ششمین نشست از سلسله گفتوگوهای تشکلهای دانشجویی با عنوان «گام دوم انقلاب اسلامی»، روز چهارشنبه ۸ اسفند ماه ۹۷ با حضور سهراب فرزان پور «نایب دبیر انجمن اسلامی دانشجویان آزادی خواه دانشگاه شهید بهشتی» ، علی پرورده «مسئول بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی»، سجاد رئوفی «دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران» در کانون اندیشه جوان برگزار شد.
در ابتدای این نشست مجری برنامه قسمتی از بیانیه گام دوم انقلاب را خواند. در ادامه از فرزانپور، نماینده انجمن اسلامیخواه دانشگاه بهشتی درباره کارآمد بودن دستورالعملهای رهبری در این بیانیه پرسید و گفت: اگر این دستورالعملها کارآمد نبوده باید چه کنیم؟
فرزانپور سخن خود را اینگونه آغاز کرد: من بیانیه رهبری و اهداف این بیانیه را متفاوت از بیانیههای دیگر میدانم که ایشان خواستند چشماندازی از آینده را ترسیم کنند. اگر این بیانیه خطاب به ملت ایران بود، مناسبتر بود تا به جوانان.
نقدی که من به این بیانیه داشتهام، جایگاه و نقش زنها در این بیانیه کم است؛ درست است که خصیصه این بیانیه جامع و کلی بود ولی بهتر بود به نقش زنها هم پرداخته میشد.
او ادامه داد: رهبری به واگذاری برخی نهادها در اقتصاد از سوی دولت پرداختند؛ اما بهتر بود که به آن بیشتر پرداخته میشد. به بحث سبک زندگی تا حدی پرداخته بودند که قرار شده در زمان دیگری به طور گسترده به آن بپردازند.
در ادامه برنامه مجری از سجاد رئوفی، نماینده جامعه اسلامی دانشگاه تهران درباره کلیت این بیانیه سوال کرد و گفت آیا این بیانیه برای ملت بوده یا جوانان؟
رئوفی در ابتدا گفت: من این بیانیه را نامه تعبیر میکنم؛ چرا که ایشان تعدادی از فعالیتها را مورد خطاب قرار میدهد.
او ادامه داد: وقتی با مطلبی مواجهه میکنیم، باید تفسیر مطلب را از دیدگاه آن شخص به دست آوریم و برداشتهای خود را غالب نکنیم. لازمه آن، این است که چارچوب منظومه فکری حضرت آقا از مفاهیم مختلف که به کار میبرند، بشناسیم. کار اساسی برای پیشبرد اهداف انقلاب تزریق جوانان مومن انقلابی در بدنه نظام است. کار اساسی برای پیشرفت، به صحنه آمدن جوانان است و مسئول دانستن جوانان که جوانان خود را مسئول بدانند که در فعالیتهای مختلف نقشآفرینی کنند؛ زیرا تصمیمساز جوانان هستند.
مسیر کلان انقلاب اسلامی که حضرت آقا گفتهاند در حال طی شدن است، مسیر انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و درنهایت تمدن نوین اسلامی است که ما اکنون در مرحله دولتسازی اسلامی هستیم. گام دوم، گام عملیاتی شدن تحقق دولت اسلامی و جامعه پردازی و در نهایت رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. ما این بیانیه را یک الهام الهی میدانیم.
علی پرورده، نماینده بسیج دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی صحبت خود را با این جمله آغاز کرد: مسائل مشهود در این بیانیه، روحیه و نگرش امیدبخشی در این بیانیه بود که نقطه مقابل خودآزاریای که در این جامعه وجود دارد هست. حضرت آقا دستاوردهای انقلاب اسلامی را نشان دادند و در اوایل توصیههای خود، یکی از وظایف جوانان را امیدبخشی میدانستند که در خور توجه بود.
