«تاریخ تکرار می‌شود» سخنی غلط برای توجیه مسائل روز

دکتر طاوسی بیان کرد: معنای صحیح جمله تاریخ تکرار می‌شود این است که بعضی سنت‌های الهی و برخی جوهره‌ها در تاریخ وجود دارد که تکرار می‌شود و ممکن است مردمان هر عصری مسائل مشترک با گذشتگان خود داشته باشند.
دکتر طاوسی بیان کرد:

«تاریخ تکرار می‌شود»؛ سخنی غلط در راستای توجیه مسائل روز است  

معنای صحیح جمله تاریخ تکرار می‌شود این است که بعضی سنت‌های الهی و برخی جوهره‌ها در تاریخ وجود دارد که تکرار می‌شود و ممکن است مردمان هر عصری مسائل مشترک با گذشتگان خود داشته باشند.

دومین نشست تاریخ و اکنون پیرامون موضوع «تطبیق تاریخ اسلام با حوادث اکنون؛ امکان یا امتناع؟» با حضور دکتر سعید طاوسی مسرور، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، به همت کانون اندیشه جوان در صفحه اینستاگرام کانون برگزار شد.

وی در ابتدا، با اشاره به پیشینه تطبیق حوادث تاریخی با رویدادهای جامعه، اظهار داشت: به نظر تطبیق با تاریخ گذشته اعم از صدر اسلام یا دوره‌های دیگر امری قدیمی نیست و آن چیزی که قدیمی است و سابقه بیشتری دارد تطبیق با روایات است. برای مثال در دوره صفویه می‌گفتند «دولتنا فی آخر الزمان» که در روایات آمده، منظور ما هستیم. تطبیق با روایات به پیش از دوران صفویه نیز برمی‌گردد و مثال آن خروج مهدیان دروغین است. 

طاوسی ادامه داد: از این قبیل نمونه‌های بسیاری وجود دارد که البته همه آنها نیز منفی نیست. یکی از این نمونه‌ها ماجرایی که برای علامه حلی در سنین جوانی رخ داد؛ وقتی هلاکو خان مغول به بغداد حمله کرد مردم حله پا به فرار گذاشتند و تنها چند نفر از بزرگان در شهر باقی ماندند، آنها تدبیر کردند و نامه‌ای به هلاکو نوشتند و در آن نامه توضیح دادند که ما پیرو امامانی هستیم که قرن‌ها پیش ظهور تو را خبر دادند و سپس روایت را در نامه ذکر کردند، این پیش بینی برای هلاکو بسیار جالب به نظر می‌رسد به همین خاطر اهل حله را امان می‌دهد و به حله حمله نمی‌کند.

استاد دانشگاه گفت: بنابراین می‌توان گفت تطبیق روایات معصومین(ع) به اشخاص و وقایع مختلف سابقه کهنی دارد. اما تطبیق شرایط و ویژگی‌های زمان حاضر با شرایط گذشته یا صدر اسلام قدمت چندانی ندارد و به اواسط دوران قاجار به بعد تا به امروز برمی‌گردد. به عنوان مثال در دوران پهلوی، پهلوی‌ها به تاریخ باستان رجوع می‌کردند، اینکه شاه می‌گفت ای کوروش آسوده بخواب که من بیدارم؛ به این معنا که من در حال احیای هخامنشیان و تمدن ایران باستان هستم. در طرف مقابل انقلابی‌ها هم خود را با صدر اسلام تطبیق می‌دادند. آقای جلال الدین فارسی کتابی با عنوان انقلاب تکاملی اسلام می‌نویسد و در آن تمام اوصاف انقلاب را با دوره پیامبر اکرم(ص) تطبیق می‌دهد.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه انگیزه‌های مختلفی در تطبیق دخالت دارد، عنوان کرد: به نظر می‌رسد از دوران مشروطه به بعد انگیزه‌های مختلفی در این قضیه دخالت داشته است. بعضی از دانشمندان ایرانی یا مسلمان از جمله سرجان ملکم، سید جمال الدین اسدآبادی و غیره که به غرب سفر کرده و در آن نکات مثبتی یافتند برای اینکه بتوانند آن نکات را به جامعه خود عرضه کنند از پوشش تطبیق استفاده می‌کردند. برای مثال می‌گفتند ارتش مانند ارتش پیامبر(ص) یا مجلس شورا مانند شورای پیامبر(ص) است. در یک کلام می‌توان گفت سیر و پیشیه تطبیق خیلی قدیمی نیست.

