمان نیز قابل مشاهده است. ویژگی سوم نیز همین تأکید بر انقلاب سیاسی به روش علمی و پیگیری انقلاب علمی در ادامه دینداری علمی است و معتقد بودند مبارزه اصول دارد و نمیتوان با تکیه بر سنت خود به این مبارزه پرداخت، و به همین دلیل مجذوب نظریه های انتقادی علوم اجتماعی و گرایش های چپ میشوند که رگه های آن در آثار و نامه های مبارزان آن زمان وجود دارد، و برای مثال میتوان به نامه مجتبی طالقانی به آیت الله طالقانی اشاره کرد.
محمدی سیرت درباره ماهیت تبدیل رویکرد مهندس بازرگان درباره دین از رویکرد حداکثری به رویکرد حداقلی و سکولار گفت: این تحول بیش از آنکه یک تحول مبنایی نظری باشد، یک رویه اعتراضی است، چرا که آنچه بازرگان میخواست در صحنه عمل اتفاق بیفتد، آنگونه نشد و وقتی دید آن دین حداکثری که به دنبالش بود تعریف دیگری داشت ولی با نظریه ولایت فقیه و مفاد قانون اساسی و حضور جدی دینداران در سیاست و حاکمیت قرائت حوزوی و آرا امام خمینی، و حضور سیاسی نیروهای معروف به مکتبی همراه شد، و از سوی دیگر قرائت سیاسی او ظهور و بروز چندانی ندارد، در این زمان بازرگان در قامت یک سکولار معترض ظاهر میشود است و عموم استدلال ها هم ضعیف و شبهاتی ابتدایی است، مانند مطالبی که در کتاب «آخرت و خدا هدف بعثت انبیا» طرح شده است.
شیوه مواجهه بازرگان با غرب، دیدگاه های او درباره ولایت فقیه، و نسبت ملی گرایی و اسلام گرایی از موضوعات دیگری بود که در این گفتگو به آنها پرداخته شد.
پاسخ