مجید تفرشی تشریح کرد؛
نقش BBC در روند پیروزی کودتای ۲۸ مرداد
تشدید جنگ قدرت در ایران پروژهای بود که بی بی سی در آن سالها رهبری میکرد و می توان گفت نقش بسزایی در روند پیروزی کودتای ۲۸ مرداد داشت.
نشست پشت پرده کودتا « نقش مطبوعات و رادیوهای بیگانه در روند پیروزی کودتای ۲۸ مرداد» با حضور مجید تفرشی سند پژوه و پژوهشگر تاریخ معاصر، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون برگزار شد.
وی در ابتدا، با بیان اینکه در پروژه سرنگونی دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد عوامل متعدد داخلی و بین المللی دخیل بودند، اظهار داشت: در فاصله ۱۳ ماه پایانی عمر دولت مصدق جناحهای درگیر در حوادث داخلی ایران شامل ملی گرایان، درباری ها، هواداران سلطنت، مذهبی ها، اسلامگرایان تندرو و غیره می شدند. در کنار این جناح حزب توده هم بود که در جهت رسیدن به اهداف خود صفبندیهایی داشت.
تفرشی ادامه داد: در دوره اول ملی شدن صنعت نفت این جناج بندی آشکار نبود اما بعد از ۳۰ تیر به تدریج سهمخواهی ها، اختلافات، تنگنظریها، سوء محاسبات و اختلافات آشکار شد، پس از حادثه ۹ اسفند ۱۳۳۳۱ اختلافات آشکارتر و به نزاعی آشتی ناپذیر تبدیل میشود.
وی تصریح کرد: در عرصه بین المللی انگلیس از روز اول طرح ملی شدن صنعت نفت به دنبال این بود که از احقاق حقوق ملت ایران شانه خالی کند. از سال ۱۹۰۸ که نفت در ایران استخراج شد عملا آنچه که حداقل سهم ایران از مشارکت در مدیریت نفت خودش بود به ایران داده نمی شد، ایرانی ها در چند برهه اعتراض جدی به این موضوع کردند مهمترین آن در اواسط سلطنت رضا شاه بود که منجر به لغو امتیازنامه دارسی و اجبار رضاشاه به قرارداد جدید شد و عملا باعث شد مسئله نفت تا بعد از شهریور ۱۳۲۰ مجهول بماند اما مطالبات ملی همچنان پابرجا ماند.
این محقق و پژوهشگر تاکید کرد: در روزهای پایانی سال ۱۳۲۹ نفت ملی میشود. دو ماه بعد از ملی شدن صنعت نفت و روی کار آمدن دولت مصدق اقدامات ضد ایرانی بریتانیا در خصوص نفت آغاز میشود. شرکت نفت انگلیس در ایران ظاهرا شرکت مستقلی بود اما دولت ایران که سهامدار اصلی نفتی این شرکت محسوب می شد هیچ گونه دخالتی در مدیریت آن نداشت.
ایشان با بیان اینکه دولت بریتانیا از آغاز جنگ جهانی اول سهامدار عمده نفت بود، ادامه داد: نفت ایران برای بریتانیا ارزش استراتژیک و اقتصادی بسیار زیادی داشت، به خصوص که حضور در خلیج فارس در مسئله نظارت بر هند، اقتدار استراتژیک مسئله نفت را بسیار مهم میکرد. ایران با دولت بریتانیا طرف بود نه شرکت نفتی و این مسئله باعث می شد که انگلیسی ها از روز اول با منویات مردم ایران از طرق مختلف مقابله کنند و اگر نتوانست از طریق تغییرات سیاسی در ایران به اهداف خود برسد، اما در دوره دوم مصدق شرایط براندازی و عدم گفتگو با ایران در انگلیس فراهم شد.