پرورده دلیل مورد خطاب قرار دادن جوانان را شرکت بیشتر جوانان در مسائل کشور و سیاست دانست و افزود: اوایل انقلاب بیشتر جوانان در جنگ و وقوع انقلاب دخالت داشتند و پیروز شدند و هنوز هم جوانان در راس کار هستند. ورود جوانان به مسائل مهمتر موتور محرکه است.
پرورده ادامه داد: کلیتی که وجود دارد این است که این بیانیه نمیخواهد راهبردی را ارائه دهد: زیرا مسائل گفته شده در سالهای گذشته هم گفته شده بود. این بیانیه یک تلنگر و یادآوری برای مردم و به خصوص جوانان است.
“انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و با اراده همواره دارای انعطاف و دارای تصحیح خطاهای خویش است اما تجدیدنظرپذیر و قابل انفعال نیست؛ منظور ما بحث آرمانهای ارزشی است…” مجری این جمله معروف رهبری را خواند و از فرزانپور خواست تا نکات مثبت این جمله را بگوید و آسیبها را توضیح دهد.
فرزانپور قبل از پاسخ به این پرسش، دو نکته درباره صحبتهای رئوفی ذکر کرد و گفت: رهبر انقلاب در سال ۹۱ فرمودند، بنده استالین نیستم که چیزهایی بگویم و دیگران بخواهند آن را تئوریزه کنند. پس گفتن این جمله که فرمایشات رهبری، الهام الهیست، حرف درستی نیست. نکته دوم که فرمودند در مرحله دولت سازی هستیم که اگر اینگونه باشد، حرف زدن درباره تمدنسازی در ۴۰ سال دوم انقلاب غلط است.
فرزانپور در پاسخ به سوال مجری و نکات مثبت و منفی جمله معروف رهبری گفت: یکی از نقاط بارز این بیانیه، پایبندی به اصول اسلامی بوده و اینکه معیار و ملاک ما، بازگشتن به همان اصول و آرمانهای انقلاب است. از نظر من، انقلاب اسلامی بر دو پایه عدالت اجتماعی و آزادی سیاسی در راستای عملیات اسلام رهاییبخش به وجود آمده است که ما نسبت به دورهی پهلوی پیشرفت داشتیم، اما هنوز فاصله زیادی نسبت به آن چیزی که میخواستیم، داریم.
فرزانپور درباره آزادی سیاسی اظهار کرد: در بحث آزادی سیاسی، برای به بلوغ رسیدن جامعه ، جوانان باید مطمئن باشند که میتوانند در امر سیاسی مشارکت کنند. آنها باید خیالشان از این موضوع راحت باشد که در دولت جایی برای آنها وجود دارد.
مجری درباره آسیب انتقادناپذیری جوانان مذهبی نسبت به انقلاب و خطاهای آن، که رهبری هم بر آن اظهار کردند سوال کرد و گفت: نظر شما در خصوص خطاپذیری چیست و از نظر شما چه چیزی ارزش است و چه چیزی قابل تغییر؟
رئوفی صحبت خود را اینگونه آغاز کرد: حضرت آقا در بیانیه فرمودند که تجدیدپذیر و قابل انفعال نیست که دوستان باید بهتر مفهومشناسی کنند تا بحث آزادی سیاسی را بهتر متوجه شوند. باید آرمانهای انقلاب اسلامی را بشناسیم و آرمانهای خود را به انقلاب اسلامی نچسبانیم. قانون اسلامی و ماهیت انقلاب ما مبتنی بر دین است و اصولش هم سیال نیست و منظور ما از قانون اساسی، قرآن است.
او ادامه داد: در ماهیت انقلاب اسلامی، نوع نگاه علم، نگاه به هستی، نگاه به انسان و … مورد تحول و دگرگونی شد.
