تاثیر فدائیان اسلام در نهضت ملی شدن صنعت نفت

سلیمی نمین بیان کرد: اگر اقدامات و تلاش های فدائیان اسلام در حذف رزم آرا نبود نهضت ملی شدن صنعت نفت به ثمر نمی‌رسید.
تاثیر فدائیان اسلام در نهضت ملی شدن صنعت نفت

نشست مجازی مسیر نواب با موضوع «تاثیر فدائیان اسلام بر جریان‌های سیاسی تاریخ معاصر ایران» با حضور عباس سلیمی‌نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون برگزار شد.

وی در ابتدا، با بیان اینکه لازمه تحلیل درست هر پدیده‌ای این است که آن را با مختصات دوران خودش باید ترسیم کرد، اظهار داشت: بعد از فرار رضاخان از ایران دیکتاتوری متمرکز رخت بربست و پس از آن به طور طبیعی دیکتاتوری غیرمتمرکز شکل گرفت. هر کدام از طرفداران انگلیس در ایران برای خود دار و دسته‌ای درست کرده و مخالفین سیاست‌های انگلیس را سرکوب می‌کردند. در این دوران فدائیان اسلام با این هدف که بتوانند در برابر نیروهای میدانی انگلیس عرض اندام کنند و جلوی تاثیرگذاری سیاسی آنها در مسائل جاری جامعه را بگیرند، شکل گرفت. زمانی که دکتر مصدق می‌خواست بنیان جبهه ملی را بگذارد طی نامه‌ای از شهید نواب می‌خواهد که تعدادی از نیروهایش را برای حمایت از او بفرستد تا این نیروها در دربار تحصن کنند و در این تحصن تشکیل جبهه ملی را اعلام نمایند.

سلیمی‌نمین ادامه داد: با اینکه بین مصدق و فدائیان اسلام به لحاظ نگرشی تفاوت چشمگیری وجود داشت، اما دکتر مصدق به شدت به حمایت متمرکز از خود احتیاج داشت به همین دلیل نیروهای فدائیان اسلام به دربار رفته و به مصدق کمک می‌کنند. هژیر نمی‌گذاشت نیروهای مصدق وارد دربار شوند اما با حمایت فدائیان اسلام آنها توانستند وارد دربار شده و تشکیل جبهه ملی را به نتیجه برسانند. شرایط آن دوران به گونه‌ای بود که هر کدام از عناصر برجسته وابسته به انگلیس مانند رزم آرا و اشرف برای کنترل فضای سیاسی نیروهای چماق‌دار و سرکوب‌گری در اختیار داشتند. آنها کاملا انتخابات را کنترل می‌کردند و نمی‌گذاشتند کسی غیر از عناصر وابسته به انگلیس به مجلس راه پیدا کند. در چنین شرایطی فدائیان اسلام نقش اساسی در انتخابات ایفا کردند.

این محقق یادآور شد: فدائیان اسلام شبانه روز از صندوق‌ها مراقبت کردند و نگذاشتند آراء جابجا شود، با همکاری فدائیان اسلام بود که ملیون و مذهبیون توانستند به مجلس راه پیدا کنند. اگر فدائیان اسلام نبودند هرگز چنین اتفاقی نمی‌افتاد به این خاطر که قطعا چماق‌داران عناصر وابسته به انگلیس کاری می‌کردند که کسی جرات نکند خارج از دایره‌ای که آنها ترسیم کردند حرکت کند. فدائیان اسلام بیشتر از میان نیروهای بازاری بودند که به یک تشکل سیاسی مذهبی تبدیل شدند، آنها می‌توانستند در زمان لازم نیروهایی را به سرعت در میدان تدارک ببینند، استفاده از نیروهای قهریه یکی از ویژگی‌های فدائیان اسلام است.

این نویسنده با تاکید بر اینکه در تحلیل رفتارهای فدائیان اسلام باید شرایط آن دوران را در نظر گرفت و با توجه به شرایط زمانی قضاوت کرد، ابراز داشت: در آن دوران گروه‌هایی شکل گرفتند از جمله گروه تحت نظر خانم لمتون که کاملا متکی به نظامی‌گری بودند و عملیات نظامی انجام می‌دادند تا جایی که حتی در خانه نیروهای ضد انگلیسی نارنجک می‌انداختند. در این شرایط همه نیروهای درگیر در نهضت ملی شدن صنعت نفت بر این عقیده متفق بودند که عناصر انگلیسی باید از میدان برداشته شود در غیر این صورت بحث ملی شدن صنعت نفت ناممکن خواهد بود. به همین دلیل در جلسه‌ای که حذف فیزیکی رزم آرا مطرح شد همه با آن موافقت کردند، در همان جلسه نواب سخنرانی مفصلی انجام می‌دهد و می‌گوید ما این کار را انجام می‌دهیم اما شما باید قول بدهید که اگر به قدرت رسیدید به فکر توده‌های مردم باشید، مردم در مناطق نفتی نیز در اوج فقر و فلاکت زندگی می‌کنند شما باید سعی کنید اسلام را به عنوان منشا عدالت در کشور جاری و ساری کنید.

