تاریخ اصالت دارد یا روایت‌نویسی؟

نشست علمی بررسی ماهیت و قدرت روایت و داستان‌پردازی با حضور دکتر کامران پارسی‌نژاد در اسکای‌روم کانون اندیشه جوان برگزار شد.
تاریخ اصالت دارد یا روایت‌نویسی؟

در نشست بررسی ماهیت و قدرت روایت که به همت کانون اندیشه جوان برگزار شد، دکتر پارسی‌نژاد سخن را با بیان اهمیت و محوریت ادبیات داستانی در امور مختلف از جمله اقتصاد، سیاست و… آغاز کردند. از سال‌ها قبل ادبیاتی به نام استعمار نو در غرب شکل گرفت. برای مثال قبل از حمله آمریکا به عراق، چندین رمان در تخریب عراق نوشته شد و اذهان مردم آمریکا برای حمله به عراق آماده شد. پس بخش روایت و روایت‌شناسی در فضاسازی اقدامات دولت‌ها قدرت بسیار بالایی دارد و ابزار مهمی در این راستا است.

یکی از مسائل مهم در بخش روایت از منظر دکتر پارسی‌نژاد، ترفندهای روایت‌کردن است. مثلاً حقیقت‌جویی و مستندنگاری در هر داستان، توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند؛ اما با رواج جریان پست‌مدرن و رئالیسم جادویی، کتمان حقیقت و یا پوشش آن مدنظر قرار گرفت. در ادبیات استعمار نو عملاً حقایق تحریف می‌شوند. یک مثال دیگر حضور آمریکا در جنگ ویتنام یا تاریخ برده‌داری در آمریکا است که در همین جریان‌ها و مکاتب مورد تحریف قرار می‌گیرند. مینیمال نویسی یک جریان بسیار بزرگ و عمدتاً در خدمت همین جریان است. ما با توجه به این که بیشتر در حوزه ادبیات داستانی کار کرده‌ایم، نمی‌توانیم چندان به این ترفندها ورود کنیم و از لحاظ اخلاقی هم تحریف واقعیت صحیح نیست.

در ادامه این نویسنده زبردست ۴ گونه از روایت‌شناسی را معرفی و شرح کرد. گونه اول همان شرح رویداد است که عام‌ترین نوع نوشته است و گویی نویسنده یک دوربین را در دست گرفته و از یک صحنه در حال فیلم‌برداری است. این ساده‌ترین نوع روایت است و پایه‌گذار آن ارنست همینگوی است. او سعی می‌کرد هیچ چیز را به مخاطب القا نکند و صرفاً راوی باشد.

نوع دیگر روایت، مباحثه نام دارد که هدفش متقاعدکردن خواننده است و بسیار چالشی است. ماهیت این روایت با روایت‌های معمول متفاوت است؛ چون بسیار یک سویه است و راوی در حال تفسیر و تأویل است؛ ولی همزمان خواننده در ذهن خود دارد به نویسنده پاسخ می‌دهد. در اینجا استاد پارسی‌نژاد بر اهمیت اعتدال و نه استفاده افراطی از گونه‌های مختلف روایت تأکید کردند. ایشان ادبیات داستانی انقلاب و دفاع مقدس را با ادبیات غرب در این روش مقایسه کردند. ادبیات انقلاب اسلامی بیشتر برای تفهیم یک ایدئولوژی جدید از همین روش استفاده کرده است؛ در این روش اگر نویسنده افراط کند، مخاطب یک جایی خسته شده و از شدت دستور گرفتن لج کرده و مطلب را پس بزند.

در روایت، مسئله لذت‌بردن و دورشدن از محیط بسیار اهمیت دارد. اساساً یکی از اهداف داستان، ایجاد لذت در خواننده است. یک رمان خوب باید بتواند خواننده را از وضعیت فعلی‌اش دور کند. این لذت‌آفرینی بیشتر به هنر راوی و روایت داستان برمی‌گردد. این که مخاطب چگونه از داستان خودش لذت ببرد، در اینجا معنی می‌شود. روایت باید به گونه‌ای تدوین شود که مخاطب واقعاً درگیر مسئله شود و نتیجه را در وجود خودش ببیند. نویسنده باید قبل از خلق اثر به این فکر کند که کارش می‌خواهد یک تحولی را رقم بزند و در نویسندگان بزرگ با همین فکر بودند که جریان آفرین شدند.

سپس دکتر پارسی‌نژاد با تجلیل از نثر معاصر در ادبیات داستانی ما، به انتقاداتی در این باره نیز پرداخت. برای مثال ناآشنایی نویسندگان با علوم‌انسانی باعث می‌شود که اندوخته علمی و تاریخی آنها کم باشد. یک نویسنده ایرانی باید انواع جنبش‌های سیاسی – اجتماعی ایران را بشناسد. از نظر این نویسنده چیره‌دست، یک پیوند اندام‌وار میان کار روایت و آشنایی نویسنده با مقوله پژوهشگری وجود دارد. مثلاً اگر کسی بخواهد در مورد زندگی ائمه یک رمانی بنویسید باید خودش در این باره کتاب بخواند و پژوهش کند. هر پژوهشی دو بخش دارد. یک بخش به قبل از نگارش مربوط می‌شود و بخش دیگر هم به هنگام نگارش متن برای بالابردن کیفیت آن برمی‌گردد. متأسفانه اکثر نویسندگان ایرانی روش‌های پژوهش مثل تحلیل محتوا و… را بلد نیستند. دقیقاً علت برتری غرب در ادبیات داستانی که توانسته است «بینوایان» و… را خلق کند، همین بود. پدر نویسنده معروف، محمدعلی جمال‌زاده، یک منبری و خطیب حرفه‌ای بوده است و نقطه تمایز او این بوده که روی منبر با تعریف‌کردن قصه، مردم را ارشاد می‌کرده است.