وی بیان داشت: در میان روزنامههای تاثیرگذار آن دوران برخی مثل روزنامه گاردین معتقد بودند که ایران حق میگوید و بریتانیا باید به حق آنها توجه کند، اما برخی روزنامهها مثل دیلی میل که با هسته قدرت در انگلیس در تعامل بودند ابراز میکرد که نفت، تکنولوژی و تاسیسات نفت ایران متعلق به بریتانیا است و اگر ایرانیها بخواهند تلاشی برای در اختیار گرفتن نفت انجام دهند با مقابله سخت بریتانیا مواجه میشوند. وقتی ایران در مطالبه خود جدیتر شد رسانههای بریتانیا به عنوان بخشی از ابزار دیپلماسی فعالیت خود را در جهت اقناع افکار عمومی بریتانیا آغاز کردند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر یادآور شد: در دوره اول دولت مصدق تیم باتجربه و کارکشته وزارت خارجه ایران فعالتر عمل میکرد این تیم فعال توفیقاتی نیز در دادگاه لاهه و شورای امنیت به دست آورده بود و نگذاشت انگلیسی ها متامع خود را پیش ببرند. در دور دوم که گفتگوها به بنبست رسید و سفارت انگلیس تعطیل شد روزنامهها به ابزار تبلیغات و خوراک هجوم معنوی و فرهنگی علیه ایرانیها در دنیا تبدیل شد، آنها سعی داشتند القاء کنند که ایران در موضع ناحق است و این بریتانیا است که سهمش نادیده گرفته شده و ایرانیها ظالمانی هستند که قرارداد نفتی را یک جانبه لغو کردند.
تفرشی گفت: بی بی سی در سالهای ۱۹۲۱ سرویسی را تحت عنوان سشرویس امپراطوری بریتانیا درست میکند این سرویس عملا برای تاثیرگزاری بر لایههای مختلف بین المللی، اطلاع رسانی به افکار عمومی، رسانههای دیگر، نخبگان و اندیشمندان کشورهای دیگر، سیاستمداران و تاثیر بر قلب و ذهن مردم دنیا به زبانهای کشورهای هدف تاسیس شد. در ۱۹۴۰ وقتی که تصمیمات اولیه برای حمله به ایران و اشغال آن گرفته میشود با پیشنهاد سفارت انگلیس در ایران تصمیم تاسیس رادیو فارسی گرفته میشود. بخش فارسی اساسا برای توجیه حمله نظامی و اشغال ایران راه اندازی و بعدها به تدریج بر میزان تاثیرگذاری بر مخاطبانش افزوده شد.
این سند پژوه بیان داشت: تا ۳۰ تیز تاثیرگذاری رادیو انگلیسی به دلیل اتحادی که بین جناحهای ملی، مذهبی و حتی دربار وجود داشت، بسیار محدود بود اما بعد از ۳۰ تیر که اختلافات گسترش پیدا کرد عملا نقش بی بی سی پررنگتر شد.
وی خاطرنشان کرد: تا قبل از انتخابات سراسری بریتانیا و روی کار آمدن چرچیل و تیم ضد ایرانیش و بعد از آن در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و روی کار آمدن جمهوری خواهها و مرگ رهبر شوروی و آغاز جنگ قدرت در شوروی فعالیتهای رسانهای بر این محور استوار بود که ایرانیها اشتباه میکنند و باید با هم به یک نتیجه مشترک برسیم که نفت ملی نشود و با مذاکره مشکل را حل کنیم اما بعد از آن وقتی که تلاشها برای متقاعد کردن ایرانیها برای صرف نظر کردن از ملی شدن صنعت نفت به جایی نرسید سیر تحولات به سمتی پیش رفت که رهبران آمریکا و انگلیس در پروژه براندازی مصدق با هم متحد میشوند.