ایشان با بیان اینکه همه مورخین معتقدند اگر شلیک فدائیان اسلام نبود هرگز نهضت ملی شدن صنعت نفت به نتیجه نمی‌رسید، اظهار داشت: بخشی از تجربه بزرگ تاریخی ما با حذف هژیر صورت گرفت. هژیر اصلا اجازه نمی‌داد که انتخابات در مسیر واقعی خود حرکت کند، پس از حذف هژیر انتخابات تا حدودی صورت واقعی پیدا کرد. بنابراین اگر هژیر حذف نمی‌شد امکان ورود چند نیروی ملی مذهبی به مجلس وجود نداشت. همچنین اگر رزم آرا ترور نمی‌شد، مانع بزرگی بر سر این راه باقی می‌ماند. رزم آرا بسیار تهاجمی برخورد می‌کرد و حتی یک بار در مجلس گفت که اگر بخواهید ملی شدن صنعت نفت را دنبال کنید من مجلس را روی سر شما خراب می‌کنم. بنابراین بررسی رفتار فدائیان اسلام با توجه به ظرف زمانی خود نشان دهنده این واقعیت است که اگر شلیک فدائیان اسلام نبود نهضت ملی شدن صنعت نفت به ثمر نمی‌رسید.

وی ادامه داد: اگر سه رکن برای نهضت ملی شدن صنعت نفت قائل باشیم، قطعا یک رکن اصلی آن فدائیان اسلام به عنوان یک نیروی مردمی متشکل هستند. دکتر مصدق چنین تشکیلاتی نداشت، آیت الله کاشانی نیز نیروهای مردمی غیر متشکل از توده‌ها را با خود همراه داشت اما تنها جریانی که یک نیروی متشکل داشت و می‌توانست در فاصله اندک و کوتاهی در هر نقطه ضروری حاضر شود و صحنه را به نفع نهضت ملی شدن صنعت نفت تغییر دهد، فدائیان اسلام بودند. شخصیت‌های فدائیان اسلام جوانانی بین سنین ۱۶ تا ۲۲ سال بودند، نیروهای بسیار فداکار و ایثارگری که تمام هستی خود را در این مسیر گذاشتند. گذشت و فداکاری که در فدائیان اسلام دیده می‌شود در هیچ کدام از جریانات دیگر مشاهده نشد.

سلیمی‌نمین با اشاره به میزان هماهنگی اعضای فدائیان اسلام با شهید نواب صفوی، ابراز کرد: در مورد حذف هژیر هماهنگی وجود داشت اما در مورد دکتر فاطمی، آقای عبدخدایی این کار را کاملا به صورت خودسرانه و بدون هماهنگی با تشکیلات انجام داد. نه مرحوم نواب صفوی که در زندان بود از این عملیات مطلع بود و نه دیگر اعضای تشکیلات. تلاش دشمن این بود که اختلافاتی را در میان فدائیان اسلام ایجاد کند، آقای عبدخدایی نیز به دلیل جوان و خام بودن بازی دشمن را خورد و اختلاف را کلید زد. البته دیگران نیز اختلاف را کلید زده بودند اما در این حد نبود که دشمن را فراموش کرده و متحدین خود در نهضت ملی را نشانه بگیرند. مسلما دکتر فاطمی، فدائیان اسلام، دکتر مصدق و آیت الله کاشانی هر کدام اشتباهاتی داشتند اما این که آنها سلاح را از سوی دشمن به طرف دوست نشانه بگیرند این یک خطای غیرقابل پذیرش است، حتی این خطا را نمی‌توان به حساب جوان و بی تجربه بودن گذاشت.

