فرهنک نمی تواند به طور کلی رها و کاملا تحت کنترل باشد بنابراین مراقبت از فرهنک بهتر از زندانی و رها شدن کامل اوست.
نشست سیاست فرهنگ «اقتصاد فرهنگ و سیاست گذاری در آن» با حضور دکتر میثم مهدیار معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.
وی در ابتدا با بیان اینکه در بحث سیاست گذاری فرهنگی چند رویکرد عمده متفاوت وجود دارد که می توان آن را به دو گفتمان یا دو رویکرد عمده تقلیل داد، اظهار داشت: در سیاست گذاری فرهنگی پارادایم چپ یا پاردایم دولت گریانه، این دولت است که متولی کنترل، هدایت و مراقبت از فرهنگ شناخته می شود.
مهدیار افزود: دیگر رویکرد راست است به این معنا که فرهنگ نیز باید همانند عرصه های مختلف زندگی اجتماعی رقابت پذیر و فارغ از دخالت های دولت باشد، در چنین شرایطی است که زمینه رشد و تعالی فرد و جامعه فراهم می شود؛ بنابراین اقتصاد فرهنگ، در چنین رویکردهایی معنا و تعریف می شود.
معاون پژوهشی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی با طرح این پرسش مبنی بر اینکه نهادهای فرهنگی جمهوری اسلامی اسلامی و وزارت ارشاد کدام یک از رویکردهای مطرح شده را دنبال می کند؟ عنوان کرد: جمهوری اسلامی ایران در این زمینه فاقد یک راهبرد منسجم و منطقی است برای همین نمی توان گفت فلان راهبرد تعیین کننده سیاستهای کشور در حوزه فرهنگ بوده و فرهنگ اقتصادی او در کدام جهت حرکت می کند.
وی ادامه داد: برای مثال دهه ۶۰ را می توان متمایل به رویکرد نخست و سالهای پس از آن را می توان دوران نزدیک شدن به رویکرد دوم بیان کرد؛ اما این کلام به آن معنا نیست که کاملا از گونه اول جدا شده و به سمت رویکرد دوم رفته باشیم. لازم به ذکر است که حضور گسترده بیودی ها در فضای هنر و سینما را نمی توان بازار تاثیرگذار در حرکت به سمت رویکرد دوم قلمداد کرد، اینکه با رانت های در اختیار بیودی هایی تشکیل شود و رشد صورت بگیرد یا با فیلتر کردن یوتیوب به دنبال رشد باشیم، نام این بازار نیست. معنای بازار ارتباط با بازارهای جهانی است نه اینکه بازار در یک مرز سیاسی ملی محدود و تعریف شود.
مهدیار درباره حد و مرز تعیین شده برای سیاستگذاری دولت در امور چاپ و نشر، اظهار داشت: متاسفانه تعداد پژوهشگران در حوزه اقتصاد نشر، اقتصاد دیچیتال، اقتصاد سینما، اقتصاد هنر و غیره بسیار اندک و به نوعی نایاب است و امروز بیشتر کسانی که وارد این حوزه شدند و کارهای میدانی انجام دادند در این زمینه صحبت می کنند. برای همین در زمینه اقتصاد نشر ما شاهد تولید آثار قوی و قدرتمندی نیستیم.
وی تصریح نمود: امروز در تامین کاغذ برخی از انتشاراتی ها برای تهیه کاغذ از ارز ۴ هزار و ۲۰۰ برخوردار بوده در حالی که بعضی دیگر از این امکان بی بهره هستند زیرا مشخص نیست این امکانات بر اساس چه ملاکی توزیع می شود. برای مثال امروز کتاب های کنکوری از جمله پر فروش ترین و پر بازدیدترین صنایع فرهنگی کشور به شمار می رود و موسسات کنکوری بسیار راحت از امتیازات کاغذ آن هم با ارز ۴ هزار و ۲۰۰ برخوردار هستند و اهداف خویش را همچنان در راستای عدم اصلاح نظام آموزشی و کسب درآمد بالا پیش می برند.
مهدیار شفافیت را نخستین گام برای برون رفت از مشکلات موجود در حوزه نشر دانست و گفت: در حال حاضر شاهد توزیع رانتی کاغذ در کشور هستیم، از این رو مشخص نیست چه کسانی کاغذ دولتی دریافت می کنند، در کجا مصرف می شود، براساس چه اولویت هایی این تقسیم بندی صورت می پذیرد و در نمایشگاه های کتاب چه اتفاقاتی می افتد؛ بنابراین یکی از مهمترین مسائل در حوزه اقتصاد نشر ایجاد شفافیت است.