ایشان یادآور شد: به نظر جمله «تاریخ تکرار می‌شود» جمله غلطی است. برای تاریخ دو معنای گذشته و گزارش از وقایع گذشته را می‌توان تصور کرد. معنای دوم موضوع علم تاریخ است. وقایع هیچ گاه تکرار نمی‌شوند. جنگ چالدران یک بار در تاریخ اتفاق افتاده و دیگر تکرار نمی‌شود و یا شخصیت‌هایی مانند طلحه و زبیر دیگر تکرار نمی‌شوند، هر انسانی منحصر به فرد است و یه نسخه از او در تاریخ وجود دارد.

این محقق و پژوهشگر افزود: معنای صحیح جمله تاریخ تکرار می‌شود این است که بعضی سنت‌های الهی و برخی جوهره‌ها در تاریخ وجود دارد که تکرار می‌شود و ممکن است مردمان هر عصری مسائل مشترک با گذشتگان خود داشته باشند. امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه می‌فرمایند: «من چنان در اخبار و احوال گذشتگان تامل کردم گویی یکی از آنان بودم»، این به این معنا است که همه تجربیات گذشتگان قابل استفاده است و عبرت از تاریخ منحصر در یک مسئله خاص نمی‌شود. ممکن است ما با گذشتگان مسائل مشابه نه عینا یکسان داشته باشیم می‌توانیم در این مسائل به تاریخ رجوع کرده و از تجربیات آنان استفاده کنیم. در این حوزه تاریخ اجتماعی بیشتر از تاریخ سیاسی قابل استفاده است و مخاطبین بیشتری دارد.

وی با اشاره به سازوکار بهره گرفتن از تاریخ اسلام و سیره ائمه(ع)، عنوان کرد: در بهره گرفتن از تاریخ اسلام و سیره ائمه اطهار(ع) ابتدا باید ذهنیت را نسبت به الگو بودن معصومین(ع) اصلاح کرد تا خطای روشی اتفاق نیفتد. شرایط جامعه و عصر معصوم را به مانند شرایط و جامعه خود دانستن، یکی از خطاهای روشی است که در الگو گرفتن از معصومین رخ می‌دهد. خطای دیگری که ممکن است بروز کند این است که رفتار شخصی معصوم(ع) را بدون بررسی عرف و سنت آن زمان و مکان و حتی در نظر گرفتن شرایط معصوم در زمان انجام آن عمل، تعمیم بدهیم. بنابراین باید تفکیک قائل شد بین اعمالی که وابسته به شرایط است و اعمالی که قابلیت برداشت در همه زمان‌ها و ادوار را دارد. باید مسائلی از معصوم الگو گرفته شود که قطعیت در سند داشته و مخصوص یک زمان و شرایط خاص نباشد. به طور کلی دلالت استنادی در عمل معصوم پایین‌تر از قول معصوم است.

استاد دانشگاه تطبیق زندگی امروز با زندگی ائمه اطهار(ع) را ناممکن دانست و تصریح کرد: تطبیق زندگی امروز با زندگی ائمه(ع) غیر ممکن است، تنها کاری که می‌توان برای بهره گرفتن از تاریخ و زندگی ائمه(ع) انجام داد مقایسه است، چرا که تطبیق در دو امر کاملا همسان اتفاق می‌افتد. به نظر آنچه در سال‌های اخیر اتفاق افتاده استفاده از تطبیق تاریخی با هدف توجیه مسائل روز است. به عبارت دیگر گذشته را خرج امروز کردن و این امر ناپسندی است که ممکن است منجر به سوء استفاده شود.