این پژوهشگر با اشاره به نوبنیان بودن تشکیلات فدائیان اسلام، گفت: تشکیلات فدائیان اسلام یک تشکیلات نوبنیان و به لحاظ کاری بی تجربه بود. بعد از یک دوران استبداد بسیار تاریک فضای محدودی ایجاد شده بود و در این فضا فدائیان اسلام شکل گرفتند در حالی که به دلیل جوانی هیچ تجربه‌ای نداشتند. آنها ظرفیت بسیار بالا و انگیزه‌های حقیقتا سالم و پاکی داشتند و حاضر بودند برای پیشبرد مصالح جامعه خود را به خطر بیاندازند. رشادت و فداکاری از ویژگی‌هی بارز فدائیان اسلام بود به همین دلیل فدائیان اسلام برای ما بسیار ارزشمند هستند. اما به هر حال ارزش‌های آنها نباید باعث دیده نشدن ضعف‌های تشکیلاتی آنها شود، چرا که دیدن نقاط ضعف و قوت آنها در کنار هم می‌تواند درس و تجربه خوبی از تاریخ به آیندگان ارائه کند.

این نویسنده با بیان اینکه بی‌تجربه‌گی یک تشکیلات سبب ضربه‌پذیر شدن آن می‌شود، مطرح کرد: در آن دوران هم تشکل فدائیان اسلام، هم ساختاری که آیت الله کاشانی در آن فعالیت می‌کرد و هم جبهه ملی به شدت نفوذپذیر بودند. دلیل هم آن است که هر تشکلی که تجربه کافی ندارد ضربه‌پذیر است. فدائیان اسلام ایثارگرانه خود را در خدمت آیت الله کاشانی و دکتر مصدق قرار دادند، دکتر مصدق قوه مجریه و آیت الله کاشانی قوه مقننه را در دست گرفتند. در این زمان فدائیان اسلام انتظار داشتند که آیت الله کاشانی و دکتر مصدق به سرعت بتواند به مطالبات اصیل آنها جامه عمل بپوشانند. این انتظار، انتظار دقیق و حساب شده‌ای نبود. بر این اساس انتقادات شروع و پس از مدتی انتقادات تندتری مطرح شد. در این ایام دشمن نیز بیکار ننشست و از طریق افرادی توانست خود را به فدائیان اسلام، بیت آیت الله کاشانی و نیز به دکتر مصدق نزدیک و اختلاف را جدی‌تر و عمیق‌تر کند.

ایشان ادامه داد: اتحاد این سه رکن توانست نهضت ملی شدن صنعت نفت را به ثمر برساند، آنچه مسلم است این است که این سه رکن باید می‌توانستند همچنان در کنار هم باشند و از دشمن اصلی غفلت نکنند. اما بعضی نیروهای دشمن توانستند در صفوف این سه رکن وارد شده، ایجاد اختلاف کنند و آنها را در مقابل هم قرار دهند و آن اتفاقی که نباید، افتاد. در اثر این جریانات مصدق از جانب فدائیان اسلام احساس خطر کرد و این احساس واکنش‌هایی را به  دنبال داشت و اختلافات را بیشتر کرد.

وی افزود: برخورد صادقانه با تاریخ نهضت ملی شدن صنعت نفت این است که همه ارکان آن در کنار هم دیده شوند. تجربه ملی شدن صنعت نفت یک تجربه بسیار مهم در تاریخ معاصر ما بود. شخصیت‌های برجسته در این نهضت در عین حال که برای ما محترم و ارزشمند هستند، خطاهای آنها نیز باید مورد بررسی قرار بگیرد. آنها از این جهت که با هم متحد شدند تا بتوانند ملی شدن صنعت نفت را به نتیجه برسانند و ملت ایران را از تحقیر خارج کرده و شان ملت ایران را احیا کنند بسیار و به شدت مورد احترام هستند. اما خطاهای آنها نیز از این جهت باید مورد بررسی قرار بگیرد که آسیب‌ها و نقاط ضعف آنها شناخته شود و از آن درس و تجربه آموخته شود.

سلیمی‌نمین در پایان تصریح کرد: تاریخ را باید به دور از حب و بغض مطالعه و بررسی کرد. در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت فارغ از هر گونه جهت‌گیری از هر سه رکن آن می‌توان درس‌هایی آموخت. از دکتر مصدق می‌توان پایبندی به مصالح ملی و پایبندی یک متخصص به تعهداتش نسبت به ملت را آموخت. در آیت الله کاشانی می‌توان دشمن شناسی و جهاد مستقیم با انگلیسی‌ها را به عنوان یک درس و آموزه مهم در نظر گرفت و درسی که از فدائیان اسلام می‌توان آموخت فداکاری و ایثار فوق العاده آنان است.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.