دولت سیاستگذار سینما باشد، نه مالک آن

سیاست گذاری دولت برای کارآمدتر شدن سینما و دفاع از آرمان ها و ارزش های انقلاب مطلوب است

سیاست گذاری دولت برای کارآمدتر شدن سینما و دفاع از آرمان ها و ارزش های انقلاب مطلوب است
سیاست گذاری دولت بر اساس قانون و برای کارآمدتر شدن سینما و دفاع از آرمان ها و ارزش های انقلاب مطلوب بوده و اگر بخواهد در همه شئون وادی و مالک سینما باشد ناپسند است.

نشست سیاست فرهنگ «نسبت دولت و سینما» با حضور سید امیرجاوید دستیار ریاست حوزه هنری به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.

وی در ابتدا با اشاره به معنای دخالت دولت در سینما، اظهار داشت: دخالت معانی مختلفی در حکمرانی در عرصه‌ فرهنگ می تواند داشته باشد، باید تعریف کنیم ببینیم معنی و مقصود ما از دخالت چیست، اگر دخالت به معنای تسهیل‌گری و تنظیم گری در امر سینما و در امر فرهنگ باشد، نه تنها پسندیده است که اتفاقا وظیفه‌ حاکمیت است، باید تسهیل گر و تنظیم‌گر باشد و در این امر ورود نماید.

جاوید ادامه داد: انتظار عموم مردم و فعالین حوزه‌ فرهنگی و فعالین سینما همین است، اگر منظور مداخله در هر امری، در هر سطحی با هر شیوه‌ای است، حتما ناپسند بوده و مورد نکوهش و به دور از انتظار مردم و اهالی فرهنگ و هنر و معماران انقلاب اسلامی است.

دستیار رییس حوزه هنری افزود: دخالت باید تعریف شود، دخالت در چه سطحی، در چه نقطه‌ای و به چه شیوه‌ای است؛ یعنی حکمرانی در عرصه‌ فرهنگ در عرصه‌ سینما باید ترسیم شود و به شکل دقیق و درست نقشه آن مشخص گردد تا بر اساس آن هر کسی هر نقشی در این حکمرانی دارد از آن فرد مطالبه شود و آن فرد نیز نسبت به وظایفی که بر دوش دارد آگاهی کسب کند و در این راستا ورود نماید.

وی با طرح این پرسش مبنی بر اینکه دولت تا چه حد می‌تواند در امر سیاست یا حتی دیگر امور هنری را سیاست‌گذاری نماید؟ پاسخ داد: سیاست گذاری باید به یک معنا دقیق شود، یکی از دخالت‌های ناپسند دولت‌ها در شیوه سیاست گذاری است، اینکه سیاست‌گذاری دولت‌ها در سینما مورد پسند باشد یا ناپسند بستگی دارد که آن سیاست متوجه چه چیزی است و در چه لایه ای قرار دارد.

جاوید افزود: اگر سیاست‌گذار بخواهد در خارج از وظیفه خودش سیاست‌گذاری نماید، خود را در همه شئون مالک و وادی سینما بداند و در هر چیزی دخالت کند حتما امر ناپسندی است و اگر سیاست گذار در خصوص مأموریت خودش بخواهد به گونه ای سیاستگذاری نماید که تصویرگری برای سینما آسان‌تر، کارآمدتر و موثر باشد و بخواهد تنظیم گر درستی باشد و بتواند از برخی ارزش ها و آرمان ها و از آنچه که قانون تکلیف کرده است، دفاع نماید این سیاست گذاری خوب است.

این کارشناس سینما و هنر درباره سانسور و توقیف و اینکه آیا می‌تواند ابزار مناسبی برای دولت‌ها در حوزه‌ سیاست‌گذاری باشند یا خیر، عنوان کرد: باید به دلیل توقیف توجه بشود، اینکه چه چیزی می خواهد توقیف شود و باید سیستم نظارتی به نحوی عمل نماید که آیا آن محصول که به دست مردم می رسد محصول مطلوبی است و یا نه فاسد است.

وی افزود: در زمینه توقیف سوال های متعددی رخ می دهد، باید مسیری که ما را به انتخاب توقیف می رساند نیز در مورد آن صحبت نماییم وگرنه جفا کرده ایم، بنابراین باید مشخص شود آیا قوانین و معیارهای درست و دقیقی وجود دارد که افراد خودشان متوجه شوند محصولی شایسته توقیف است یا نه؟!  یعنی سلیقه‌ شخصی است یا معیاری وجود دارد که آن محصول نیازمند توقیف است یا خیر.

جاوید اضافه کرد: متاسفانه این امر بیشتر ناظر به سلایق شخصی، گروهی، جریانی و سیاسی بوده است. برای بخش محدودی از فیلم‌هایی که این اتفاق برایشان افتاده است بعضا جریان‌های مختلف خصوصا جریان‌های فرهنگی متفق‌القول هستند که این اثر شایسته عرضه عمومی نیست ولی تعداد انگشت شماری بعد از دورانی که سپری کردند، از توقیف درآمدند و اکران شدند برای همگی خصوصا اهالی فرهنگ سوال پیش آمده است که علت توقیف این اثر چه بوده است؟ علت آن بخاطر نبود معیار و فرایندهای تسهیل گری و تنظیم گری است که به درستی طراحی نشده و دولت کنش مؤثر در فرایندها انجام نمی دهد.

