با ظهور ماکیاولی در اندیشه سیاسی مدرن، جایگاه سیاست از یک دانش به مهارت اعمال قدرت تنزل یافت. تلقی مرسوم مدرنیته از مفهوم قدرت، دولت را محل تجمع قدرت دانسته و سیاست را عمل مبتنی بر قدرت قلمداد میکند. امّا با ظهور اندیشههای پستمدرن در قرن بیستم میلادی، مفاهیم اساسی اندیشه مدرن مانند قدرت مورد تردید قرار گرفت. میشل فوکو یکی از فیلسوفان پستمدرن است که بازبینی مجددی در مفهوم قدرت در اندیشه سیاسی کرد. دغدغه اصلی فوکو، تحليل علم و دانش عصر مدرن است و در همین راستا به مفهوم قدرت و نسبت آن با دانش میپردازد.
در همین راستا در کانون اندیشه جوان قصد داریم تا در روزهای سهشنبه و پنجشنبه تاریخ های ۲۰ و ۲۲ مهر ماه ساعت ۱۵ با حضور علیرضا بلیغ و مهدی معافی در نشستهای مجازی تحت عنوان «دیدگاه قدرت محور به سیاست» و «دانش و قدرت در اندیشه فوکو» در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان به نشانی canoon_org@ به گفتگو بپردازیم.
نشست اول : دیدگاه قدرت محور به سیاست
از دوره مدرن و با ظهور ماکیاولی، تعریف سیاست دگرگون شد. سیاست از نظر ماکیاولی، یک «مهارت» و فن بود تا با استفاده از آن بتوان «قدرت» حکومتها را استوار کرد. ماکیاولی سیاست را در پیوند با بخت و شانس تعریف کرد و آن را از سطح یک دانش به یک فن تنزل داد. از دوره ماکیاولی، ارتباط سیاست با نظام دانش منقطع شد و به ابزاری برای اعمال قدرت تبدیل گردید.
به عبارت دیگر، نگاه قدرتمحور در سیاست با ماکیاولی آغاز شد و نگاه دانشمحور به سیاست به حاشیه رفت. دیدگاه قدرتمحور از دوره ماکیاولی همچنان ادامه دارد و به دیدگاه غالب در سیاست جهانی بدل شده است. از همین رو در این نشست در پی آن هستیم تا سیر تحول سیاست از یک دانش به یک فن و ابزار را مورد بررسی قرار دهیم.
در همین راستا درکانون اندیشه جوان قصد داریم تا در روز سهشنبه ۲۰ مهر ماه ساعت ۱۵ با حضور علیرضا بلیغ در نشستی مجازی تحت عنوان «دیدگاه قدرت محور به سیاست» در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان به نشانی canoon_org@ به گفتگو بپردازیم.
نشست دوم : دانش و قدرت در اندیشه فوکو
فوکو قدرت را فقط قدرت سياسي منحصر در دست دولت نمیداند و همچنین قدرت را بخشی از صحنۀ حیات اجتماعی و سیاسی برنمیشمارد بلکه معتقد است قدرت همهجا حاضر است و در هر قلمرویی میتوان از آن سراغ گرفت. نه فقط در دولت، بلکه در مدرسه، محیط کار، رسانه، نهادهای خیریه و حتی روابط دوستی و زندگی خانوادگی، نه فقط در رابطه پلیس و متهم، بلکه در رابطۀ پزشک و بیمار.
از نظر فوکو قدرت فقط امری منفی و بازدارنده نیست، بلکه مقولهای مولّد و امکانبخش است. قدرت فقط سرکوب نمیکند، بلکه سوژههای خاص خود را خلق مینماید و آنان را در جایگاه خود در کالبد اجتماعی جای میدهد. به نظر فوکو، آنچه از قرن هيجدهم میلادی به بعد در غرب پدیدار شد، چیزی جز دستگاه دانش ـ قدرت جدیدی با سازوکارهای سرکوب و فنون انضباطی خاص خود نیست. فوکو در چارچوب روش تبارشناسی، نسبتی میان دانش و قدرت برقرار ساخته است که معتقد است رابطه دانش و قدرت نه روابط علت و معلولی، بلکه روابط شرطی است و هر نظامي از حقيقت و معرفت با نظامي از قدرت متناسب است. بر همین اساس مسأله مورد بحث در این نشست، بررسی دیدگاه فوکو درباره مفهوم قدرت و نسبت قدرت با دانش است که بازخوانی اندیشه فوکو درباره دانش و قدرت در راستای دیدگاه قدرتمحور به سیاست هدف اصلی مورد بحث و گفت و گو است.
در همین راستا کانون اندیشه جوان قصد دارد تا در روز پنجشنبه ۲۲ مهر ماه ساعت ۱۵ با حضور مهدی معافی در نشستی مجازی تحت عنوان «دانش و قدرت در اندیشه فوکو» در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان به نشانی canoon_org@ به گفتگو بپردازد.
پاسخ