مهاجرت های ذهنی ثمره بی توجهی به هویت ملی و قومی

چهارمین نشست از سری جدید نشست‌های کرسی آزاد اندیشی کانون اندیشه جوان تحت عنوان معرکه با موضوع «هویت ملی و گرایش های قومی» برگزار شد.
مهاجرت های ذهنی ثمره بی توجهی به هویت ملی و قومی

چهارمین نشست معرکه (فصل هویت) با موضوع «هویت ملی و گرایش های قومی» با حضور حمید هوشنگی عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) و علی اشرف نظری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در کانون اندیشه جوان برگزار شد.

در ابتدا، علی اشرف نظری گفت: زمانی که انسان راجب هویت می اندیشد در اصل درخصوص بود و نبود خویش فکر می کند در اصل مشخص می کند انسان در کجای این جهان ایستاده است. بنابراین مفهوم هویت بر پایه دو مقوله محوری تفاوت‌ها و تشاب‌هات قرار می گیرد. هویت اندیشی بیان آن تشابهات و وجه تمایزاتی است که با دیگری وجود دارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: تا زمانی که مرزهای هویتی درست تعریف نشود دیگر مسائل دچار اغتشاش و یک نوع بی وضعیتی خواهند بود از این رو گام اول این است که هویت خود را تعریف کنیم و در گام دوم موضوع و نگاه بنده این است که اگر تمام عناصر همبستگی ساز از دین و فرهنگ گرفته تا جمعیت، تاریخ، زبان و … همه شایسته احترام هستند اما اگر آن ذهنیت همبستگی ساز، ادراک و احساس تعلق وجود نداشته باشد نمی توانیم بر روی آن ذخایر هم تکیه داشته باشیم. مساله دیگری که باید در جامعه جدی گرفته شود آن ذهنیت همبستگی ساز و تلاش بازنمایی این احساس تعلق است چرا این مهم است؟ چون وقتی نگاه می‌کنیم متوجه می شویم متاثر از سیاست گذاری غلط، کوری استراتژیک و شرایطی که تکلیف خود را با خودمان روشن نکردیم است یکی از شعارهایی که در متن انقلاب اسلامی شکل گرفت بازگشت به هویت خویشتن بود.

این استاد دانشگاه یادآور شد: اگر نسلی از نسل های این جامعه نتواند با هویت خود و پیوندهای تاریخی و سرزمینی خویش ارتباط برقرار کند به یک نسل بی تاریخ تبدیل می شود در این صورت به راحتی تحت تاثیر برنامه های سطحی قرار گرفته و برایش تاریخ می سازند و ممکن است تمام افتخارات و همه چیزهایی که شایسته تحسین است را کنار بگذارد. اگر جایگاه هویت درک شود و از مقوله تشریفاتی، واکنشی و مقطعی عبور کنیم این نسل می تواند به افتخارات گذشته نیز افتخار کند.

حمید هوشنگی بیان کرد: آن چیزی که در تاریخ ایران به عنوان هویت یاد می شود یک امر پایا و مستمری بوده است و این چیزی که امروز با آن مواجه هستیم امری دفعی نیست بلکه یک امر تدریجی است که در درازای تاریخ و در عبور بسیاری از مسائل، مشکلات و آسیب ها به آن رسیده ایم که باید به آن توجه شود. با وجود همه این سرمایه های جدی، باید دید نسل جوان تا چه میزان به این سرمایه ها احساس تعلق دارند.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) اظهار داشت: نسبت دو مقوله هویت فرو ملی و هویت فراملی باید با یکدیگر مشخص شود چرا که اگر نسبت به این هویت ها با یکدیگر مشخص نشود جامعه دچار مشکل می شود. گاهی اوقات در برخی دوره های تاریخی به یکی از این هویت ها بیشتر توجه شد و جامعه را با دشواری روبرو کرد برای مثال پس از جنگ جهانی دوم شوروی از ابزار اقوام ایرانی به ویژه در کردستان و آذربایجان استفاده کرد تا امتیاز نفت شمال را دریافت کند و این برجسته سازی با هدف مقابله با هویت ملی است.

او تصریح کرد: از سوی دیگر ادبیاتی در نگاه اندیشمندان مسلمان وجود دارد که پس از انقلاب اسلامی شدت گرفت پیش از انقلاب اسلامی بعد از مساله اشغال فلسطین این اتفاق افتاد و یک نگاه ملی ترویج شد و در دوره پهلوی ما با مقوله ای مواجه بودیم که پهلوی با نگاه گفتمانی خاص خویش که نگاه دین ستیزانه بود و تلاش می کرد مولفه های دینی را کنار بزند و بعد از انقلاب برخی از این طرف افتادند و گفتند چون او از این سو رفته ما همه هویت فرا ملی را کنار می گذاریم و این را دسیسه غرب می دانیم که می خواهد هویت دینی مان را کنار بزند درحالی که می توان این دو هویت را سازواره کرد و با هم جمع و در این زمینه گفتگو کرد.

وی افزود: مساله این است که در خصوص این مسائل همواره راحت ترین راه که آن حذف است انتخاب می شود و راحت ترین راه برای اثبات هویت ملی آن است که به خرده هویت ها نباید توجه شود و همه خرده هویت ها و خرده گفتمان هایی که در کشور وجود دارد هضم شود و کوری استراتژیک را باید داشته باشیم. از طرفی به جای اینکه بتوانیم هویت ملی را با هویت فرا ملی سازواره کنیم این را هم نادیده می گیریم. بنابراین ابتدا باید ببینیم هویت ملی با خرده هویت ها چه تناسبی دارد و چه نسبتی را با هم برقرار می کند و ساخت هویت ایرانی با خرده هویت ها در تعارض است یا خیر و خرده هویت ها در ساخت هویت ملی چه نقشی دارد و دیگر این که این هویت فراملی می تواند هویت ملی را تقویت کند یا موجب تضعیف می شود و یا برعکس.