پرورده در پاسخ به همین سوال اظهار کرد: رهبری در سال ۹۱ فرمودند که ما نقدپذیر هستیم و نق بر من هم وارد است. در تعجبم که گروهها و نهادهایی وجود دارند که نقدکردن را درباره نهادهای انقلابی و سپاه و حتی خود حضرت آقا اشتباه میدانند. اینها نهادهای معصومی نیستند که نشود آنها را نقد کرد. درست است که ما نسبت به قبل، خیلی پیشرفت کردیم، اما خیلی اشتباه هم داشتیم و نقد وارد است. رهبری فرمودند ما قاعدتاً در ۴۰ سال دوم به تمدن اسلامی نمیرسیم ولی تشویق میکنند که این راه را پیش ببریم.
مجری به عنوان آخرین سوال پرسید: شخص رهبری به مسئله مبارزه با دشمن و استکبارستیزی میپردازد. به نظر شما در این موضوع ما چه نکته مثبت و چه نکته منفی میبینیم؟
فرزانپور ابتدا در جواب سخنان رئوفی گفت: من معتقدم جریان دانشجویی در وهله اول وظیفهاش نقد رادیکال گذشته خود است. وقتی من میگویم مشارکت در جامعه سیاسی، در وهله اول یعنی همه اقشار جامعه بتوانند حرف بزنند و جامعه احساس کند حق صحبت دارد. این آرمان مشخصی در انقلاب است که در صحیفه امام هم وجود دارد؛ پس صحبتهای قبل من، برداشتهای خود من نیست و تاریخ است.
او درباره مبارزه با دشمن و استکبارستیزی ادامه داد: به شدت مناقشه است که آیا انقلاب اسلامی یکی از اهداف اصلیاش استکبارستیزی بود یا خیر که باید درباره آن بحث تاریخی کرد. چیزی که مشخص است، جهان قبل از فروپاشی شوروی، جهان دو قطبی بود و کشورهای جهان سوم تحت تاثیر این دو قطبی بودند. برای همین یک روحیه انقلابیگری و ضد غربی میبینیم که نهضتهای انقلابی اسلامی و غیراسلامی در کشورهای مختلف شکل گرفته است. از آنجا که انقلاب اسلامی هم تحت تأثیر همینها است، مبحث استکبارستیزی و غربستیزی در اوایل انقلاب شکل گرفت.
او صحبت خود را اینگونه به پایان رساند: من مبارزه با نظام سرمایه داری و آمریکا را که سردمدار این قضیه است، قبول دارم و باید از آرمانهای ما باشد؛ اما شیوه رویارویی ما مطرح است که چگونه میخواهیم با آنها مقابله کنیم.
رئوفی اینگونه گفت: وقتی درباره نسبت دین و سیاست صحبت میکنیم، به تفکر “آبادی آخرت ما از آبادی دنیای ما میگذارد” برمیگردد و این ایده پشت حرکت انقلاب اسلامی بوده است.
او نکته دیگری مطرح کرد و گفت: ما نباید منفیبافی کنیم؛ وقتی میدان صحبت داده میشود،چرا میگویند که ما تریبون صحبت نداریم؟ اما چرا دانشگاه باید تریبون به افکار ارتجاعی بدهد؟
او اینگونه سخن خود را به پایان رساند: اقتصاد در مادیات و معنویات ما میگذرد و نقطه کلیدی تعیین کننده است. فقر و غنا در مادیات و معنویات بشر تأثیر میگذارد؛ البته اقتصاد هدف انقلاب نیست.
پرورده گفت: زمانی که صحبت از استقلال و تمدن اسلامی میشود، یعنی نگاه به بیرون است و قاعدتاً باید مبارزه با ظلم و استکبار را داشته باشیم و در اینباره بحثی ندارم.
او در بحث آزادی افکار گفت: باید طرف مقابل وجود داشته باشد تا منفعل نباشیم اما باید بدانند که نقد کنند، نه آنکه نق بزنند.
او صحبت خود را اینگونه تمام کرد: باید بدانیم که مشکلاتی که در جامعه است، همانطور که حضرت آقا فرمودند، ضعف نظام مدیریتی است.
پاسخ