تاثیرگذاری نهادهای قانون‌گذاری بر کاهش نابرابری در شهر

مهدیار ضمن اشاره به سیر تطور مفهوم عدالت شهری و مولفه‌های سنجش آن تصریح کرد: نهادهای شهری قوانینی را برای تمشیت اوضاع شهری تصویب می‌کنند و این قوانین خیلی وقت‌ها تاثیرگذار است یعنی شهروندان مجبور هستند آنها را رعایت کند و این اجبار به جزئی از فرهنگ تبدیل شده است.
تاثیرگذاری نهادهای قانون‌گذاری بر کاهش نابرابری در شهر

مهدیار ضمن اشاره به سیر تطور مفهوم عدالت شهری و مولفه‌های سنجش آن تصریح کرد: نهادهای شهری قوانینی را برای تمشیت اوضاع شهری تصویب می‌کنند و این قوانین خیلی وقت‌ها تاثیرگذار است یعنی شهروندان مجبور هستند آنها را رعایت کند و این اجبار به جزئی از فرهنگ تبدیل شده است.

به گزارش کانون اندیشه جوان، نشست «عدالت در سیاست‌گذاری شهری» با حضور میثم مهدیار، جامعه‌شناس و مدرس دانشگاه شب گذشته ۳ خردادماه به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام باشگاه اندیشه برگزار شد. متن جلسه از نظر می‌گذرد؛

وی در ابتدا اظهار کرد: من معتقدم شهر مهم‌ترین تجلی زندگی مدرن است و در پرتو شناخت شهر است که جامعه را می‌فهمیم، مدرنیته را می فهمیم و بدون درک شهری نمی توانیم پیرامون مسائل فرهنگی و اجتماعی درک واقعی پیدا کنیم. ما باید درک شهری از مسائل‌مان پیدا کنیم و متاسفانه این درک هنوز در کشور ما و در بین نخبگان ما، اعم از نخبگان علمی و نخبگان حاکمیتی ما ضعیف است. جای خرسندی است که این باشگاه به یک مسئله انضمامی و جدی توجه داشته است.

وی ادامه داد: اگر بخواهم بحث را شروع کنم می توانم از اینجا شروع کنم که یکی از مفاهیم توضیح دهنده دنیای معاصر ‌مفهوم سرمایه گذاری بوده است که در اواخر قرن نوزدهم خیلی این مفهوم برجسته شد؛ ولی این مفهوم تطوراتی داشته است که باعث شد این مفهوم توضیح دهندگی بیشتری نسبت به قرن نوزدهم و قرن بیستم و قرن بیست و یکم داشته باشد. یکی از تطورات مفهوم سرمایه داری شهری بوده است. یعنی مفهوم سرمایه داری شهری یکی از مفاهیم اصلی متاخر در توضیح وضعیت معاصر ما است. به این معنا که شهر محل هجوم سرمایه قرار گرفته است و از همین جهت شکل کالایی پیدا کرده است و این شکل کالایی برای اینکه بتواند ارزش افزوده ای برای خودش دست و پا کند باید بر روی شکاف و نابرابری سوار شود. یعنی مفهوم سرمایه داری همانطور که مارکس توضیح داده است از شکاف دستمزدی سرچشمه می گیرد یعنی کارفرما به واسطه پول کمتری که به کارگر پرداخت می کند سود کسب میکند یعنی حاشیه سودی که برای کارفرما دارد ناشی از این است که حق کارگر و سهمی که در تولید کالا دارد را پرداخت نمی کند و از محل انباشت این ارزش افزوده سرمایه انباشت میشود و سرمایه داری شکل میگیرد و رشد پیدا میکند.

وی افزود: ترجمان این صورت بندی در شهر چه می شود؟ سرمایه داری متاخر این شکاف و نابرابری در دسترسی به فضاهای شهری را ایجاد میکند و آن را به عنوان مجلای انباشت سود خودش قرار میدهد و از این جهت سرمایه داری شهری خودش را باز تولید میکند و توسعه میدهد و بین فضاهای مختلف شهر فاصله ایجاد میکند؛ بین بالا شهر و پایین شهر، بین مکان ها و نامکان ها. این اتفاقی است سرمایه داری متاخر در شهر رقم می زند.

وی تصریح کرد: عدالت شهری ناظر به این است شکافی که در قلمروهای مختلف شکل گرفته است اعم از هوا و سروصدا و دسترسی به حمل و نقل و المان های هویت سازی محله ای یا دسترسی شما به کالبدی که به آن احساس تعلق می کنید و پیوندی با آن دارید، کم کند. مفهوم عدالت شهری تلاش میکند این فاصله ها را کم کند ولی این بحثی که الآن داریم از روز اول در حوزه عدالت شهری بحث نمیشد. در روز اول مفهوم بسیط تری از عدالت شهری مد نظر بوده است. در برخی گرایش ها شهر به دو قسمت تقسیم شده است: مرکز شهر و حاشیه شهر.  بعدا با توسعه دنیای جدید و توسعه ادبیات توضیح دهنده دنیای جدید به خصوص در حوزه علوم انسانی مفهوم شهر بیشتر طرح شد و در نهایت تلقی چند بعدی از فضای شهری پیدا کردیم.