ایشان افزود: بعضی معتقدند که مسئله آمریکاییها از اول نفت نبود اما نگرانی آمریکا از قدرت گرفتن تدریجی حزب توده و اهمیت داشتن نفت برای انگلیسیها سبب شد این دو کشور در۶ ماه پایانی دولت مصدق به طور جدی در مسئله براندازی با یکدیگر فعالیت کنند. در داخل هم انسداد سیاسی و تحولاتی رخ میدهد که این موضوع را تسریع میبخشد. بی بی سی از این فرصت در جهت تشدید اختلاف و تحریک جناحها علیه هم استفاده کرد، تشدید جنگ قدرت در ایران پروژهای بود که بی بی سی در آن سالها رهبری میکرد. سالهاست در این مورد صحبت میشود، حداقل چهار روایت مختلف از جمله خاطرات روزولت، نماینده سی آی ای، افسر ارشد ام آی سیکس و یک افسر ارشد سی آی ای، بر این مسئله تصریح میکنند.
پژوهشگر تاریخ معاصر اظهار داشت: در تاریخ معاصر ایران بین ایلات جنوب و مرکز ایران رقابت وجود داشت به خصوص دو ایل بزرگ بختیاری و قشقایی با هم رقابت دیرینه داشتند بختیاریها از لحاظ جمعیتی بزرگترین ایل ایران و قشقاییها از جهت تعداد احشام و دام داراترین ایل بودند، بختیاریها در آغاز قرن بیستم قدرت اقتصادی خود را با سهیم شدن در شرکت نفت بسیار قوی کردند، وقتی شرکت نفت انگلیس در ایران درست شد دو معضل پاسداری از لولهها و تجهیزات و عبور لولهها از اراضی قشقایی و بختیاری وجود داشت به جهت حل این مشکلات یک سهم ۳ درصدی به بختیاریها داده و مناسبات بختیاریها با انگلیسیها به واسطه نفت تقویت شد البته نه به این معنا که همه بختیاریها انگلیسی بودند اما بی ارتباط هم نبودند بخش کوچک و ناچیزی از قشقایی هم در این امر بودند. در جنگ جهانی اول و دوم ایل قشقایی جزء سردمداران مبارزه با استعمار و اشغال بریتانیا در ایران بودند.
این محقق بیان داشتند در زمان ملی شدن صنعت نفت نیز سران قشقایی طرفدار مصدق بودند و حتی تلاش کردند که بین رهبران ملی و مذهبی آشتی بدهند اما در جریان کودتا دخالتی نکردند. نقش ایل قشقایی در جریان ملی شدن صنعت نفت بسیار مهم است. بعد از اینکه رضاشاه نام بین المللی ایران را عوض کرد عنوان شرکت هم به شرکت نفت انگلیس و ایران تغییر کرد. آورده اند نام انگلیس قبل از ایران برای ایرانیها از لحاظ عاطفی بسیار ناگوار بود ولی آقای فاتح تعمدا در کتابش برای اینکه این احساسات را تحریک و جریحهدار نکند از عنوان شرکت نفت ایران و انگلیس استفاده میکرد که نادرست است.
تحلیلگر تاریخ معاصر در پایان عنوان کرد: در جریان ملی شدن صنعت نفت سازمان افسری حزب توده در پادگانها و مراکز مختلف آماده بود که به نفع اهداف رهبری حزب و به تبع آن به نفع منویات اتحادیه جماهیر شوروی وارد عملیات شود اما در جریان کودتا دو روایت وجود دارد روایت اول این که رهبری حزب توده به دلیل ترس از تبعات سنگین اینکار اجازه مداخله نمیدهد و روایت دوم اینکه حزب توده پیشنهادی به مصدق میدهد و مصدق نمیپذیرد. به نظر میرسد حزب توده یا نخواست و یا نتوانست از این ظرفیت استفاده کند و این باعث شد بعد از کودتا قلع و قمع بزرگی علیه سازمان مخفی حزب توده صورت بگیرد تعداد زیادی از افراد حزب دستگیر، اعدام و یا به حبس های طویل المدت فرستاده شدند.
پاسخ