نظری عنوان کرد: لازم است یک نگرش تاریخی و فرایند محور به هویت داشته باشیم. در نگرش تاریخی و فرآیند محور بی آنکه نگاه حذفی به بخش های هویتی خود داشته باشیم تمام زمینه های هویتی را احصا کنیم و دیگر فروکاستن تاریخ ایران به تاریخ کشورهای دیگر است چیزی که امروز تا حد زیادی در دانشگاه و رسانه ها رایج است. مساله ای که اینجا مطرح می شود زمانی که به هویت ایران نگاه می شوم متمایز است با آن هویتی که در فرانسه و ایتالیا و … وجود دارد زیرا اگر با یک مستند تاریخی بخواهیم به قضیه نگاه کنیم آنجا به صورت تاریخ منسجم و همبسته ملتی وجود نداشت متاسفانه سطحی نگری که در برخی دانشگاه ها و رسانه ها وجود دارد یک نوع مماشات راجب هویت خود با دیگران است. کسی که از چند ملیتی بودن ایران صحبت می کند اساسا درکی از تاریخ ایران ندارد چون در ایران چیزی به عنوان ملت ها نداریم بلکه قومیت وجود دارد مفهوم قومیت آنچنان که در مفاهیمی که وجود دارد این است که افرادی با ویژگی های فرهنگی مشترک یا ملیت های متفاوت یک قومیت را شکل دهد. بنابراین راجب ملیت در رابطه با ایران نمی توانیم قومیت را توصیف کنیم چون در ایران یک ملت هستیم در کانادا و ایالات متحده میتوان این امر را توضیح داد چون آنان تاریخ نیم بندی و ۱۵۰ ساله دارند.

هوشنگی بیان داشت: در ایران گروهای فراوان ایلی و طوایفی وجود دارد. یکی از اشکالاتی که در مطالعات علوم اجتماعی و مطالعات حوزه هویت با آن درگیر هستیم تعمیم جهان شمول نظریاتی است که در غرب برای کشور ایران رایج است. همان ادبیات و نگاهی که در غرب به خرده هویت ها می شود را نباید داشته باشیم بلکه باید بببنیم اقوام در تاریخ ما چه جایگاهی داشته و دارند. در طول تاریخ ایران اقوام هرگز در اقلیت نبودند و اکثریتی وجود ندارد.

عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: فرهنگ ایرانی فرهنگ مشاعی بوده و سهامی نیست یعنی محصول همه کسانی است که در این سرزیمن زندگی می کردند. اگر یکی از اقوام ایرانی از ایران جدا شود به جامعه ایران نقص و آسیب وارد می کند برای همین همه اقوام در ساخت هویت و فرهنگی ملی ایران سهیم هستند. بر همین اساس همه اقوام ایرانی برای فرهنگ کشور  نه تهدید هستند و نه عامل تضعیف هویت ملی به شمار می روند بلکه فرصت برای تقویت هویت ملی به شمار می روند. از این رو هم اقوام فرصت هویت ملی هستند و هم هویت ملی فرصت برای اقوام محسوب می شود. یکی از ویژگی های هویت قومی آن است که اصالت دارد و با هویت ملی تعارض ندارد. برجسته سازی هویت قومی در کشور به صورتی در حال انجام است که به ضرر هویت ملی است در صورتی که اگر هر دو در طول یکدیگر باید دیده شود. تقویت هویت قومی در اصل تقویت هویت ملی بوده و متاسفانه امروز این مهم دستخوش بازی های سیاسی شده است.

نظری گفت: وقتی به تحولات سیاست گذار در حوزه هویت نگاه می شود می بینیم بعد از انقلاب تا دوره برنامه سوم توسعه آرام آرام به یک معنایی مقوله هویت جدی گرفته می شود این نشان دهنده تاخیر زمانی در پرداختن به مقوله هویت است و این تاخیر به معنای نادیده گرفتن تهدیدهایی است که در آن برهه هویت را هدف قرار داده و ما برای آن برنامه و سیاست نداشتیم، دیگر اینکه در زمینه هویت مفهوم پردازی های عملیاتی شده صورت گرفته نشده است، همچنین بی توجهی به مساله ذهنیت همبستگی ساز، وجود  دولت محوری در بحث های هویت داریم و نپرداختن به سبک تغذیه و …. از دیگر مواردی است که در حوزه هویت وجود دارد.

هوشنگی خاطرنشان کرد: تقویت هویت ملی بازه زمانی طولانی مدت و کوتاه مدت دارد. برند سازی در دنیا جایگاه ویژه ای دارد به گونه ای که فلان کشور با فلان ویژگی شناخته می شود. ناکارآمدی‌هایی که در سطح خرد دیده می شود بعدهای مختلف هویت ملی را تضعیف می کند. اگر جامعه حس هویت نداشته باشد به سرعت در هویت دیگر کشورها هضم می شود در این هنگام مهاجرت های ذهنی صورت می گیرد. راه مقابله با فضایی که در دنیا وجود دارد  این است که به هویت ملی و احساس تعلق به آن تقویت شود.

نظری در پایان یادآور شد: باید یک تعریف درستی از هویت ملی صورت بپذیرد تز بنده این است که از ۱۴۰۰ تا ۱۴۱۰ باید روی اقتصاد پایگی هویت بیاندیشیم و این مساله بسیار مهم است. ما باید اعتماد بنفس هویتی داشته باشیم و در این سالهای اخیر این اعتماد به نفس ضعیف شده است.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.