وی بیان کرد: امروز در حوزه اقتصاد نشر یکی از مسائل مهم مربوط به نمایشگاه بین المللی کتاب است که درگیری های فراوانی بین صنف ناشران از جایابی نشر گرفته تا میزان خرید دولتی مشاهده می شود. متاسفانه ما یک گزارش سیاستی خوب و دسته بندی شده از اقتصاد نشر نداریم اگر هم داشته باشیم بنده مشاهده نکردم.
وی درخصوص مفید و غیر مفید بودن پرداخت یارانه چاپ و نشر، تاکید کرد: مفید و غیر مفید بودن در پرداخت یارانه چاپ و نشر بستگی به نگاه متولیان امر دارد اینکه آنان بخواهند فرهنگ را به عنوان کالا و یا ضرورت زندگی بدانند یا ندانند، در حال حاضر به بسیاری از کالاها از جمله نان، بنزین و غیره یارانه تعلق می گیرد و دلار با ارز ۴هزار و ۲۰۰ عرضه می شود حال با توجه به این مهم آیا فرهنگ از ضروریات زندگی به شمار نمی رود که به آن یارانه تعلق بگیرد؟
مهدیار نخستین گام برای رسیدن به وضعیت مطلوب در اقتصاد فرهنگ را شناخت موقعیت دانست و گفت: در این شناخت مشخص می شود دولتی شدن فرهنگ چه مزایا و نتایج منفی در بر خواهد داشت، برای مثال از نقاط مثبت دولتی شدن فرهنگ می توان به فراهم شدن زمینه تحقق عدالت فرهنگی اشاره کرد و همچنین از نقاط منفی این امر فساد و رانت خواری و عدم مشارکت مردم است. کالایی شدن فرهنگ سبب مشارکت، بنیادی شدن و رشد فرهنگ می شود در عین حال تبعات بازاری شدن را نیز در بر خواهد داشت.
وی یادآور شد: در وضعیت مطلوب نه تنها منطق سود غلبه ندارد بلکه از رانت و فسادی که در بخش دولتی مشاهده می شود نیز خبری نیست. اینکه ما به یک نظریه ای برسیم که بتوانیم این امکانات را در کنار هم داشته باشیم و شاهد تبعات آن نباشیم نیازمند کار نظری و تئوریک است که متاسفانه در این زمینه ضعیف عمل شده است.
وی افزود: برای رسیدن به یک ایده در حوزه اقتصاد فرهنگ نیازمند آن هستیم که بدانیم در این چند دهه اخیر در این حوزه چه اقدامات و فعالیت هایی صورت گرفته است و متاسفانه هیچ اتفاق و اثر قابل توجهی که بتواند زمینه شکل گیری یک ایده و الگوی مطلوب را ارائه دهد را نداریم و در این زمینه تنها سخنان کلی مطرح می شود.
مهدیار دولت را بازی گر اصلی در حوزه اقتصاد فرهنگ بیان و عنوان کرد: اسامی که برای کارگروه فرهنگ در دولت سیزدهم می شنویم بسیار نگران کننده است. اگر این افراد که نگاه حذف گرایانه و خلوص گرایانه دارند تعیین کننده سیاست های وزارت ارشاد باشند بیانگر نزدیک شدن به گونه نخست و به یک معنا گسترده شدن دخالت دولت در عرصه فرهنگ است.
دکتر مهدیار در پایان خاطرنشان کرد: نظریه مطلوب در حوزه اقتصاد فرهنگ ایده مراقبت است به این معنا که از فرهنگ که یک عنصر پویا است باید مراقبت شود چرا که فرهنگ دارای یک وجه اجتماعی و تاریخی بوده و دولت یک امر بروکراتیک است و سیاست گذاری وجه بروکراتیک دارد.
وی افزود: بین دولت و فرهنگ تعارضاتی وجود دارد برای همین سیاست گذاری برای فرهنگ چالش برانگیز است زیرا نمی توان فرهنگ را به سادگی تحت کنترل قانون در آورد. بنابراین سیاست گذاری فرهنگی به نوعی فشار به فرهنگ بوده و این فشار مشکل آفرین است و اینگونه نیست که هر چقدر فشار زیاد شد فرهنگ با همان فشارها شکل و جهت بگیرد بلکه در این هنگام باید منتظر واکنش بود. به عقیده بنده فرهنک نمی تواند به طور کلی رها و کاملا تحت کنترل باشد از این رو مراقبت از فرهنک بهتر از زندانی و رها شدن کامل اوست.
پاسخ