انسان در جامعه دینی باید قدرت گفتگو داشته باشد

انسان در جامعه دینی باید قدرت گفتگو داشته باشد

حجت الاسلام زائری:

انسان در جامعه دینی باید قدرت گفتگو داشته باشد

زائری بیان کرد: شهید بهشتی معتقد بود اگر عضو جامعه دینی را در موقعیت گفتگو قرار ندهند دچار ضعف می‌شود و به راحتی از دست می‌رود در حالی که اگر او قدرت گفتگو پیدا کند نه تنها جامعه را بهتر خواهد ساخت و از ظرفیت‌ها استفاده می‌کند بلکه خودش هم قوی می‌شود.

حجت الاسلام والمسلمین محمد زائری رئیس اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی ایران در حاشیه سی و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب با حضور در غرفه کانون اندیشه جوان در خصوص کتاب سید محمد حسینی بهشتی اظهار داشت: عدم نیاز به گفتگو پیش فرضی است که می‌توان به کمک آن دیگری را حذف کرد مثلاً کسانی که همفکر نیستند را می‌توان از این طریق حذف و یا نادیده گرفت این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که عملاً آن شخص در کنار آن فرد در حال زندگی کردن است. بنابراین این تفکر ناشی از تعصب جاهلی بوده و هیچ نسبتی با معارف دینی اسلام ندارد بلکه مبانی اسلام تاکید دارد که برای مشارکت دادن دیگری در ساختن جامعه و محیط اجتماعی تلاش شود.

وی افزود: در تعالیم اسلامی اسلام مکرر به این امر تاکید شده و روایات بسیاری در این زمینه وجود دارد اما متأسفانه در بسیاری از مواقع به دلیل وجود تعصباتی که خیلی وقت‌ها هم با دین مطابقت ندارد بلکه بر خلاف مبانی دین اسلام است در رفتارها، دیدگاه‌ها و رویکردها مشاهده می‌شود که منجر به رویکرد حذفی و خود محورانه ای می‌شود که آثار و عواقب سو آن در حوزه‌های مختلف قابل مشاهده است. در حال حاضر وقتی بسیاری از مشکلات و چالش‌های اجتماعی و فرهنگی را مرور می‌کنیم می‌بینیم که ریشه‌های بسیاری از این مشکلات به خاطر همین دیدگاه است. لازم به ذکر است در یک مقطعی آن دیگری به رسمیت شناخته نشد و او در موضع مقابله افتاد و امروز در چالشی قرار گرفته ایم که به درگیری کشیده شده است. در حالی که اگر از ابتدا با گفتگو و مشارکت پیش می رفت علاوه بر این در حوزه‌های مشارکتی دارای رشد و پیشرفت می‌شد بلکه تقویت این امر می‌تواند یک اتفاق ارزشمندی را در رقم بزند و آن قوت گرفتن خود من است چرا که انسان در گفتگو قدرتمند می‌شود.

زائری با بیان اینکه ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی فضای کاملاً آزاد برای طرح مباحث فکری وجود داشت گفت: در آن دوران مباحث فکری به شکل‌های کاملاً آزاد و باز و با حضور گروها های چپ تا رویکردهای اسلامی غیر سلیم و دارای حاشیه تا نگاه‌های اسلامی از طیف‌های مختلف صورت می‌گفت. همان دوران جوانان مسلمان با قوت اعتقادی غنی بسیار وجود داشت آنان همان نسلی بودند که توانستند جبهه و جنگ را با حضور خودشان مدیریت کنند و آن نسلی که ساختار اساسی کشور را مانند امثال شهید رجایی و کابینه اش حاصل یک گفتگوی چالشی آزاد و برابر هستند بعد از آن دوره که به دلایل مختلف از جمله مهمترین آن خیانت منافقین و رفتارهای تروریستی گروه‌های چپ است. زمانی که این فضا را از دست می‌دهیم و محیط فعالیت انقلابیون پایگاه‌های بسیج و مساجد می‌شود می‌بینیم که نسل بعد در مسائل اعتقادی ضعیف است و آن بنیاد مستحکم را ندارد و از آن قوت برخوردار نیست چون بیشتر متأثر از فضاها و رویکردهای عاطفی و احساسی بوده و بر اساس آن وارد میدان می‌شود. زمانی یک فرد با تغییر دیگران تغییر نمی کند که مبانی اعتقادی و کاملاً عمیق و اصیل در وجودش نهادینه شده باشد.

رئیس اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی ایران ادامه داد: شهید بهشتی و امام موسی صدر چون به یک جامعه متکثر نگاه می‌کردند متوجه این نکته بودند که اگر این مخاطب و عضو جامعه دینی را در موقعیت گفتگو قرار ندهند دچار ضعف می‌شود و به راحتی از دست می‌رود در حالی که اگر او قدرت گفتگو پیدا کند نه تنها جامعه را بهتر خواهد ساخت و از ظرفیت‌ها استفاده می‌کند بلکه خودش هم قوی می‌شود.

وی با اشاره به شرایط بعد از انقلاب عنوان کرد: بعد از آن دوران نخبه‌های فکری و عناصر علمی جامعه دینی درگیر فعالیت‌های اجرایی شدند. نکته مهم دیگری که بسیار اهمیت دارد اینکه وقتی شخصی در جایگاه قدرت قرار می‌گیرد دیگر احساس می‌کند نیازی به گفتگو ندارد. بنابراین در این موقعیت انسان نمی‌تواند رشد کند. در تقریر شهید بهشتی دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد. نخست اینکه شهید بهشتی را باید با همان سال ۵۷ مقایسه کرد این خودش نکته مهمی است و برای تحلیل ایشان در سال ۵۷ لازم است. در باره میزان انقلابی بودن شهید بهشتی باید بگویم متأسفانه برخی به این فضا و شرایط توجه نمی‌کنند و آن را در نظر نمی گیرند و مولفه‌هایی که برای انقلابی بودن در ذهنشان است و با یکدیگر تفاوت دارد. متأسفانه در این سال‌ها ما یک رویکرد به رو به عقب داشتیم و همان فضای ظاهر گرایی است.

زائری در پایان خاطرنشان کرد: در سالهای بعد از انقلاب اسلامی فرصت و فراغت این تمرکز به وجود نیامد و در دوره کوتاهی مهمترین عناصر فکری انقلاب اسلامی را از دست دادیم و کسانی جایگزین شدند که به جهت فکری و شأن علمی در تراز آنان نیستند آنهایی که این جایگاه را دارند به دلیل شرایط و موقعیت امنیتی فاصله بیشتری پیدا می‌کنند بارها عرض کردم یکی از بزرگترین جنایات منافقین که از ترورهای شأن بدتر است اینکه باعث شدند کشور فضای امنیتی پیدا کند. شهید بهشتی تعبیری داشتند و می‌گفتند بزرگترین خطر برای روحانیت حجاب از مردم و فاصله گرفتن است این کار را منافقین و گروه‌های تروریستی انجام دادند و این دو عامل باعث شد یک خلأ بسیار جدی به وجود بیاید و بعد از آن مسائل جنگ و … باعث شد به این امر توجه نشود. همچنین یک مساله روانی نیز وجود دارد که به داشته‌ها توجه نمی‌شود موسی صدر می‌گوید اگر ما لبنان را نداشتیم باید لبنان می‌ساختیم بنابراین اگر ما امروز شهید بهشتی را نداریم باید آن را بسازیم و تربیت کنیم متاسفانه این ایراد به ما وارد است که نسبت به بزرگان بی توجهی می کنیم.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.