روایت سفر اربعین؛ با چه روش و با کدام ابزارها؟

نشست اربعین و ظرفیت‌های روایت این سفر به همت کانون اندیشه جوان در حوزه هنری برگزار شد.
روایت سفر اربعین؛ با چه روش و با کدام ابزارها؟

در نشستی که با حضور جناب آقای محمدرضا وحیدزاده در محل سرای شهید آوینی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنری انقلاب اسلامی برگزار شد، ابعاد مختلف روایت سفر اربعین مورد بحث و گفت‌وگو قرار گرفت.

در این نشست که به همت کانون اندیشه جوان برگزار شد، تأکید بر روایت‌کردن این سفر و توجه به ظرفیت‌های بازنمایی این رویداد در قالب‌های مختلفی ادبیاتی بود. آقای وحیدزاده به‌عنوان کارشناس هنری ابتدا با توضیح و تبیین اصطلاح روایت، از وجوه مختلف این کلمه نام برده و با برشمردن ابعاد منفی و مثبت این کلمه بحث خود را آغاز کردند. روایت دارای یک وجه ادبی در توصیف رویداد است و در عین حال به شرایط تاریخی که ما در دوران مدرن با آن مواجه هستیم نیز برمی‌گردد. به عقیده ایشان، روایت یک مفهوم مدرن است و با مقتضیات انسان عصر مدرن گره خورده است. این انسان سوبژه است و نو به نو ظهورات متفاوتی دارد که با انسان عالم و عصر سنت متفاوت است. این انسان خودش اصالت دارد و همه چیز از منظر او شکل می‌گیرد. طبعاً، همه چیز از دین گرفته تا هنر و… باید از منظر این انسان سوبژکتیو مورد تحلیل قرار گیرد. این انسان خودش را محور عالم می‌داند و هر چیزی را متناسب با پدیدارشدن از خود، می‌فهمد. مثلاً پرسپکتیو در هنرهای تجسمی بسیار مهم است چرا که از منظر دید انسان زوایا و فاصله‌ها مشخص می‌شود. این طور نبوده که انسان قبل از مدرنیته، پرسپکتیو را نفهمد؛ بلکه اصلاً مسئله‌اش نبوده است. این مسئله در ادبیات هم وجود داشته است. در رمان جدید، شخصیت‌ها طور دیگری بازنمایی می‌شوند؛ اما در رمان‌های قبلی، تیپ مهم بود نه شخصیت؛ نه به خاطر این که شخصیت را نفهمند یا نشناسند بلکه به دلیل این که برایشان مهم نبود. روایت هم از همین جا در بین فیلسوفان پسامدرن رواج پیدا می‌کند. آنها می‌گفتند که حقیقت یا نیست یا من به آن دسترسی ندارم پس فقط آنچه من می‌فهمم مهم است. اینجا نقطه‌ای است که روایت اصالت پیدا می‌کند و گویی اصلاً چیز دیگری در این وجود ندارد.

استاد وحیدزاده نحله‌های مختلف عصر فلسفه را مبتنی بر روایت نسبی انگار و نیهیلیستی معرفی کرد و سعی کرد تا در بین متأخرین چیزی از جنس روایت آن طور که مدنظر داشت را بازشناسی کرد. همچنین در ادبیات دینی، مفهومی به نام حدیث را داریم که تقریباً همان روایت است. حدیث، یعنی نقل چیزی که رخ داده است و این که ما مطلب یا داستانی را از گذشتگان به دیگران برسانیم، همان روایت است. البته روایت دینی، یک جنبهٔ متفاوتی دارد چرا که به دنبال عبرت‌گیری، آگاهی‌بخشی و… است. از یک منظر دیگر، برخی متفکرین و فلاسفه، اساساً روایت را وجه ممیز انسان می‌دانند. چنان که برخی نطق را فصل ممیز انسان می‌دانند، روایت نیز جزء دال و مدلول انسان بودن است. حیوانات نیز دارای زبان هستند و با هم حرف می‌زنند؛ اما روایت‌کردن چیزی غیر از حرف‌زدن و صرف زبان داشتن است. در زنبورها نوع پروازشان، یک نوعی از زبان خاص است که به مخاطب خود اطلاعات خاصی را می‌دهد. یا مورد مشابه در مورچه‌ها و میمون‌ها هم کشف شده است. اما انسان با روایت‌کردن، تاریخ را می‌سازد و همین مقدمه تمدن‌سازی است. اما در مورد اربعین؛ این پدیده با وجود جدید نبودن اما همچنان ما را دچار بهت و حیرت می‌کند. از هر نظر این پدید برای ما تازگی دارد و به همین دلیل روایت‌کردن آن نیز مهم است.