این کارشناس سینما و هنر درخصوص وظیفه دولت در مقابل فروش بیشتر و نحوه کنترل محتوای فیلم ها عنوان کرد: اگر شرایط و بازار، بازار طبیعی باشد و برای فیلمساز حدود قانونی مشخص شود، فرد در آن حدود تولید محصول نماید مردم یا می پسندد و خرید می کند و یا نمی پسندد، اینجا مردم تصمیم می گیرند که این اثر در عرصه‌ فرهنگ ضریب بخورد یا نه. متاسفانه دولت تا کنون با دخالت‌های نابجا نگذاشته که بازار به شکل طبیعی رقم بخورد و مردم تصمیم بگیرند.

جاوید درخصوص علت عدم توقیف برخی آثار گفت: همانطور که برای توقیف کردن معیاری نیست برای عدم توقیف کردن نیز معیاری وجود ندارد، بر اساس ویژگی‌های دولت و بر اساس مداخلاتی که در امر سیاست گذاری حکمرانی در عرصه‌ فرهنگ هست تصمیم می‌گیریم که این اثر باشد و این اثر نباشد و با تغییر کردن مسئولان ممکن است شرایط هم تغییر نماید.

وی افزود: اساسا چون جریان نقد در عرصه‌ فرهنگ وجود خارجی ندارد و هیچ امکانی برای ظهور جریان نقد پیرامون رویدادها، آثار و پیرامون خود عرصه‌ فرهنگی وجود ندارد این یک ابتذال در نظردهی، نظرخواهی و نظرسنجی ایجاد کرده است و یکی از امکان های رشد برای مخاطب، هنرمند و سیاست گذار نیز گرفته است و جریان نقد هم اگر نیست دلایل مختلفی دارد برخی دلایل فنی و رفتار دولت ها و جریانات سیاسی و برخی به جریان های فرهنگی برمی گردد.

این کارشناس سینما و هنر با طرح این پرسش مبنی بر اینکه تقویت بخش خصوصی در حوزه‌ سینما و کاهش دخالت دولت در امور هنری مثبت تلقی می‌شود یا باعث لطمه هایی به این حوزه می شود؟ پاسخ داد: جواب این سوالات بله و یا خیر نیست، در  تمام دنیا نیز حاکمان یه وظایفی اختصاصی در امر سینما برای خودشان قائل هستند، کسانی که صاحب سینمای موثر و مفید هستند و ممکن است در یک لایه‌هایی وارد عرصه تولید بشوند که شاید بخش خصوصی به راحتی نتواند وارد آن عرصه شود. مساله این است که برای این کارها معیار مشخص وجود دارد و اینگونه نیست که مثلا یک نهاد حاکمیتی ورود کند و خودش رقیب بخش خصوصی شود که اقدام این غلط و ناپسند است.

وی با اشاره به شرایط کرونایی و اینکه دولت ها در این فضا چه تدبیری برای عرصه سینما می اندیشند، گفت: دولت تدبیر اندیشیده و پول خرج کرده است، برای اینکه بخش محدودی از سینمای ایران که شامل بخش محدودی از بازیگران، کارگردانان و بخشی از موسسات و تهیه‌کننده‌ها در ایام کرونا سیراب شوند بازار در  تولید به شدت داغ است، کرونا نه تنها امر تولید را در سینما و در محصولات نمایشی متوقف یا کند نکرده اتفاقا شتاب بی‌شماری داده است. همه  اینها با پول پاشی های دولت با روشی خاص انجام می شود، این رقم ها که نظم بازار را بهم ریخته سبب شده در یک شرایط ناعادلانه عمده‌ بدنه‌ سینما و تلویزیون ضرر کنند و جماعت محدودی سیراب شوند.

جاوید به نقش دولت آینده در عرصه فرهنگ اشاره و عنوان کرد: اساسا جریانات سیاسی و هر جریانی که حکمرانی در کشور هستند فاقد ایده‌ فرهنگی و فاقد ابزار لازم برای شناخت عرصه‌ فرهنگی هستند این افراد چگونه می توانند برای عرصه فرهنگ طراحی و ایده‌ پردازی نمایند. امروز عصر فقدان ایده در حکمرانی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران است،  فرهنگی بودن رهبر معظم انقلاب اسلامی برای همه در عالم مشهود است، همه ایشان را به عنوان یک شخصیت فرهنگی می شناسند و مساله، دغدغه و زیست ایشان فرهنگ است و در سیر تقویت آن حرکت کرده است، دولت هاشمی، احمدی نژاد و روحانی هیچکدام صاحب ایده فرهنگی و زیست فرهنگی نبودند و امروز نمی توانم قضاوت کنم که آیا دولت سیزدهم صاحب ایده فرهنگی هست یا نه؟

این کارشناس سینما و هنر ادامه داد: تصمیمات اقتصادی پیامدهای فرهنگی می‌تواند داشته باشد و تصمیمات فرهنگی پیامدهای اقتصادی می‌تواند داشته باشند اینها همدیگر را پوشش می دهند و همدیگر را تکمیل می‌کنند، بسیاری از مشکلات اقتصادی را با پشتوانه‌ فرهنگی می شود حل کرد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: ما روحیه آنان را اولا یک روحیه‌ فرهنگی می‌بینیم که در بستر اقتصاد رقم می‌خورد و منجر به تنظیم خیلی اتفاقات و حل بسیاری از مسائل  می شود، قرض الحسنه را اولا یک فرهنگ می‌پنداریم که منجر به تنظیم حل بسیاری از مسائل می شود، قرض الحسنه را اساسا یک فرهنگ می پنداریم که در عرصه‌ اقتصاد بازیگری و نقش آفرینی می‌کند و حتما این‌ها بر همدیگر اثر دارد ولی به کسی که زیست فرهنگی دارد و صاحب ایده فرهنگی است، معلوم و مشهود است کسی که کنشگر اقتصادی باشد و زیست فرهنگی هم داشته باشد در کنش‌ها معلوم است.

 

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.