در نشست سیاست طالبان مطرح شد؛
تشکیل «امارت اسلامی»؛ حکومت مد نظر طالبان در افغانستان
قدرت گیری طالبان در افغانستان نباید با جنگ و خونریزی و نادیده گرفتن حقوق دیگر اقوام صورت بپذیرد بلکه این انتقال قدرت باید در یک روند توافقی بین اقوام تعیین تکلیف شده و شکل بگیرد.
نشست سیاست طالبان «تجربه سیاسی طالبان» با حضور دکتر سعدالله زارعی کارشناس مسائل خاورمیانه، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.
وی در ابتدا با بیان اینکه طالبان بخشی از جامعه پشتون افغانستان محسوب می شوند، اظهار داشت: پشتون افغانستان قریب به ۱۸ میلیون نفر جمعیت دارد و طالبان بخشی از این جمعیت به شمار میرود؛ جامعه پشتون از نظر مذهبی حنفی مذهب بوده و به لحاظ سیره و روش صوفی مسلک هستند، از این رو پشتونها حنفی های صوفی به حساب می آیند؛ بنابراین نباید حنفیها را با حنبلیها و صوفیه را با سلفیها یکی دانست و درباره آنان قضاوت کرد.
رئیس موسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور ادامه داد: طالبان در گذشته بخصوص در سالهای ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۰ خشونتهایی را مرتکب شدند، اما باید توجه داشت این خشونتها برخواسته از مذهب و گرایشات مذهبی آنان نبوده است.
زارعی با اشاره به اینکه افغانها بیشتر ماتریدی بوده و اعتقادات آنان به مکتب تشیع بسیار نزدیک است، عنوان کرد: ماتریدیها از گروه معتزله در مقایسه با اشعریها تاثیر میپذیرند؛ معتزله از جمله فرقههای اسلامی است که پیروان آن برای استدلالهای عقلی اهمیت بسیاری قائل هستند.
کارشناس مسائل خاورمیانه افزود: خشونتهایی که طالبان در دوره پنج ساله حکومت خود در افغانستان مرتکب شدند برخواسته از نحله و اعتقادات مذهبی آنان نبود بلکه منشاء آن برخواسته از یک دستور کار سیاسی بود؛ بر این اساس طالبان برای حاکمیت بخشی به خود و پیگیری اهدافشان به خشونت متوسل شدند.
وی ادامه داد: بنابراین با توجه به خشونتی که طالبان از خود نشان دادند برخی تصور کردند که آنان طالبان تکفیری بوده و معتقد هستند گذشت زمان نمیتواند آنان را تغییر داده و به سخنان امروزشان که مغایر با اعمال و رفتار گذشته آنان است اهمیت قائل شد. گفتنی است این دیدگاه امروز نیازمند تغییر است.
رئیس موسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور با بیان اینکه طالبان امروز به طور طبیعی متوجه شده اند که دیگر نمیتوانند از شیوههای گذشته برای رسیدن به حکومت و اهداف خود بهره ببرند، گفت: امروز طالبان میدانند که باید اقوام، جریانات و مذاهب دیگر افغان را نیز در نظر بگیرند، لذا ادبیات آنان چنین است که میگویند ما نمیخواهیم با زور به قدرت برسیم و قائل به تعامل و توافق در جامعه افغانستان هستیم؛ نکته قابل توجه در مساله طالبان آن است که آنان این توافق را برای رسیدن به حکومت میخواهند از این رو چنین توافقی نمیتواند یک توافق پایدار باشد.
زارعی ادامه داد: مسلماً اگر دیگر اقوام افغان چنین توافقی را با استفاده از ابزار قدرت به نفع طالبان انجام دهند پایدار نخواهد بود و چند صباحی مجدداً ستیزها و درگیریها در جامعه افغانستان از سر گرفته میشود و شرایط برای طالبان دشوار خواهد شد.
کارشناس مسائل خاورمیانه در پاسخ به این پرسش مبنی بر اینکه اگر طالبان بر افغانستان تسلط یابند با هژمونی قومی چه برخوردی خواهند داشت؟ آیا پشتونیسم را تاکید میکنند یا همسانی امت اسلامی را مد نظر قرار میدهند؟ گفت: هدف طالبان تشکیل امارت اسلامی است تا از این طریق ۷۰ درصد افغانستان را به دست بگیرد و تنها ۳۰ درصد باقی مانده را در اختیار سایرین قرار دهند، این در حالی است که پشتونها تنها ۴۰ درصد جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند؛ بر این اساس طی این مسیر توسط طالبان به نوعی نادیده گرفتن حقوق دیگر اقوام افغانی محسوب میشود.