نکتة دیگر در ارائه دکتر پارسی‌نژاد این بود که ادبیات داستانی در ایران مورد بی‌مهری قرار گرفته است. به تعبیر ایشان اوج دوره ادبیات ایران که موجب پیدایش سعدی و حافظ و… شد، زمانی رقم خورد که حاکمان از نویسندگان و شعرا حمایت می‌کردند. نویسنده، نقش مهمی در امنیت فکری جامعه دارد اما امروز شان و جایگاه یک بازیکن فوتبال در کشور ما بسیار بالاتر از یک نویسنده یا ادیب است.

توصیه مهم نویسنده صاحب‌نام ایران، توجه به رسالت داستان بود. تاریخ، همه چیز را مطرح نمی‌کند و تنها رویدادهای مهم و سرنوشت‌ساز را برای ما بازگو می‌کند. اما آنچه که نقش حقیقی ثبت تاریخ را بازی می‌کند، داستان است. برای مثال داستان «جنگ‌وصلح» یا «تاریخ بیهقی» بیش از آن که داستان باشند، یک دوره تاریخ هستند. البته برخی افراد به داستان‌های جنگی به دلیل ورود تخیل به روایت نویسنده ایراد می‌گیرند. آیا حقیقتاً این نقد وارد است یا نه؟ برای پاسخ به این سؤال باید هدف و رسالت نویسنده را بدانیم. آیا تاریخ اصالت دارد یا روایت‌نویسی؟ آیا نویسنده باید تحلیل هم ارائه بدهد؟ راهکار صحیح برای توصیف هر رویداد این است که نویسنده زیرساخت‌های جامعه‌شناختی آن موضوع را بشناسند و سپس درباره‌اش بنویسد. مثلاً جبهه و جنگ، خود یک جامعه دارد و نویسنده باید همه اینها را بداند.

مقولة مهم دیگر در روایت مطلوب این است که نویسنده در روایت خود، چالش‌هایی را ایجاد کند. این عبارت که «من تا به حال مسئله را این‌طور ندیده بودم» یعنی خواننده دچار چالش جدیدی شده است و این هنر نویسنده است. ما نباید ترفندهای داستانی غرب را دنبال کنیم؛ اما دانستن و اشراف به این ترفندها لازم است. مثلاً در یک سریال غربی، پشت پرده رسانه‌ها را نشان می‌دهند. در مرحله اول، برای همراه‌کردن مخاطب، اطلاعات سوخته قدیمی را مطرح می‌کنند و با این خودزنی و اعتراف به موارد بی‌ارزش، سد مخاطب را می‌شکنند. مخاطب حس می‌کند که دارد یک از یک منظر جدیدی با مسئله مواجه می‌شود و در نتیجه با هدف استعماری سیاست‌گذاران همراه می‌شود و این فیلم را می‌بیند. پس نویسنده اگر اندوختة لازم در حوزه سیاست و اجتماع را داشته باشد، خیلی فراتر از یک تحلیل‌گر می‌تواند هدایت رسانه‌ای داشته باشد. برای مثال در جنگ جهانی دوم وقتی کار جنگ برای آمریکا در برابر ژاپن گره خورد، نظامی‌ها راه به جایی نبردند و نویسندگانی که اسامی‌شان هم مطرح شده است، توانستند آمریکا را از مخمصه نجات دهند. یا در کنفرانس داموس، علاوه بر شخصیت‌های مختلف، کسانی مثل پائولو کوئیلو به‌عنوان یک نویسنده نیز دعوت می‌شوند. پس ادبیات یک ابزار بسیار قدرتمند برای ایجاد تحولات جهانی است. برای القای بهتر مطلب به مخاطب باید نویسنده خود را به ابزارهایی مثل مطالعه عمیق، تسلط بر تاریخ و روان‌شناسی و… لازم است. از همه مهم‌تر دانستن زبان نسلی که مخاطب امروز نویسنده است، بسیار تعیین‌کننده است. شناخت دغدغه‌ها و پاسخ به سؤالات خواننده، باید مبنای نوشتن یک متن باشد.

در پایان بنا به درخواست مخاطبان برنامه، دکتر پارسی‌نژاد چند نفر از نویسندگان قهار و حرفه‌ای در حوزه ادبیات داستانی در جهان که با ابزارهایی مثل پژوهش نیز مجهز هستند را معرفی نمودند.

————————————————————————————————–
دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.