هرمنوتیک روش شناختی در تفسیر

هرمنوتیک روش شناختی در تفسیر

مسعود فیاضی:

هرمنوتیک روش شناختی در تفسیر

هرمنوتیک روش شناختی نشان می دهد که با استفاده از ابزارهای روشی از چه فلسفه و ابزاری بهره برده شود.

مسعود فیاضی عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در حاشیه سی و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب با حضور در غرفه مشترک پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و کانون اندیشه جوان در نشست «گپی با نویسنده» در خصوص کتاب «اصول فقه و هرمنوتیک روش شناختی» به گفتگو پرداخت.

 دکتر فیاضی اظهار داشت: هرمنوتیک یک واژه است که دو معنا بر آن مترتب می شود که در واقع عدم تفکیک بین این دو معنا موجب بدفهمی می شود یک معنای هرمنوتیک تفسیر کردن بوده و معنای دوم همان فن است فنی که از قرن شانزدهم شروع و تطوراتی را از سر گذراند تا به امروز رسید.

وی افزود: هرمنوتیک به معنای تفسیر کردن متن است که از قبل میلاد مسیح نیز بوده است و قبل از دین مسیح، یهود بوده که یهود تورات را دارد و تورات دارای مناسک است از همین رو یهود از همان زمان تفسیر متن را آغاز کرد و یک قواعدی را هم برای تفسیر کردن داشت که در مجموعه ای به نام مدراج جمع می کرد مدراج مجموعه از قواعد و اصولی بود که برای تفسیر کتاب تورات به کار می رفت.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی  اضافه کرد: وقتی حضرت مسیح به دنیا می آید و بعد از آن پیامبر چشم به جهان می گشاید در این مدت میان یهود و مسیحیت تفسیر کردن وجود داشته است و در اسلام نیز بعد از اتمام نزول وحی و سنت تفسیر کردن آغاز شد حتی در زمان پیامبر تفسیر کردن بود و در بسیاری از مواقع معنا مبهم بود و باید تفسیر می شد برای مثال آیات متشابه نیازمند تفسیر است.

فیاضی ادامه داد: بعد از آن که سنت را از دست دادیم و دست شیعیان از سنت کوتاه شد تفسیر کردن جدی تر ادامه پیدا کرد در میان اهل سنت از وفات پیامبر اکرم این ماجرا اتفاق افتاد و شیعیان از غیبت صغری و به صورت جدی تر از غیبت کبری تفسیر را به صورت جدی آغاز کردند.

عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: بنابراین تفسیر کردن همیشه وجود داشت اما گاهی اوقات می بینیم که در زمینه برخی مسائل اغراق می شود و می گویند هرمنوتیک تابع هر فهمی است و اگر نداشته باشیم نمی توانیم هیچ علم و کتابی را بفهمیم بنابراین مراد از هرمنوتیک هرمنوتیکسم نیست بلکه هرمنوتیک یا تفسیر کرده است. در عربی و فارسی همواره تفسیر کردن وجود داشته است.

وی بیان کرد: هرمنوتیک از قرن ۱۶ کلید خورد طوری که بعد از رنسانس اندیشمندان علوم مبانی متافیزیکی خود را  کنار می گذارند و فقط به دایره تجربه می روند دکارت اینجا حرفی میزند و می گوید وقتی متافیزیک از بین رفته می آید و علم را تولید می کند در دوران مسیحیت دکارت یک وظیفه ای را بیان می کند و می گوید فن و روش است  و من با روش موفق می شوم.

فیاضی بیان کرد: اولین کتاب هرمنوتیک سال ۱۵۶۷ توسط یکی از یاران لوتر با عنوان کلید صحاحف مقدس و صد سال بعد هرمنوتیک استفاده می شود در اینجا هرمنوتیک فن است و می گوید ما با چه روشی باید برویم که به معنای متن برسیم این دوره تا قرن بیستم معنا همان مراد لوتر است و بعد از ان سه دوره در هرمنوتیک می بینیم یک دوره قرن ۱۶ تا اول قرن نوزده است. در انواع هرمتوتیک می توان به هرمنوتیک روشی،  هرمنوتیک روش شناختی و هرمنوتیک روش فلسفی است. از قرن ۱۶ تا اول قرن بیست مراد متن همان منظور لوتر است اما قرن بیستم معنای متن قبلی را رد می کند و می گوید ما هرگز نمی توانیم به معنا برسیم .

وی در پایان خاطرنشان کرد: هرمنوتیک روشی مجموعه ای از ابزارهای تفسیری است اما هرمنوتیک روش شناختی می آید و می گوید این ابزار روشی با چه فلسفه و چرا؟ باید استفاده شود.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.