این محقق و پژوهشگر با ذکر مثالی به تبیین موضوع پرداخت و گفت: برای مثال فردی می‌گوید دو سوم نهج البلاغه در رد و اشکال به اختلاس و فساد اقتصادی است. این سخن اشتباهی است چرا که از طرفی دو سوم نهج البلاغه با موضوعات فساد اقتصادی نیست و از طرف دیگر اختلاس یک مفهوم امروزی و مدرن است و وجهی ندارد برای آن دوران استفاده شود. به نظر می‌رسد اینگونه سخن‌ها تنها با هدف توجیه فساد اقتصادی موجود در نظام اسلامی صورت می‌گیرد. اما در ادامه نمی‌گویند که اگر در زمان حضرت علی(ع) مسئولی فساد اقتصادی داشت او را از مسئولیت عزل کرده و رسوای عالم می‌کردند. اساسا مقایسه جمهوری اسلامی با دوره حکومت امیرالمومنین(ع) قیاس مع الفارق است، نه مقام معظم رهبری حضرت علی(ع) است و نه مردم، مردم زمان آن حضرت. ۹۰ درصد جامعه در دوران امیرالمومنین(ع) سنی بودند.

او خاطرنشان کرد: تطبیق داعش به بنی امیه نیز، تطبیق درستی نیست. ابوبکر بغدادی یک دانشجوی عراقی بود که آمریکا او را جذب کرد و به نحو دلخواه پرورش داد در حالی که معاویه از اشراف قریش بود، بعد اسلام آورد و خال المومنین شد در زمان خلفای سه گانه فرماندهی جبهه شام را بر عهده داشت. از هر جهت که بنگریم نمی‌شود وقایع و شخصیت‌های امروز را با صدر اسلام تطبیق داد چرا که شرایط، افراد و ویژگی‌های آنها متفاوت است. تطبیق درست نیست اما می‌توان خط، مسیر و اهداف دشمنان امروز اسلام را با خط، مسیر و اهداف دشمنان در آن روزگار مقایسه کرد.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به پیامدهای منفی تطبیق، اظهار داشت: تطبیق حوادث تاریخ اسلام با مسائل روز پیامدهای منفی متعددی دارد؛ از آن جمله می‌توان به تحریف تاریخ اشاره کرد. آوردن تاریخ اسلام به عصر و زمان حاضر تصورات افراد را از شرایط آن زمان تغییر می‌دهد و این مانع از عبرت آموزی از تاریخ می‌شود و ذهنیت اشتباهی نسبت به تاریخ در افراد ایجاد می‌کند. پیامد منفی دیگری که تطبیق به جا می‌گذارد این است که تصاویر نادرستی از افراد عرضه می‌شود. برای مثال اگر فردی با رهبری در مسائلی اختلاف نظر دارد او را طلحه زمان می‌خوانند. این کاملا اشتباه و به دور از انصاف است، همین شیوه در جهت مثبت هم استفاده می‌شود که آن هم اشتباه است و ممکن است انحرافات و سوء تفاهماتی ایجاد کند.

طاوسی در پایان گفت: بنابراین تطبیق‌ها و نام‌گذاری‌ها جز انحراف از مسیر حق و انصاف حاصل دیگری ندارد و باعث تقلیل مسائل می‌شود. اگر هدف از قیاس فهم بهتر وقایع است می‌توان با بررسی ویژگی‌های آن فرد خوب یا بد در گذشته و جستجوی آن در افراد زمان حال به نتیجه مطلوب رسید. بزرگان انقلاب نیز چنین تطبیق‌هایی نمی‌کنند، امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری بارها در این خصوص تذکر داده و از آن نهی کردند. آنجا که مقام معظم رهبری را نوح کشتیبان خواندند حضرت آقا تذکر دادند: این حرف‌ها چیست نوح نبی خدا و پیامبر اولی العزم است و این چه قیاسی است. مثال دیگر ماجرای آقای فخرالدین حجازی است که وقتی شروع به مدح و مقایسه حضرت امام می‌کنند امام می‌فرمایند آقا ساکت، بس است و اجازه نمی‌دهند ادامه بدهد.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.