این کارشناس و پژوهشگر هنر، امکان بازگشت به گذشته را در انسان عصر انقلاب اسلامی منتفی دانست. انقلاب اسلامی و انسان این عهد، تجربه جدیدی برای مواجه و تقابل و رویارویی با مستحیل شدن در این روند بود. این جا امکان بازگشت به گذشته دیگر مطرح نیست چون این انقلاب چیزی از جنس گذشته و سنت نبود و در عین حال همراهی با مدرنیته هم نیست. اندیشمندانی مثل میشل فوکو شجاعانه و آزادانه متوجه همین اتفاق شدند. او به ایران آمد و انقلابی که نه مدرن است و نه سنتی را از نزدیک دید. هرچند این انقلاب از گذشته وام می‌گیرد اما کاملاً متعلق به گذشته نیست.

آقای وحیدزاده معتقد بود که دیگر مثل گذشتگان و به همان ادبیات و شیوه نمی‌شود که عالم را روایت کرد و توضیح داد. اربعین یک پدیده قدسی و معنوی است و طبعاً به فرا چنگ قالب‌های روایی مدرن نمی‌آید. اکنون روایت‌های متعددی از اربعین رخ می‌دهد که هر کدام از سنخ‌های مختلفی هستند؛ از سفرنامه گرفته تا مستندنگاری و…

به تعبیر ایشان در دوران جدید، میکرو رسانه‌هایی مثل اینستاگرام باعث شده تا هر کس به حد وسع خودش اربعین را روایت کند. در این بین، روایت‌های فردی افراد حاضر در صحنه‌ها وجود درد که این نوع روایت دیگر شبیه روایت‌های قبلی نیست. این روایت‌ها باید با همان نگاه سوبژکیتو مورد تأمل قرار بگیرند. ممکن است با اصول داستان‌نویسی و رمان و… همخوان نباشند چرا که اصول خاص خود را دارند. این روایت‌ها، مقتضای همان پدیده را دارند و ما هرچند نمی‌توانیم از ظهور یک‌گونة جدید از ادبیات حرف بزنیم اما رگه‌های جدیدی دیده می‌شود.

در ادامه نشست آقای وحیدزاده اربعین را پدیده‌ای از جنس انقلاب اسلامی برشمردند و هر چند در این زمینه سوء تفاهماتی نیز وجود دارد که گویی ما می‌خواهیم اربعین را برای خود مصادره کنیم اما حقیقت این است که نسبت‌های مشترکی میان انقلاب اسلامی و اربعین وجود دارد. ایشان از لزوم توجه و حضور اندیشمندان و متفکرین جهانی در رویداد اربعین صحبت کردند و با اشاره به گفتاری از استاد اصغر طاهرزاده در سفر اخیر اربعین، پرده از یک رسالت تاریخی برداشتند که گویی برای انسان عراقی در این حادثه ظهور پیدا می‌کند و معنای جدیدی برای ایشان می‌سازد. در نتیجه ما نمی‌توانیم در گذشته و سنت منتظر اربعین باشیم گرچه در تاریخ، شواهدی برای این رویداد هست اما این حرکت بخشی از پازل ایجاد تمدن جدید است. به نظر ایشان فارغ از هرگونه ارزش‌گذاری و داوری، پیاده‌روی اربعین مظهر تجلی یک انسان جدید است که روایت آن هم باید با ابزارهای جدید رقم بخورد چنان که در انقلاب اسلامی هم انسانی به ظهور رسید که نمادش بسیجی بود و این انسان، اقتضای خاصی برای روایت‌شدن می‌طلبید. خاطره‌نویسی یک ژانر خاص انقلاب اسلامی بود که به نظر می‌رسد در پیاده‌روی اربعین هم می‌شود کم‌کم آن را ببینیم. انسانِ پیاده‌روی اربعین، تفاوت‌های عجیبی با انسان دوران مدرنیته دارد که مهم‌ترین آن جدایی از فردانیت و حل‌شدن در یک تکثر توحیدی است. در اربعین، جمعیت عظیم و بسیار بزرگ سالیانه جهانی با این که مورد انکار رسانه‌ها قرار می‌گیرد، تک‌تک آدم‌ها در دل جمعیت حل می‌شوند و این تکثر بی فردیت را در رمان چطور می‌شود روایت کرد؟ یا آن موکب دار عراقی با همه مثل هم برخورد می‌کند و فردانیت آنجا معنا ندارد و همه چیز در زائر اباعبدالله بودن معنی می‌شود. این فردیت انسانی، به معنای نیستی نیست و اتفاقاً بودن با حل‌شدن در جمعیت است.

در پایان آقای وحیدزاده نوید این را دادند که در سال‌های آتی مسئله روایت اربعین قالب خاص خود را بشناسد و احتمالاً سفرنامه‌هایی در همین رابطه منتشر خواهد شد. ایشان همچنین از چند کار مثل نمایشگاه‌های عکس، خاطره نگاری‌ها و مصاحبه‌های مردمی که تاکنون در این باره کار شده‌اند را نیز مثال زدند.

دیدگاه شما

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.