دکتر مهدیار ادامه داد: مسئله عدالت یک مفهومی است که در حوزه جامعه شناسی و در حوزه اقتصاد سیاسی توسط مارکس طرح شد. یعنی خود مارکس در صورت بندی هایی که از سرمایه داری ارائه می دهد تاثیرات سرمایه داری جدید در محیط زیست را مطرح می کرد به این معنا که بین مصرف منابع طبیعی هم یک شکافی وجود دارد و مثلا در شهرها خیلی این مصرف بالاتر است و فشاری که بر منابع طبیعی می آید خیلی گسترده تر از روستاها است و سرمایه داری به یک معنا دارد منابع را استفاده می کند و به فرسایش می کشد. آنجا مارکس شهر را به عنوان کانون مصرف سوخت و ساز تصور میکند و این شهر را به یک نوع کانون اصلی سرمایه داری معرفی میکند که دارد منابع را مصرف میکند وبه نفع سرمایه داری تمام میکند. از آنجا به بعد است که مفهوم عدالت یا تبعات سرمایه داری در ایجاد شکاف و ایجاد فاصله در مصرف منابع طرح میشود منتهی بعدا توسط کسان دیگری این مفهوم تکامل پیدا می کند.

مثلا بعدا مفهوم عدالت فرهنگی مطرح میشود به این معنا که افراد بتوانند تعلقات خودشان را در فضای شهری پیگیری کنند و مجبور به گسست و فاصله از آنها نشوند. در کلان شهرها معمولا افراد از خانواده های قبلی خودشان جدا میشوند و با فاصله زندگی می کنند. هرچه افراد برای نزدیک تر شدن به خانواده های خودشان قدرت انتخاب داشته باشند مفهوم عدالت فرهنگی طرح میشود؛ یعنی هرچه افراد بتوانند نسبت به محله خودشان احساس تعلق کنند. پس عدالت مفهومی صرفا اقتصادی نیست. الآن در مطالعات جدید گفته میشود بالای شهر از حق فرهنگ محروم هستند چون احساس پیوند محلی را ندارد و خیلی وقت ها این احساس تعلق در پایین شهر است. این باعث میشود کیفیت زندگی بالا برود. مفهوم کیفیت زندگی مفهومی است که در مطالعات اجتماعی کاربرد دارد. خیلی وقت ها مفهوم کیفیت زندگی در پایین شهر وضعیت بهتری دارد چون حق فرهنگ طرح میشود و اگر این مولفه های در نظر بگیریم پایین شهر از لحاظ کیفیت زندگی بالاتر از بالای شهر قرار می گیرد. می خواهم بگویم این مفهوم یک مفهوم ثابت و روشنی نیست ولی فی المجموع میتوانیم بگوییم تلاش برای کم کردن فاصله دسترسی به قلمروهای اقتصادی اجتماعی فرهنگی و سیاسی را برای تفسیر مفهوم عدالت فرهنگی استفاده کنیم.

وی یادآور شد: خود شهر نسبت وسیعی با برنامه توسعه سرمایه دارد. باید برای کنترل این سرمایه در فضای شهری تامل کرد. نهادهای شهری مثل شهرداری دارند قوانینی را برای تمشیت اوضاع شهری تصویب میکنند و این قوانین خیلی وقت ها تاثیرگذار است یعنی شهروندان مجبور هستند آنها را رعایت کند و این اجبار به جزئی از فرهنگ تبدیل شده است پس سیاست گذاری و حکمرانی در شهر برای کم کردن این فاصله ها امکان پذیر است.  در عین حال بعضی وقت ها این تلاش عکس عدالت شهری است، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه. برخی وقت ها آگاهانه اتفاق می افتد و جریاناتی ایده شان این است هر کس ضعیف تر است نابود بشود. داروینیسم اجتماعی در اندیشه لیبرال بعه اوج خودش می رسد. این رویکرد لیبرال در مدیریت شهری و سیاست گذاری شهری دلالت های زیادی دارد و با نگاه سوسیالیستی به مدیریت شهری فرق میکند. پس آن جهت گیری اسا که شکل و شمایل شهری و معماری شهری چه سمت و سویی داشته باشد. آیا به سمت عدالت نزدیک شود یا دور می شود، دارد شکاف ها را کم میکند یا شکاف ها را تعمیق میکند.

وی در پایان گفت: شهر چون ابعاد مختلفی دارد نهادهای مختلفی در آن تاثیر گذار هستند. درست است شورای شهر یک قلمروهایی دارد مثل تنظیم ساخت و ساز شهری یا ترافیک و … که آنها را انجام می دهد منتهی فقط این نیست. خود مجلس قوانین تصویب میکند که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم روی زیست شهری تاثیر میگذارد.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.