وی ادامه داد: اگر طالبان بخواهند این مسیر را طی کنند براساس پیش بینیهای صورت گرفته شاید چند صباحی آتش جنگ در کشور افغانستان فروکش کند اما مجدد از سر گرفته خواهد شد.
رئیس موسسه مطالعات راهبردی اندیشهسازان نور درخصوص نتایج بیعت و عدم بیعت شیعیان با طالبان اظهار داشت: آن چیزی که در وعده و وعیدهای طالبان بیان میشود این است که آنان به اقوام دیگر بخصوص شیعیان کاری نداشته باشند و شرایط را برایشان سخت و دشوار نکنند؛ لازم به ذکر است از طالبان تا کنون خلف وعده دیده نشده است.
وی افزود: به نظر میرسد همان سر گذشتی که شیعیان در طول این چهل سال که طیفهای مختلف آمدند و رفتند، داشتند در آینده نیز همان را خواهند داشت؛ بنابراین شیعیان افغان میتوانند فارغ از درگیریها با طالبان همکاری داشته باشند در عین حال فاصله خود را با آنان حفظ کنند تا محترم باقی بمانند.
زارعی ادامه داد: لازم به تاکید است کسی نمیتواند با قاطعیت از فردا سخن بگوید اما آن چیزی که میتوان امروز گفت این است که طالبان خود را متعهد به حفظ جان و حیات شیعیان معرفی میکنند.
کارشناس مسائل خاورمیانه به مواضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به طالبان جدید اشاره و تصریح کرد: نخستین تاکید جمهوری اسلامی ایران عدم جنگ و خونریزی در افغانستان است از این رو به طرفهای افغانی توصیه میشود که از هر چیزی که منجر به جنگ و تشدید درگیریها میشود اجتناب کنند، همچنین تاکید دارد هیچ گروهی تلاش نکند با زور و نادیده گرفتن حقوق دیگر اقوام قدرت را به دست بگیرد بلکه قدرت در افغانستان باید در یک روند توافقی بین اقوام تعیین تکلیف شده و شکل بگیرد و سومین موضع گیری ایران این است که کشتن مسلمان به دست مسلمان ممنوع باشد و خون مسلمانان از هر مذهب و دستهای که هست محترم و محفوظ باشد.
تحلیلگر سیاسی درباره مواضع طالبان نسبت به محور مقاومت، ابراز داشت: جنس طالبان با جنس مقاومت مقداری متفاوت است، برای مثال طالبان و محور مقاومت در ضدیت با آمریکا مشترک هستند اما طالبان یک گروه فرقه گرا، قوم گرا و محدود به مرزهای افغانستان هستند در حالی که جبهه مقاومت در چارچوب هیچ قومی نمی گنجد، فرا قومی بوده و در یک مرز محدود قرار نمیگیرد.
وی با بیان اینکه شیعیان افغانستان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در شرایط بسیار مطلوبی قرار دارند، خاطرنشان کرد: شیعیان افغانستانی در ادوار مختلف مانند زمان جنگ با شوروی، دوره تشکیل دولتهای ملی، دوران روی کار آمدن و سقوط طالبان از وضعیت خوبی برخوردار بودند و دلایل آن به برخورداری از یک جایگاه شخصیتی، داشتن توانمندیهای لازم و پشتیبانی جمهوری اسلامی ایران از شیعیان افغان بر میگردد؛ از این رو شیعیان افغانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بهترین دوره را تجربه کردند و همان دلایلی که سبب شد شیعه در دورانهای مختلف وضعیت خوبی در افغانستان داشته باشد در آینده نیز میتواند این وضع را حفظ کرده و ادامه دهد.
زارعی در پایان به شکست مطلق آمریکا در افغانستان اشاره و اظهار داشت: آمریکا در یک جنگ ۲۰ ساله با هزینههای سنگین و تلفات جانی بالا با دستان خالی و به سرعت افغانستان را ترک کرد که این یک شکست مطلق برای آمریکا محسوب میشود؛ از این رو فارغ از اینکه در کابل و استانها افغانستان چه کسی قدرت را به دست میگیرد آن چیزی که در این صحنه مشاهده میشود اخراج آمریکا از این کشور و به تبع علامتی برای اخراج او از کل منطقه است و این امر خیلی دور نیست.
پاسخ